در پاسخ به تهدیدهای مقامات اروپایی مبنیبر فعال سازی مکانیسم ماشه سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، فعالسازی مکانیسم ماشه را معادل یک حمله نظامی دانست و هشدار داد که این اقدام به معنای پایان نقش اروپا در برنامه هستهای صلحآمیز ایران خواهد بود.
این اظهارات نشاندهنده آمادگی برای تغییر استراتژیک در سیاست خارجی ایران است که از تجربیات اخیر، بهویژه اقدامات ایالات متحده از جمله دستور اجرایی دونالد ترامپ برای ترغیب متحدان به فعالسازی مکانیسم ماشه و حملات نظامی به زیرساختهای هستهای ایران در حمایت از رژیم صهیونیستی، نشأت میگیرد.
تهدید فعالسازی مکانیسم ماشه از سوی اروپا، در کنار اقدامات خصمانه ایالات متحده، ایران را در موقعیتی قرار داده که دیگر نمیتواند به دیپلماسی یکجانبه ادامه دهد. پاسخهای قاطع ایران، از جمله افزایش غنیسازی اورانیوم، تقویت تحقیق و توسعه هستهای و حتی تهدید به خروج از NPT، نشاندهنده عزم تهران برای دفاع از منافع ملی خود است.
زمینه تهدید مکانیسم ماشه
مکانیسم ماشه که در توافق برجام گنجانده شده، به هر یک از طرفهای توافق (بهجز ایالات متحده که در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد) اجازه میدهد در صورت مشاهده نقض تعهدات، شکایتی را به کمیسیون مشترک برجام ارائه دهد.
این فرآیند شامل مراحل چندگانه حل اختلاف است که در نهایت، در صورت عدم حل اختلاف در حدود ۶۰ روز، میتواند به بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل منجر شود.
طراحی این مکانیسم بهگونهای است که بازگشت تحریمها تقریباً خودکار است، زیرا ایران بهعنوان عضو غیر دائم در شورای امنیت، قادر به وتوی چنین تصمیمی نیست.
زمانبندی این تهدید از اهمیت ویژهای برخوردار است. با توجه به نزدیک شدن به موعد انقضای بندهای غروب برجام در اکتبر ۲۰۲۵ (حدود سه ماه دیگر)، فرصت برای فعالسازی مکانیسم ماشه محدود است.
دو قرائت در این زمینه وجود دارد. نخست، اینکه کشورهای اروپایی برای جلوگیری از لغو تحریمهای بینالمللی علیه ایران با توجه به فرایند ۲ ماهه بررسی شکایت، تنها حدود یک ماه فرصت دارند تا این مکانیسم را فعال کنند، در غیر این صورت زمان کافی تا پیش از موعد غروب برجام نخواهند داشت و فعالسازی مکانیسم پس از اکتبر ۲۰۲۵ عملاً بیاثر خواهد بود، زیرا ایران از ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل خارج میشود.
قرائت دوم این است که حتی اگر در آخرین لحظات پیش از انقضای بندهای غروب، کشورهای اروپایی مکانیسم را فعال کنند، شورای امنیت ممکن است با رویکردی جانبدارانه اجرای بندهای غروب را تا تعیین تکلیف نهایی معلق نگه دارد، که در این صورت زمانبندی دو ماهه از اهمیت خارج شده و تهدید مکانیسم ماشه تا آخرین لحظه کارایی خواهد داشت.
این ابهام نشان میدهد که نباید به زمانبندیهای ذکرشده دل بست و از سوءرفتارهای طرف مقابل غافل شد. آنچه در این میان اهمیت دارد، آمادگی کامل ایران برای پاسخ قاطع به هرگونه اقدام خصمانه در هر زمان است.
پاسخی چندوجهی
اظهارات عراقچی در مصاحبه با روزنامه لوموند و در نشست با سفرا و نمایندگان خارجی در تهران، نشاندهنده یک موضعگیری قاطع و استراتژیک است.
او فعالسازی مکانیسم ماشه توسط سه کشور اروپایی (تروئیکای اروپا شامل فرانسه، آلمان و بریتانیا) را مشابه اقدام نظامی ایالات متحده علیه ایران دانست و تأکید کرد که این اقدام نهتنها به پایان نقش اروپا در موضوع هستهای ایران منجر خواهد شد، بلکه میتواند به تاریکترین نقطه در تاریخ روابط ایران و اروپا تبدیل شود که شاید هرگز ترمیم نشود. این موضعگیری نشان میدهد که ایران دیگر دیپلماسی یکجانبه را که در آن اروپا بدون هزینه، ایران را متضرر کند، نمیپذیرد.
ایران تجربه تلخ مذاکرات غیرمستقیم با ایالات متحده را در ماههای اخیر پیش رو دارد، جایی که آمریکا همزمان با مذاکره، در حمایت از رژیم صهیونیستی وارد جنگ شد و زیرساختهای هستهای ایران را هدف قرار داد.
این تجربه به ایران آموخته است که هرگونه اقدام سیاسی علیه برنامه هستهایاش میتواند مقدمهای برای تشدید تنشها باشد. به همین دلیل، ایران این بار از منظر نظامی و نه صرفاً سیاسی به چنین اقداماتی نگاه میکند.
خروج از معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) تنها یکی از گزینههایی است که ایران در صورت فعالسازی مکانیسم ماشه در نظر گرفته است، اما پاسخهای ایران به این تهدیدات تنوع زیادی دارد و متناسب با اقدامات طرف مقابل تنظیم خواهد شد.
گزینههای غیر سیاسی فعال میشوند؟
فعالسازی مکانیسم تبعات گستردهای برای غرب به همراه خواهد داشت. اروپا در سالهای اخیر با میزبانی از گروههای تروریستی و تجزیهطلب ضدایرانی و زندانی کردن شهروندان ایرانی بدون دلیل قانونی، خود را در معرض واکنشهای متقابل ایران قرار داده است.
ایران میتواند با شدت بیشتری با برنامههای جاسوسی و تروریستی اروپا مقابله کند و در عین حال تلاش کند تا با مدیریت تنشها، معادلات منطقهای را به مسیر دیپلماسی بازگرداند.
با این حال، این تلاش مشروط به پذیرش دیپلماسی از سوی اروپا است. در غیر این صورت، ایران با توجه به نفوذ گسترده خود در منطقه غرب آسیا، توانایی پاسخگویی به اقدامات غیردموکراتیک مورد نظر غرب را دارد.
ایران تاکنون در برابر تنشهای اروپا با خویشتنداری و بیطرفی عمل کرده و از جانبداری در درگیریهای اروپا اجتناب کرده است. اما اگر اروپا به تقابل حداکثری با ایران ادامه دهد و منافع تهران را تهدید کند، دلیلی برای ادامه این بیطرفی یکجانبه وجود نخواهد داشت. این تغییر رویکرد میتواند به تشدید تنشها در روابط ایران و اروپا منجر شود و هزینههای سنگینی برای تروئیکای اروپا به دنبال داشته باشد.
پاسخهای غیرممنوع هستهای
در حوزه فنی و هستهای، ایران گزینههای متعددی برای پاسخ به تهدیدات غرب در اختیار دارد. یکی از اقدامات کلیدی، افزایش سطح غنیسازی اورانیوم از ۶۰ درصد به ۹۰ درصد یا نزدیک به آن است که پیامی قوی به طرفهای مقابل ارسال میکند.
سال گذشته، ایران در جریان سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، تولید اورانیوم غنیشده ۶۰ درصد را متوقف و مواد موجود را به اورانیوم ۲۰ درصد رقیق کرد. اما در شرایط کنونی، ایران باید رقیقسازی یا تبدیل اورانیوم ۶۰ درصد را متوقف کرده و ذخیرهسازی اورانیوم با غنای بالا را در اولویت قرار دهد. همچنین، بهرهبرداری از سانتریفیوژهای پیشرفتهتر میتواند ظرفیت و سرعت غنیسازی ایران را بهطور قابلتوجهی افزایش دهد.
علاوه بر این، ایران میتواند فعالیتهای تحقیق و توسعه (R&D) خود را در حوزه هستهای تقویت کند. طراحی و ساخت سانتریفیوژهای نسل جدید و ایجاد زنجیرههای تولید اورانیوم فلزی از جمله گامهای استراتژیکی هستند که میتوانند جایگاه فنی ایران را مستحکمتر کنند.
ایران همچنین میتواند از ذخایر گسترده اورانیوم غنیشده خود برای کاربردهای نظامی غیرممنوع استفاده کند، کاربردهایی که غرب و آژانس بهخوبی از آنها آگاه هستند. محدود کردن نظارتهای بیرویه آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بهویژه در چارچوب اقدامات غیرپروتکلی، نیز یکی دیگر از ابزارهای ایران برای پاسخ به تهدیدات است.