سرویس جهان مشرق – حملهی رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران بدون هیچ تردیدی و تحت هر تعریفی از قوانین بینالمللی یک اقدام نامشروع بود که چارچوب نظمِ بهاصطلاح قانونمحور بینالمللی را به لرزه انداخت. با این وجود، کشورهای غربی نهتنها این اقدام را محکوم نکردند، بلکه عمدتاً آن را تحسین کردند.
در این میان، واکنش اعضای اروپایی «برنامهی جامع اقدام مشترک» (برجام) به این اقدام غیرقانونی نشاندهندهی موضع واقعی و راهحل ترجیحی آنها دربارهی برنامهی هستهای ایران بود. علاوه بر نمایندگان اتحادیهی اروپا، هر سه کشور بریتانیا، فرانسه، و آلمان اقدام نظامی علیه تأسیسات هستهای ایران را تأیید کردند و آن را گامی در جهت «تأمین صلح در جهان» دانستند.
این کشورها اگرچه بارها اذعان کرده بودند هیچ نشانهای مبنی بر انحراف فعالیتهای هستهای ایران به سوی نظامیسازی وجود ندارد، اما بهوضوح از توسل به نیروی نظامی برای برچیدن برنامهی هستهای کشورمان که حق ذاتی تهران به موجب توافقنامههای بینالمللی است، استقبال کردند.
(از راست) «فریدریش مرتس» صدراعظم آلمان، «امانوئل مکرون» رئیسجمهور فرانسه، «ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهور اوکراین، «کییر استارمر» نخستوزیر بریتانیا، و «دونالد توسک» نخستوزیر لهستان، در جریان بازدید مقامات اروپایی از اوکراین در ماه می سال ۲۰۲۵. مقامات اروپایی، از جمله رهبران آلمان، فرانسه، و بریتانیا، در حالی حملهی نظامی روسیه به اوکراین را بر خلاف تمام قوانین بینالمللی میدانند و آن را به شدیدترین شکل ممکن محکوم میکنند، که با همان شدت از تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران استقبال کردهاند. (+)
ناگفته پیداست که دلیل رسیدن به وضع کنونی، خروج یکجانبهی دولت ترامپ از برجام و نابرخورداری اروپاییها از توان و عزم کافی برای ایستادن در برابر آمریکا و عمل به تعهداتشان در توافق هستهای بود که عملاً برجام را از بین برد. بیانیههای توخالی اروپاییها، طی سالهای بعد، در محکومیت خروج آمریکا از توافق با ایران نیز بیمعنی بود و حمایت آنها از اقدام نظامی علیه ایران نشان میدهد در تمام این مدت، در خوشبینانهترین حالت، از نظر آنها تفاوتی میان گزینهی نظامی و راهحل دیپلماتیک وجود نداشته، و در حالت واقعبینانه، اقدام نظامی را گزینهی مناسبتری میدانستهاند.
این واقعیت، بیش از همه، در مواضع «فریدریش مرتس» صدراعظم جدید آلمان، نمود پیدا کرد. در حالی که در ادبیات بیانیههای بریتانیا و فرانسه ملاحظات دیپلماتیک، دستکم در حد ناچیزی، رعایت شده بود، اظهارات مرتس گستاخانه، زننده، و عاری از هرگونه مصلحتسنجی متعارف دیپلماتیک بود. در ادامهی این گزارش بیشتر به اظهارات سخیف مرتس و سابقهی او در دفاع از تروریسم ضدایرانی خواهیم پرداخت.
دفاع از تهاجم و محکومیت دفاع از خود
عوامل مختلفی، از جمله جنایات آدولف هیتلر علیه یهودیان و تحقیر تاریخی آلمان پس از شکست در جنگ جهانی دوم، موجب شدند تا این کشور از آن زمان در مواجهه با یهودیان، و به دنبال آن رژیم صهیونیستی، دستبهعصا رفتار کند؛ تا جایی که حفاظت از امنیت اسرائیل به یکی از «اصول بنیادین سیاست» در آلمان تبدیل شده است[۱]. با این حال، مواضع مرتس دربارهی حملهی نظامی اسرائیل علیه ایران و پاسخ نظامی مشروع جمهوری اسلامی به این اقدام نامشروع، فراتر از احتیاط و عملاً در تضاد مستقیم با تمامی قوانین بینالمللی بود.
تهاجم رژیم صهیونیستی به ایران در غیاب یک تهدید قریبالوقوع و همچنین بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل، نقض صریح بند ۴ مادهی ۲ منشور ملل متحد[۲]، و واکنش ایران در چارچوب مادهی ۵۱ این منشور[۳]، دفاع مشروع از خود بود. این در حالی است که صدراعظم آلمان، اتفاقاً، دربارهی تهاجم بیدلیل رژیم صهیونیستی به ایران، با استفاده از عبارت «برنامهی تسلیحات اتمی ایران»، گفت:
نیروهای مسلح اسرائیل، شب گذشته، تأسیسات مربوط به برنامهی تسلیحات اتمی ایران و همچنین ساختارهای فرماندهی ارتش ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را هدف حمله قرار دادند. نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، امروز صبح در تماسی تلفنی من را از اقدامات نظامی و اهداف آن مطلع کرد. ما تأکید میکنیم که اسرائیل حق دارد از موجودیت خود و امنیت شهروندانش دفاع کند[۴].
«فریدریش مرتس» صدراعظم آلمان، اواسط ماه ژوئن سال ۲۰۲۵، در حاشیهی نشست «گروه ۷» در کانادا با خبرنگاران گفتوگو میکند. مرتس بر خلاف سایر مقامات اروپایی، کاملاً بیپرده از حملات نامشروع رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران دفاع نموده و حتی اسرائیل را به خاطر داشتن «شجاعت» انجام این «کار کثیف» تحسین کرده است. (+)
مرتس حتی تلاش کرد این حملهی غیرقانونی را مشروع جلوه دهد و روز چهارشنبه، ۱۸ تیر ۱۴۰۴، در پاسخ به پرسشی در پارلمان آلمان، موسوم به بوندستاک، گفت: «من امروز در مشروعیت و همچنین در قانونی بودن اقدامات اسرائیل از منظر قوانین و حقوق بینالملل تردیدی ندارم[۵].» این اظهارات در حالی مطرح میشود که حتی بخش خدمات علمی پارلمان آلمان در گزارشی که اوایل ماه جاری میلادی (جولای ۲۰۲۵) منتشر شد، دربارهی قانونی بودن حملات اسرائیل و آمریکا به ایران «تردیدهای جدی» ابراز کرد.
طبق این گزارش ۵۴ صفحهای، اکثریت قاطع کارشناسان حقوق بینالملل میگویند اسرائیل باید اثبات میکرده که جمهوری اسلامی در آستانهی ساخت بمب اتم بوده و قصد داشته از این سلاح علیه اسرائیل استفاده کند. به علاوه، رژیم صهیونیستی باید ثابت میکرده که عملیات نظامی علیه جمهوری اسلامی، آخرین فرصت برای جلوگیری از ساخت این بمب بوده است.
«کریس مورفی» نمایندهی دموکرات مجس نمایندگان آمریکا، در پاسخ به «مایک جانسون» رئیس جمهوریخواه این مجلس، که مدعی شده بود «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا، بر مبنای وجود یک «تهدید قریبالوقوع» به ایران حمله کرده و این اقدام او بر خلاف قانون اساسی آمریکا و نظر کنگره نبوده، مینویسد: «هیچ تهدید قریبالوقوعی وجود نداشت. من هم همان گزارش اطلاعاتیای را دریافت کردهام، که رئیس [مجلس نمایندگان] دریافت کرده است.» (+)
از سوی دیگر، یوهان وادهفول، وزیر خارجهی آلمان، در واکنش به حملات موشکی ایران علیه رژیم صهیونیستی در عمل به حق ذاتی «دفاع از خود»، گفته بود: «در حال حاضر، جمهوری اسلامی با صدها پهپاد به اسرائیل حمله میکند و گزارشهایی نیز از اولین مجروحان منتشر شده است. این گزارشها بیش از حد نگرانکننده هستند. ما حملهی کورکورانهی ایران به قلمرو دولت اسرائیل را با شدیدترین لحن محکوم میکنیم.» وادهفول همچنین بر خلاف تمام شواهد موجود، از جمله گزارشهای نهادهای اطلاعاتی غرب، بهویژه گزارشهای مکرر سازمانهای اطلاعاتی آمریکا حتی در دولت فعلی ترامپ، و بدون آنکه کلمهای دربارهی سلاحهای هستهای رژیم صهیونیستی حرفی بزند، ادعا کرد: «برنامهی هستهای ایران با مفاد معاهدهی منع گسترش سلاحهای هستهای مطابقت ندارد.» این مقام آلمانی نیز در ادامه تکرار کرد: «اسرائیل حق دارد از موجودیت خود و امنیت شهروندانش دفاع کند.»
«کار کثیف»
چنانکه گفته شد، اظهارات فریدریش مرتس به دور از اصولیترین موازین دیپلماتیک و نشاندهندهی بیاعتنایی کامل به قوانین بینالمللی بود. صدراعظم آلمان در واکنش به حملات نظامی رژیم صهیونیستی و آمریکا به یک کشور عضو سازمان ملل، میگوید: «برای ما، و برای من شخصاً، هیچ دلیلی وجود ندارد که اقدامات اسرائیل در هفتهی گذشته و اقدامات آمریکا در آخر هفته را مورد انتقاد قرار دهم.»
اما آنچه در میان اظهارنظرهای مرتس، بیش از همه، منزجرکننده بود، اصطلاح «کار کثیف» بود که وی در حاشیهی نشست «گروه ۷» در کانادا برای توصیف اقدام نظامی اسرائیلی-آمریکایی علیه ایران از آن استفاده کرد. خبرنگار تلویزیون دولتی آلمان[۶] از مرتس پرسید آیا از نظر صدراعظم آلمان «وسوسهبرانگیز» نیست که اجازه دهیم اسرائیل «کار کثیف» بمباران اهداف در ایران، شامل تأسیسات هستهای، را انجام دهد؟ مرتس در پاسخ به این سؤال ضمن قدردانی از خبرنگار برای استفاده از عبارت «کار کثیف»، گفت: «این کار کثیفی است که اسرائیل دارد برای همهی ما انجام میدهد... من فقط میتوانم بگویم بیشترین احترام را برای این واقعیت قائلم که ارتش اسرائیل شجاعت انجام این کار را داشت، و رهبران دولت اسرائیل شجاعت انجام این کار را داشتند[۷].»
اصطلاح «کار کثیف[۸]» به اقداماتی اشاره دارد که ناخوشایند و بعضاً نامشروع هستند و با اینکه انجام آنها برای دستیابی به یک هدف، ضرورت دارد، اما اکثر افراد از انجام دادن آنها ابا دارند. استفاده از این عبارت توسط صدراعظم آلمان، نهتنها خشم احزاب رقیب دولت را برانگیخت، بلکه حتی مخالفت اعضای دولت ائتلافی خود او را هم به دنبال داشت، که امیدوار بودند دولت آلمان موضع انتقادآمیزی نسبت به اقدام رژیم صهیونیستی به پا گذاشتن روی قوانین بنیادین بینالمللی اتخاذ کند[۹].
در حالی که کشورهای اروپایی در واکنشهای رسمی خود به حملهی یکجانبه و بیدلیل رژیم صهیونیستی، طبق معمول، ابراز «نگرانی» کرده و خواستار «خویشتنداری» و «تنشزدایی» شده بودند[۱۰]، دفاع همهجانبهی مرتس از این اقدام غیرقانونی موجب شد تا، به عنوان نمونه، «آدیس اخمتوویچ» قانونگذار عضو حزب سوسیالدموکرات، یادآوری کند که تفاوت فاحشی میان اهداف رسمی دولت آلمان و ادبیات مرتس وجود دارد. اخمتوویچ در اینباره گفت: «اولویت اصلی در این شرایط بسیار حساس، تنشزدایی است؛ اما لحن صدراعظم در این مورد خیلی مؤثر [و سازنده] نیست.»
تصویر ماهوارهای از تأسیسات هستهای ایران در فردو. آثار حملات رژیم صهیونیستی به تأسیسات سطحی در نیمهی سمت چپ تصویر، و آثار نفوذ بمبهای سنگرشکن آمریکا در نیمهی سمت راست تصویر برای حمله به بخش زیرزمینی تأسیسات دیده میشود. هنوز حجم خسارت در نتیجهی حملهی آمریکا مشخص نیست. «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا ادعا میکند این تأسیسات به طور کامل از بین رفته، در حالی که شماری از رسانههای آمریکایی به نقل از گزارشهای اطلاعاتی میگویند برنامهی هستهای ایران صرفاً چند ماه به تأخیر افتاده است. (+)
جمعی از ایرانیان ساکن آلمان نیز در اعتراض به همین اظهارنظر مرتس نامهای سرگشاده خطاب به صدراعظم آلمان منتشر کردند و در آن خواستار محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم ایران و همچنین جنایات جنگی این رژیم در غزه شدند. متن این نامه تحت عنوان «آقای مرتس «کار کثیف» شما پیامد دارد – همین حالا حمایت از جنایات جنگی اسرائیل را متوقف کنید[۱۱]» در پایگاه اینترنتی لِفتبرلین منتشر شده است. نویسندگان نامه، که البته بسیاری از آنان، از جمله «پرستو فروهر»، معارضان ضدایرانی هستند، اقدام به جمعآوری امضا برای پایان حمایت دولت آلمان از رژیم صهیونیستی، از جمله ارسال سلاح به این رژیم، و همچنین عذرخواهی علنی مرتس به خاطر استفاده از ادبیات زننده ضدایرانی کرده بودند. این عریضه اکنون از دسترس خارج شده است[۱۲]. در همین راستا شکایتی نیز علیه صدراعظم آلمان به دادگاه فدرال این کشور تنظیم و تسلیم شده، اما شاکیان اذعان دارند که احتمال نتیجهبخش بودن این اقدام، تقریباً صفر است[۱۳].
سابقهی مرتس در دفاع از تروریسم علیه ایران
حملات نظامی اخیر علیه جمهوری اسلامی و ترور دانشمندان و تخریب تأسیسات هستهای ایران، علاوه بر تضاد آشکار با قوانین بینالمللی، بیتردید، یک اقدام تروریستی با هدف استفاده از خشونت و ارعاب برای وادار کردن تهران به کوتاه آمدن از حقوق خود طبق معاهدات بینالمللی، بهویژه حق غنیسازی صلحآمیز تحت معاهدهی منع اشاعهی سلاحهای هستهای، بودند. با این حال، دفاع دولت آلمان از این اقدام تروریستی شاید خیلی هم جای تعجب نداشته باشد.
فریدریش مرتس شخصاً سابقهی ایستادن تمامقد پشت تروریستهای ضدایرانی را در کارنامهاش دارد. صدراعظم جدید آلمان، زمانی که رهبر اپوزیسیون علیه دولت وقت این کشور بود، کفالت سیاسی «جمشید شارمهد» تروریست ایرانی-آلمانی و سرکردهی گروهک تروریستی «تندر»، را پذیرفت و گفت: «من با کفالت خود میخواهم پیامی برای همه مردان و زنانی بفرستم که در ایران برای یک زندگی آزاد مبارزه میکنند و میخواهند خود تعیین [سرنوشت] آن را بر عهده بگیرند.»
«فریدریش مرتس» (راست) صدراعظم کنونی آلمان (رئیس وقت ائتلاف پارلمانی مخالف دولت «اولاف شولتس» ، تحت عنوان احزاب «اتحادیه»)، ۲۷ مارس ۲۰۲۳، در ساختمان پارلمان آلمان، موسوم به بوندستاک، در برلین، پایتخت این کشور، با «غزاله شارمهد» دختر «جمشید شارمهد» معارض و تروریست ایرانی-آلمانی، دیدار میکند. غزاله شارمهد که تلاش زیادی برای جلب حمایت دولتهای وقت آلمان و آمریکا کرده و اقناع آنها برای تحت فشار گذاشتن ایران کرده بود، بعدها از اینکه شولتس، صدراعظم وقت آلمان، و «آنتونی بلینکن» وزیر خارجهی وقت آمریکا، به او اجازهی ملاقات نداده بودند، ابراز سرشکستگی کرد. (+)
مرتس همان زمان خواستار سفر به ایران به منظور دیدار با شارمهد در زندان هم شده بود، اما این درخواست از سوی تهران رد شد. شارمهد، که تابعیت آلمانی را کسب کرده بود، بعد از محاکمه، به جرم «افساد فیالارض» و «محاربه» علیه نظام جمهوری اسلامی، اعدام شد. علاوه بر دولت وقت آلمان، به صدراعظمی «اولاف شولتس»، مرتس نیز اعدام این تروریست را «جنایتی وحشتناک» توصیف کرد و حتی خواهان اخراج سفیر جمهوری اسلامی از آلمان و تنزل سطح روابط دیپلماتیک با ایران شد. این حمایت بیقیدوشرط از فردی که مسئولیت عملیاتهای تروریستی علیه دولت و مردم ایران را به عهده داشته، نشان میدهد مرتس اصولاً به استفاده از تروریسم علیه جمهوری اسلامی اعتقاد دارد و اقدام رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران را نیز در همین راستا قابلتوجیه میداند.
«جمشید شارمهد» تروریست ایرانی-آلمانی، در دادگاهی در تهران محاکمه میشود. پس از صدور حکم اعدام شارمهد در ایران، دولت وقت آلمان، به صدراعظمی «اولاف شولتس»، دو دیپلمات ایرانی را از این کشور اخراج کرد. پس از اجرای حکم اعدام نیز، آلمان سفیر خود را از ایران فراخواند و سفیر ایران در برلین را نیز برای اعتراض به این اقدام، احضار کرد. با این حال، «فریدریش مرتس» صدراعظم کنونی آلمان، که آن زمان رهبر احزاب مخالف دولت بود، میگفت سفیر ایران باید اخراج شود و سطح روابط دیپلماتیک میان برلین و تهران (در حمایت از یک تروریست) تنزل پیدا کند. (+)
چند نفر در برلین، پایتخت آلمان، با پرچم «شیر و خورشید» برای «جمشید شارمهد» تروریست ایرانی-آلمانی، یادبود گرفتهاند. شارمهد مرتکب جرائم متعددی شده بود، که هدایت عملیاتهای تروریستی مسلحانه و خرابکارانه در ایران، شامل بمبگذاری در هتل جهان تهران، حرم امام خمینی (ره)، و حسینیهی سیدالشهدای شیراز، برخی از آنها بودند. مقامات ایرانی بارها تأکید کرده بودند، تابعیت آلمان یا هر کشور دیگری، موجب مصونیت هیچکس از مجازات تروریسم نخواهد شد. (+)
در آخر، لازم به ذکر است که مواضع اخیر مرتس دربارهی موضوع هستهای ایران، مثلاً این ادعا که «تلاشهای دیپلماتیک چند دههای شکست خوردهاند» یا اینکه امیدها برای اثربخشی راهکارهایی مانند توافق هستهای «به شکلی جدی نقش بر آب شده[۱۴]»، نشاندهندهی تغییر بنیادین موضع آلمان دربارهی ایران است.
بر خلاف آنگلا مرکل که سال ۲۰۱۵ توافق هستهای با ایران را امضا کرده بود، فریدریش مرتس، که اوایل سال جاری میلادی نخستوزیر آلمان شد، علاقهای به دیپلماسی و حلوفصل مسالمتآمیز مسائل با تهران ندارد و این مسئله پس از دفاع او از حملهی نظامی به ایران، بیشازپیش مشخص شده است. انتظار میرود این واقعیت، متقابلاً، در سیاست خارجی دولت ایران دربارهی آلمان نیز انعکاس پیدا کند.
در همینباره بخوانید: