به گزارش اقتصادنیوز، در حالیکه تنشهای میان ایران و اسرائیل به اوج رسیده و منطقه خاورمیانه در آستانه بحرانی تازه قرار دارد، روسیه به رهبری ولادیمیر پوتین نهتنها نگران ایران نیست؛ بلکه این درگیری را فرصتی طلایی برای تقویت جایگاه خود در عرصه بینالملل میبیند.
فرصتی برای بهرهبرداری دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی از شکافهای موجود در روابط غرب، تضعیف تمرکز ایالات متحده بر جنگ اوکراین، و احیای نقش مسکو بهعنوان یک میانجی جهانی در بحبوحه تحولات پرشتاب منطقهای.
کالا ا نیل در نشنال اینترست مینویسد: برای ولادیمیر پوتین جنگ تازه در خاورمیانه یک فرصت بهحساب میآید. در نگاه نخست بهنظر میرسد که حمله نظامی اسرائیل و ایالاتمتحده علیه برنامه هستهای ایران، به مثابه یک شکست راهبردی برای کرملین باشد؛ چرا که روسیه سالهاست که از جمهوری اسلامی ایران حمایت میکند. با اینحال روسیه بهشکلی ماهرانه از این فرصت کمال بهره را نه برای نجات ایران؛ بلکه برای بازگشت به عرصه جهانی، خنثی کردن تحریمهای غرب و تغییر جهت در جنگ اوکراین به سود خود، میبرد.
نویسنده این مقاله مدعی شده: از زمان آغاز تهاجم تمام عیار روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، مسکو بهشدت به تهران متکی بوده تا کارزار نظامیاش را ادامه دهد. با همه اینها، همکاری میان روسیه و ایران هرگز به یک پیمان دفاعی رسمی منجر نشد.
حتی پیمان جامع مشارکت راهبردی که بهتازگی میان مسکو و تهران تصویب شده و همکاریهای نظامی، اقتصادی و سیاسی را گسترش میدهد، فاقد بند دفاع متقابل است. همین خلأ موجب شد که ایران در برابر تشدید درگیریها از سوی غرب، بدون حامی باقی بماند.
در واقع، وقتی اسرائیل و آمریکا در اواخر ژوئن به تأسیسات هستهای ایران حمله کردند، آنچه ایران دریافت کرد، صرفاً محکومیتی با ادبیاتی محتاطانه از سوی مسکو بود. به نظر میرسد پوتین تمایلی به جبران کمکهای ایران ندارد.
این نویسنده در ادامه ادعاهایش نوشته، روسیه اکنون میتواند از ایران برای هدفی به مراتب ارزشمندتر استفاده کند و این هدف چیزی به جز احیای جایگاه دیپلماتیک مسکو نیست.
در واقع، با افزایش تنشها، پوتین فرصت را از دست نداد تا نقش خود را بهعنوان تنها رهبر جهانی که با همه طرفها ارتباط دارد، به رخ بکشد. در روزهای پس از حملات، پوتین مستقیماً با نخستوزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو، رئیسجمهور ایران مسعود پزشکیان، و رئیسجمهور آمریکا دونالد ترامپ گفتگو کرد.
در ادامه، در جلسه اضطراری شورای امنیت سازمان ملل، روسیه همراه با چین و پاکستان خواستار آتشبس فوری و بدون قید و شرط در خاورمیانه شد. این اقدامات از سر تمایل به کاهش بحران نیست، بلکه بازتابدهنده تمایل مسکو به بهرهبرداری از بحران است. روسیه از این وضعیت برای بازتعریف خود بهعنوان یک بازیگر دیپلماتیک کلیدی در منطقه استفاده میکند. این همان کاری است که در جریان مذاکرات توافق هستهای برجام در سال ۲۰۱۵ انجام داد.
گرچه بعید است واشنگتن در مذاکرات آتی روسیه را شریک خود بدانید؛ اما پوتین همچنان میتواند با استفاده از روابط نزدیکش با ایران، توهم حضور مؤثر دیپلماتیک را ایجاد کرده و این تصویر را در چشم قدرتهای غیرغربی تقویت کند.
در همین حال، جنگ ایران و اسرائیل، باعث تقویت غیرمنتظره اقتصاد روسیه شده است. بهدلیل سقف قیمتی ۶۰ دلاری که گروه G7 اعمال کرده بود، درآمدهای نفتی روسیه از سال گذشته یکسوم کاهش داشت. اما نگرانی بازارها از درگیری در خاورمیانه، موجب افزایش قیمت نفت شد.
نفت شاخص «اورالز» روسیه اکنون بالاتر از سقف تعیینشده معامله میشود که میتواند میلیاردها دلار درآمد اضافی برای تأمین هزینههای جنگ، برای مسکو فراهم کند. در همین حال، اختلال در صادرات نفت ایران ممکن است کشورهایی مثل چین را به سمت خرید نفت بیشتر از روسیه بهعنوان منبعی امنتر سوق دهد.
بزرگترین سود روسیه نه در حوزه دیپلماسی یا نفت، بلکه در تداوم احساس بلاتکلیفی غرب درباره اوکراین نهفته است. با اینکه ترامپ پس از گزارشهایی درباره وقفه در ارسال تسلیحات توسط پنتاگون وعده داده که ارسال سلاح به کییف را افزایش خواهد داد، تمرکز راهبردی ایالات متحده اکنون بهشدت پراکنده شده و این وضعیت در حالیکه باید با بیثباتی بیشتر در خاورمیانه هم مقابله کند، تشدید شده است. برای روسیه، تردیدهای آمریکا در موضعگیری استراتژیک، فرصتی برای تجدید قوا و شاید تسریع حملات در اوکراین ایجاد میکند. با اینکه پیشرویهای روسیه در میدان نبرد کند شده، افزایش درآمدهای نفتی و تضعیف تعهدات آمریکا میتواند این روند را معکوس کند.
در همین حال، رسانههای دولتی روسیه و فیک نیوزها هم بحران را دستاویزی برای تبلیغات قرار دادهاند و روایتی را تبلیغ میکنند که ایالات متحده را بیثباتکننده و بیمسئولیت جلوه میدهد. هدف تضعیف اعتماد به رهبری آمریکا در میان متحدان غربی و شرکای مردد در جهان جنوب است.
بنابراین، تنشهای جاری میان ایران و اسرائیل برای پوتین یک بحران منطقهای نیست، بلکه فرصتی راهبردی است. و همانطور که ترامپ در حال بررسی گامهای بعدی در پی جنگ ایران و اسرائیل است، همتای روس او بهگونهای خود را در موقعیتی قرار داده که ممکن است برنده واقعی این بحران باشد.