سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
نسل جدید "مُهر پرتابکنها" در سیاست ایران!
میثم مطیعی از مداحان تهرانی به تازگی در حساب ایکس خود، تصویری را از حضور دکتر علی لاریجانی، مشاور مقام معظم رهبری در تریبون تبیینی هیئتش منتشر کرد.
مطیعی در توضیح این تصویر نوشته است: جهاد تبیین در هیأت آیین حسینی با حضور دکتر علی لاریجانی، با موضوع: ناگفتهها درباره جنگ تحمیلی اسرائیل علیه مردم ایران.
این توییت مطیعی اما با اعتراض عدهای از افراد معلومالحال در فضای مجازی که معترض لاریجانی هستند مواجه شده است!
*این رفتار مسبوق به سابقه است.
پیش از این و در ابتدای دهه 90 بود که اسلاف همین افراد معلومالحال در جریان سفر دکتر لاریجانی به شهر قم علیه وی دست به آشوب زدند و به سمت لاریجانی "مهر نماز" پرتاب کردند.
اقدامی که طرحریزی آن به یک جبهه سیاسی نسبت داده شد اما آن جبهه سیاسی علیرغم تأکید بزرگان کشور مبنی بر برائتجویی هرگز بصورت رسمی از این اقدام و از این طرحریزی برائت رسمی نجست!
افراد معلومالحال فعلی نیز که جدای از تلمّذ در ساحت همان جبهه سیاسی سری هم در آبشخور محفل یک سخنران مدعی ارتباط با غیب دارند؛ طبعا اعقاب همان مهر پرتابکنهای دهه 90 محسوب میشوند.
در واقع فصل مشترک این قبیل آدمهای پرخاشگر و سطحی اینست که به محض بلند شدن لوای عقلانیت و حقانیت در کشور؛ صدای اعتراض آنان نیز به گوش میرسد.
اینان از آنجا که دشمن عقلانیت و منطق شیعی هستند همیشه به هلهله در مقابل صدای عقل برمیخیزند و دستشان اگر برسد هیچ اِبایی از ترور عقلانیت و بریدن سر حقانیت ندارند.
تأکید میشود که برای این جریان خطرناک به هیچ وجه تخصص افراد یا کارنامه آنها مطرح نیست بلکه مخالفت با عقلانیت و نخبگی است که میتواند اینان را تا سر حد تبدیل شدن به شریرترین موجودات جهان هستی بکشاند و صورت خطرناک و کوفی آنها را آشکار سازد.
حکمای ایران زمین در اشعار خود با کنایههایی مثل "آیینه شکنان" و "معترضان نور ماه" از این جماعت خطرناک یاد کردهاند.
راه دفع شرّ اینان نیز ابتدا از دالان جهاد تبیین و سپس از دهلیز برخورد امنیتی میگذرد.
یادمان باشد امام راحل(ره) در ایام دهه شصت؛ یک آخوند صاحب تریبون که دست به اقدامات تندروانه میزد را الیالأبد ممنوعالمنبر کردند تا موجب انحراف جوانان نشود.
ما به تکرار چنین رفتارهای بصیرانهای در قبال برخی رجال سیاسی، سخنرانان و گروههای سیاسی و مذهبی نیاز داریم و تاکنون نیز مرتکب تأخیرهای زیادی در این وادی شدهایم!
ذکر این نکته ضروریست که اگر اسلاف نسل جدید مُهر پرتابکنها در آن جبهه سیاسی؛ همان روزهای ابتدای دهه 90 از چنین رفتارهایی برائت علنی و رسمی جسته بودند؛ امروز فضای سیاسی کشور عداوت کمتری با عقلانیت و نخبگی را شاهد بود.
***
بیانیه 700 نفر؛ دسیسه اسرائیلی برای ترور اتحاد ملی
چندی قبل بود که میرحسین موسوی، از اضلاع فتنه 88 که در حصر خانگی به سر میبرد؛ به بهانه مقاومت مردم در جنگ 12 روزه، بیانیهای را منتشر کرد و طی آن در کنایه به نظام جمهوری اسلامی ایران خواستار تشکیل مجلس مؤسسان برای تغییر نظام جمهوری اسلامی شد.
در اقتفای این اقدام موسوی، 700 تن از چپهای جریان اپوزسیون داخلی و خارجی نیز طی بیانیهای از خواسته موسوی حمایت کردند و در بخشی از این بیانیه نوشتند:
"تأکید موسوی بر لزوم احترام به حق تعیین سرنوشت مردم ایران و ضرورت بازنگری بنیادین در ساختار سیاسی کشور، نه از سر ستیز بلکه برای نجات ایران از تکرار خطاهای مهلک تاریخی است. همانگونه که میرحسین هشدار میدهد، دفاع ملّی در برابر تجاوز بیرونی نمیتواند بهانهای برای تداوم سیاستهای غلط داخلی باشد. اتّحاد در برابر تجاوز خارجی تنها در صورتی پایدار و مؤثر خواهد بود که ساکنان ایرانزمین در سرزمین خود احساس امنیت، کرامت و مشارکت واقعی در تعیین سرنوشتشان را داشته باشند."
امضاکنندگان نامه مذکور همچنین آوردهاند: در روزهایی که گذشت ایران "این سرزمین دیرین با مردمانی نجیب و سربلند" مورد تجاوز نظامی آمریکا و اسراییل قرار گرفت و متاسفانه سیاست خارجی نادرست، فساد گسترده و خطاهای محاسباتی پیدرپی حکمرانان راه چنین تهاجم رذیلانهای را هموارتر کرد. جان و مال ایرانیان در آتش جنگی سوخت که دلسوزان ملک و ملت سالها نسبت به وقوع آن هشدار داده بودند. امّا خرد جمعی ملّت سرافراز ایران بار دیگر ثابت کرد که در عین تنّوع قومی و مذهبی، ریشههای همبستگی ملّی را هنوز در بطن خود زنده نگه داشته است. ما با تکیه بر خرد جمعی مردم شریف ایران هنوز به ساختن آیندهای روشن برای ایرانی آزاد، متکثّر و مستقل امیدواریم و برای تحقّق چنین امیدیست که یکصدا و متّحد شدهایم.
*پر بیراه نیست اگر بگوییم محتوای بیانیه موسوی و لشکر 700 حامی او رذیلانهتر از حمله اسرائیل به ایران است.
چه اینکه اسرائیل در اقتضای ناشی از طبیعت خود به ایران حمله کرد و دست به کشتار زد لکن این جماعت اولا مدعای ایرانیگری دارند و ثانیا از ره کینهتوزی و نانجیبی ذاتی علیه ایران و ایرانی است که آرزوی براندازی حکومت اسلامی مدافع ایران و ایرانی را مطرح میکنند.
جدای از رذالت آشکار دو بیانیه مذکور اما باید یک تحلیل مهم را در پیوست این دو بیانیه به مخاطبان محترم ارائه کرد.
و آن اینکه محتوای این دو بیانیه که قطعا و یقینا با هدایت یا رضایت چند ذهن امنیتی وابسته به دشمنان ایران نوشته و هدفگذاری شدهاند؛ قصد دارد یکی از بزرگترین دستاوردهای ایران در ایام درگیری 12 روزه با آمریکا و اسرائیل یعنی "اتحاد ملی ایرانیان علیه اسرائیل" را زیر ضربه برده و با تزی شبیه به "بر نیزه کردن قرآنها" ایران و ایرانی را آچمز کند.
ماجرا از این قرار است که همانطور که در بیانیه میرحسین موسوی نیز هویداست او به بهانه اثبات اتحاد ملی ایرانیان در مقابل دشمن؛ اینطور عنوان میکند که این اتحاد یک فرصت است که باید از آن برای برگزاری رفراندوم به منظور تشکیل مجلس مؤسسان بهره برد. و در ادامه نیز میبینیم که آن 700 نفر نیز به همین بهانه میگویند پس مردم اکنون باید روشی جدید را برای اداره حکمرانی در کشور برگزینند!
مشاهده میشود که موسوی و آن لشکر سالخورده 700 نفره؛ اتحاد ملی ایرانیان که در ایام درگیری 12 روزه هویدا شد را بر سر نیزهها برده و اینطور عنوان میکنند که این اتحاد فرصتی برای براندازی نظام اسلامی است.
این در حالی است که اینان نیز طبق همان مغالطه اموی در ماجرای به نیزه رفتن قرآنها نمیگویند که اگر مردم ایران در ایام درگیری 12 روزه متحد شدند؛ عامل وحدت بخش آنان حکومتی بود که صداقت خود در دفاع از اسلام و ایران را به اثبات رسانیده و در ادامه با اعمال سیاستهای فرهنگی و تربیتی خود طی 45 سال گذشته انسانهایی را در خاک ایران پرورش داد که از عمق جان به هویت ایرانی و اسلامی خویش معتقد هستند و از آن دفاع میکنند.
یعنی مغالطهگران عامل بروز وحدت در ایام جنگ را عامدانه حذف کرده و سپس مدعی میشوند که اگر مردم متحد شدند این وحدت بدون ایفای نقش حکومت بوده است!
آنها سپس و در ادامه آرزوی همیشگی خویش (که البته آنرا به گور خواهند برد) را به عنوان مطالبهی عمومی ایرانیان متحد جا زده و اینطور میگویند که این وحدت ملی به نمایش درآمده فرصتی است برای براندازی حکومت اسلامی!
به سخن دیگر اینکه آن چند ذهن امنیتی دشمن؛ عامل وحدت بخش مردم ایران که همان نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان حافظ دین و سرزمین است را حذف کرده و سپس مطالبه مردمان متحد را حذف و براندازی همین حکومت عنوان میکنند.
بایستی این بازی تو در تو و البته رذیلانه را برای افکار عمومی و در قالب جهاد تبیین شرح داد و مراقب بود که دشمن از ابزارهای قدرت ایران، عامل ضعف نسازد.
***
عامل ایران در یگان 8200 اسرائیل دستگیر شد
بازی در زمین اسرائیل به بهانه هشدار "نفوذ"!
شبکه رادیو و تلویزیون رسمی رژیم صهیونیستی (کان) اعلام کرد یک نظامی اسرائیلی دیگر به اتهام جاسوسی برای ایران دستگیر شده است.
این رسانه گزارش داد، نظامی مذکور در یکی از یگانهای سری ارتش اسرائیل خدمت میکند و با دستگیری او سیامین پرونده جاسوسی برای ایران هم کشف شده و تاکنون ۵۰ نفر در این رابطه دستگیر شدهاند.
به گزارش مشرق، به زعم این رسانه عبری زبان، نظامی اسرائیلی مذکور اقدام به تصویربرداری از موقعیت اصابت موشکها در جریان انجام حملات ایران، مستند کردن محل اصابت موشکها، ارسال محل استقرار آتشبارهای سامانههای پدافندی ارتش اسرائیل و سایر موقعیتهای مهم پرداخته تا این که دو هفته پیش توسط شاباک دستگیر شد.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: وقتی بازجویان از وی پرسیدند چرا دست به این کار زدی او اعلام کرد، من به پول نیاز داشتم.
در همین حال یک سایت دیگر صهیونیستی نیز در خبری اعلام کرد که این نظامی دستگیر شده در یگان ۸۲۰۰، یکی از سریترین یگانهای ارتش اسرائیل خدمت میکند.
با این حال بقیه رسانههای عبری بدون اشاره به محل خدمت این فرد، به موقعیت وی در یکی از یگانهای حساس ارتش اشاره کردند.[1]
*ماجرای نفوذ اطلاعاتی کشورهای رقیب در ساختارهای یکدیگر؛ امری بدیهی و همیشگی در تاریخ سیاست و حکمرانی و امنیت است.
کما اینکه حجتالاسلام خطیب، وزیر اطلاعات نیز اخیراً در بخشی از یک مصاحبه پیرامون مسئله "نفوذ" گفته بود: نفوذ همیشه بوده و باز هم خواهد بود همچنان که ما هم در کشورها و رژیمصهیونیستی نفوذ داریم. [2]
در این وادی البته اشاره به یک نکته مهم نیز ضروریست و آن انتقادات بلاوجه هفتههای اخیر و بزرگنمایی پیرامون مسئله نفوذ در ایران طی هفتههای است.
بهانه این انتقادات نیز ترور تعدادی از فرماندهان نظامی کشورمان در ایام درگیری 12 روزه بود که چند ذهن ناآگاه و عوامزده از گوشه و کنار اینطور اظهار کردند که این ترورها بوسیله نفوذ صورت گرفته است!
این در حالی است که در جهان امروز و در قضیه نبردهای اطلاعاتی؛ مسئله نفوذ و جاسوسی؛ فرسنگها پیش از آنکه نیازی به افراد داشته باشد؛ با ابزارهای تکنولوژیک و بوسیله فناوریهای نوین انجام میشود.
در باب رخدادهای نبرد 12 روزه هم جدای از مسئله شبیخون دشمن؛ هیچ گزارش دقیقی که رخدادهای مهم این جنگ از قبیل ترورها ناشی از نفوذ بوده باشد در اختیار نداریم و بلکه میدانیم عمده رفتارهای دشمن و پاسخهای ما با ابزار و روشهای تکنولوژیک صورت گرفته است.
مجموعا به نظر میرسد طرح مسئله نفوذ طی هفتههای اخیر بیشتر نوعی مجلسگرمکنی و کاسبی برخی افراد و محافل از فضای جنگی کشور بوده است. اگر نگوییم طرح این مسئله یکی از ابزارهای القایی دشمن برای ایجاد شکست ذهنی در جبهه ایران بوده است که فضای آن بوسیله بازی افراد یاد شده در زمین اسرائیل ایجاد میشود.
جالب آنکه تقابل ایران با آمریکا و اسرائیل نیز نشان داد که دو عنصر مهم توان تسلیحاتی و اتحاد ملی ایران چگونه میتواند سر دشمن را به سنگ بکوبد و ماجراهای برساختهای مثل استفاده دشمن از جنها، نفوذ و... تماما رویدادهایی غیر تأثیرگذار در کلّیت درگیریهای نظامی ما هستند.
***
1_ mshrgh.ir/1733782
2_ mshrgh.ir/1733771