باده آن‌چنان را آن چنان‌تر می‌کند، جنگ 12 روزه هم صدا و سیما را متوهّم‌تر کرده!

عصر ایران سه شنبه 24 تیر 1404 - 12:57
در یک برنامۀ تلویزیونی به جای ریشه‌یابی نفوذ در عالی‌ترین سطوح و اشاره به کشته شدن 1000 نفر در 12روز و این که فعال‌سازی ماشه با اقتصاد ما چه می‌کند و چه کنیم تا جنگ دیگری درنگیرد دنبال این بودند که نام آن را جنگ تمدنی بگذاریم یا نشانۀ آخرالزمان بدانیم...
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- اگر صدا و سیما حسب آنچه ادعا می‌کند واقعا رسانۀ ملی بود دیروز دوشنبه 23 تیر 1404 می‌توانست دربارۀ سه خبر قابل تأمل همین دیروز گزارش‌ها تهیه کند و سراغ کارشناسان مربوطه برود تا هم واقعیتی کشف شود و هم برای مخاطبان جذاب باشد.
 
این کار را اما نکرد چون ملی نیست و در اختیار تفکر گروهی معدود است که با بودجۀ عمومی و پول من و شما و آحاد مردم می‌کوشند توهمات خود را ورای واقعیت‌های موجود نشر دهند و  خودشان بگویند و خودشان هم یکدیگر را تأیید کنند و کار به جایی رسیده که مجری سابق خودشان را به عنوان استاد دانشگاه و نویسنده دعوت می‌کنند البته شاید چون در زمان مرحوم رییسی سمت دولتی گرفته بود در زمره سیاست‌مداران احصا می‌شود.
 
طبعا این مقدمه و جملات طولانی نیاز به توضیح و شفاف سازی دارد. یادداشت می‌نویسیم؛ جدول کلمات متقاطع و معما طرح نمی‌کنیم تا بخواهیم بپیچانیم!
بله. دیروز دوشنبه 23 تیر 1404 محمد جواد ظریف وزیر خارجۀ پیشین ایران در دهمین سالگرد امضای نهایی توافق هسته‌ای - برجام- مصاحبۀ مفصلی داشت با ایرنا خبرگزاری رسمی دولت. او در همین مصاحبه گفته "باید بفهمیم نفوذ از کجاست" و به صورت مشخص و مصداقی به "کاترین شکدم" - کشف مرحوم نادر طالب‌زاده- پرداخته تا گمان نرود اگر مططفای کواکبیان هنوز نتوانسته اسناد رابطۀ او با 120 نفر را ارایه کند اصلا وجود هم نداشته و مرتبط با اسراییل نبوده و به قول سعید حجاریان در مصاحبه با »هم‌میهن« همین که فردی ناگهان تغییر دین و ایدیولوژی می‌دهد باید مشکوک بود. یکی از راه‌های نفوذ اصلا گویا همین بوده که موساد روی برخی افراد کار می‌کرده تا ناگهان بگویند مسلمان آن هم شیعه اثنی‌عشری شده‌اند و به ایران دعوت شوند و این طرف و آن طرف ببرندشان و کاترین هم وقتی با یک مسلمان ازدواج کرده و با گذرنامۀ فرانسوی به ایران آمده شکی را بر نینگیخته و شاید کسانی که مأمور این کار بوده‌اند در آن موقع داشتند مطالب سایت‌ها و رسانه‌ها را می‌کاویدند تا خدای ناکرده یکی از ارکان عرش را نلرزاند!
 
تلویزیون به بحث نفوذ کاری ندارد و دغدغۀ دیگری دارد.
 
خبر دوم که باز قابل تحلیل و تفسیر بود پیام رییس‌جمهور پزشکیان به ایرانیان خارج از کشور بود که در آن تصریح کرده "پنجره دیپلماسی همچنان باز است و مسیر صلح آمیز را با جدیت و بسیج همۀ ظرفیت‌های سیاسی دنبال می‌کنیم و برای گشودن افق‌های جدید باید به گذشته با نگاهی منتقدانه بنگریم."
 
این پیام یعنی به رغم بیانیه‌ها و حملات گاه بی‌ادبانۀ تندروها به سبب آنچه در مصاحبه با تاکر کارلسن آمریکایی گفته بود همچنان بر همان مواضع هست و منتخب 17 میلیون ایرانی و معتمد میلیون‌ها ایرانی دیگر که حالا در جایگاه رییس شورای عالی امنیت ملی اداره کنندۀ کشور در وضعیت خاص و استثنایی هم هست با اکثریت مردم صلح طلب هم‌سوست نه با اقلیتی که با 5 درصد آرای مردم تهران به عنوان نمایندۀ آنان برای او نامۀ سرگشوده می‌نویسند.
 
صدا وسیما به این موضوع هم نپرداخت چون تحمل این پزشکیان برای نیروهای تحت امر پیمان جبلی و وحید جلیلی سخت شده است. آنها به پزشکیانی تن داده بودند که مسؤول آب و برق و نان و گوشت باشد و بنزین را گران کند تا بتوانند کاسه کوزه‌ها را بر سر او بشکنند و آخر هفته‌ها هم به جای استراحت و تمدد اعصاب به سفر استانی برود تا مردم بریزند سرش و باز دربارۀ آب و برق و گاز و نان و گوشت مؤاخذه شود نه این که به استانداران اختیار ویژه بدهد و از سفرهای پرهزینه و گاه بیهوده بپرهیزد و در تهران عهده‌دار اداره کشور در وضعیتی باشد که تازه از جنگ به درآمده و مشخص نیست در صورت فعال‌سازی مکانیسم ماشه دوباره گرفتار شود یا نه.
 
خبر سوم هم مقاله آیت‌الله دکتر سید مصطفی محقق داماد و یک حقوق‌دان دیگر بود که در آن  تصریح کرده‌اند: رجز خوانی، کوچک شماری خسارات، تابلوی روزشمار و برخی برنامه های تلویزیونی به اسراییل سلاح حقوقی داد حال آن که به جای تسلیح حقوقی دشمن باید او را خلع سلاح حقوقی کنیم و از تقویت ادله و موضع حقوقی دشمن در مجامع بین المللی بپرهیزیم.
 
می‌توانستند از خود دکتر محقق داماد دعوت کنند تا در این باره توضیح دهد ولی این کار را هم نکردند چون به جز تابلوی روزشمار باقی موارد بیشتر در همین صدا و سیما انجام می‌شود و چاقو دستۀ خود را نمی‌تواند ببُرد!
 
به جای پرداختن به این گونه اخبار و تحولات چه کار کرده اند؟ برنامه ساخته اند با عنوان "روایت فتح" تا یادآور مرحوم آوینی باشد. برنامه‌ای که آقای محمد حسین رجبی دوانی اداره و اجرا می‌کرد و مجری سابق در نقش کارشناس ظاهر شده بود. آقای دوانی اگرچه افکاری به تندی خواهر مشهورش - فاطمه رجبی - ندارد ولی در دوران مرحوم رییسی سمت دولتی داشته و از این حیث شبیه یامین پور است و دغدغه اش این بود که برای جنگ 12 روزه ایران و اسراییل چه نامی بگذاریم؟
پیشنهاد خود ایشان اصطلاح "جنگ تمدنی" بود ولی وحیدخان نام دیگری پیشنهاد داد: جنگ ایران و اسراییل و اصرار داشت حتما در گیومه بگذاریم وآن زیر هم زیرنویس کردند جنگ ایران و اسراییل آن هم در گیومه!
 
اتفاقا در این فقره اصرار وحید یامین‌پور بر تعبیر جنگ ایران و اسراییل ستودنی بود چون واقعی است. جنگ ایران و اسراییل بوده دیگر! آنگاه رفتند سراغ شهریار زرشناس که شاید اولین بار بود بدون استفاده از کلمۀ "نئو لیبرال" نظر می‌داد.
 
او حین سخنان آقای رجبی دوانی مدام سر تکان می‌داد و می گفت کاملا درسته. چون تیپ حزب‌اللهی ندارد و از موضع مدرن دشمن مدرنیته است محبوب صدا و سیمای ضد مدرنیته است ولی نهایتا مشخص نکرد جنگ ایران و اسراییل بهتر است یا جنگ تمدنی. هر چند آقای یامین‌پور سابقۀ جنگ ایران و اسراییل را به 50 سال قبل برد و نه همین یک ماه پیش که در 23 خرداد1404 ناکهان درگرفت ولی زرشناس اصرار داشت سابقه آن را باید به صدها سال قبل برد و دوست داشت نمادی از جنگ شرق و غرب باشد و تازه روسیه و چین را هم ذیل غرب تعریف می کرد. ماشاء‌الله به استاد شهریار زرشناس که 40 سال است از این جور حرف‌ها می‌زند وگویا برای او مهم هم نیست مخاطب متوجه می‌شود یا نه.
 
صدا و سیما اصرار عجیبی دارد که آوینی‌وار به جنگ 12 روزه بپردازد و نه کاری به نفوذی داشته باشد که جای تشکیل جلسه محرمانه شورای عالی امنیت ملی را لو می‌دهد و بعد از بمباران حتی پای رییس جمهور پزشکیان جراحت می بیند ( حسب گزارش خبرگزاری فارس) و نه از سربازی بگوید که با خانواده رفته بود و پدر تماس گرفت و از فرمانده خواست برای او غیبت محسوب نکند و گفت بیاید. ما در وسط شهر کرج هستیم و او هم در دفتر و کار اداری مشغول است و طوری نمی شود و پسر را تحویل دادند و همان روز اسراییل میدان سپاه کرج را بمباران کرد و آن بچه کشته شد.
 
واقعیت جنگ 12 روزه ترور عالی‌ترین فرماندهان در ساعت اولیه و کشته شدن 1000 نفر در 12 روز است و آوار شدن جنگ بر مادران و در خون غلتیدن زندانی و زندان‌بان در آغوش هم در اوین. 
 
شهریار زرشناس اما کاری به این حرف ها ندارد و طی 8 سال جنگ ایران و عراق هم اهل جبهه و جنگ نبوده و وحید خان هم متولد سال 59 است و اول یا دوم دبستان بوده که با قبول قطعنامه 598 جنگ تمام شده و بعید است در این 12 روزه یکی از بستگان خود را از دست داده باشند و یکی صراحتا می‌گوید این یک جنگ آخرالزمانی است و آدم یاد توییت مشاور سابق احمدی‌نژاد می‌افتد که کشور در مسیر توسعه بود و پروژۀ نگاه آخرالزمانی جای پروژۀ توسعه را گرفت و در مناظره صادق‌الحسینی با قدیری‌ابیانه هم دیدیم که هر جا اقتصاددان جوان می‌گفت توسعه او می‌گفت پیشرفت  و اگر می‌گفت پیشرفت او اصرار داشت بگوید پیشرفت همراه با عدالت و حالا نه که از توسعه خبری نیست که پیشرفت و عدالت را هم داریم با تقلای به دست آوردن نان نظاره می‌کنیم.
 
باری. صدا وسیما اسیر توهمات خود است و همین ها را می خواهد به خورد ما بدهد در حالی که واقعیت جنگ طی 12 روز خود را نشان داد و باید از جان های شیرین گفت که دشمن از ما گرفت و با نگاه آخرالزمانی و جنگ تمدنی بازنمی گردند و بهترین تعبیر از استاد مصطفی ملکیان است که باید از انسان گوشت و پوست و خون و استخوان‌دار گفت چون کلمات به خودی خود و بدون توجه به انسان واقعی فاقد ارزش‌اند.
 
غرض این است که انتظار اولیه برای عقلانی شدن صدا و سیما عقلانی نبود! چون همان گونه که به تعبیر مولانا باده (مِی) آن چنان را آن چنان‌تر  می‌کند ( یعنی حالت مستی به هر صفتی که در عالم هوشیاری داشته ضریب می‌دهد) جنگ هم انگار صدا و سیما را متوهم‌تر کرده. مولانا می گوید:
 
باده، نی در هر سری شرّ می‌کند
آن‌چنان را آن چنان‌تر می‌کند
گر بُوَد عاقل، نکوتر می‌شود
ور بُوَد دیوانه بدتر می‌شود
لیک چون اغلب بدَند و بدپسند
بر همه مِی را مُحرّم کرده‌اند
حُکم اغلب راست چون اغلب بدند
تیغ را از دست ره‌زن بِستَدند
 

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.