فردین آقابزرگی کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه هنوز بعد از آتش بس ایران و اسرائیل، بازارهای سرمایه به حالت عادی برنگشته اند گفت: در میان فعالان بازار سرمایه، باور عمومی این است که اقتصاد نباید بهصورت دستوری اداره شود. تجربه نشان داده که اقتصاد دستوری راه به جایی نمیبرد. بنابراین حتی در شرایط بحرانی مانند امروز، اگر انتظار داشته باشیم دولت با تزریق منابع مالی مستقیم، چه از طریق بانک مرکزی یا سایر مسیرها، وارد بازار شود، خود به خود، دچار تناقض میشویم. از یک طرف میگوییم دولت نباید مداخله کند، و از طرف دیگر، در مواجهه با هر مشکلی، به دولت متوسل میشویم. این رویکرد، اشتباه است.
تزریق مستقیم منابع مالی نیز در بازار سرمایه قابلتوجیه نیست، زیرا بهمرور زمان، باعث بزرگتر شدن نقش دولت در بازار میشود
او ادامه داد: حتی تزریق مستقیم منابع مالی نیز در بازار سرمایه، قابلتوجیه نیست، زیرا بهمرور زمان، باعث بزرگتر شدن نقش دولت در بازاری میشود که هماکنون نیز حدود ۸۰ درصد آن بهطور مستقیم یا غیرمستقیم تحت تأثیر دولت است. انتظار از دولت برای «نجات بازار» نباید شکل بگیرد، زیرا مسیر خطرناکی است.
آقابزرگی افزود: در هفته منتهی به ۲۵ تیرماه، از شنبه تا چهارشنبه، بازار سرمایه بهطور مستمر، روزهایی مثبت داشت؛ اما این روند صعودی، بسیار محدود بود، در حد نیم تا یک درصد رشد در روز را شاهد بودیم. شاخص کل، تنها حدود ۳ درصد و شاخص هموزن، حدود ۴ تا ۴.۵ درصد بازدهی از ابتدای سال تا ۲۵ تیرماه، کسب کردهاند که رقم قابلقبولی نیست، حتی اگر آن را با وضعیت فاجعهبار هفته اول بازگشایی بورس، مقایسه کنیم که با صفهای فروش سنگین و افت شدید شاخص، مواجه بودیم.
این کارشناس تصریح کرد: بخشی از این بازدهی محدود اخیر، ناشی از وعدهها و اقدامات عملیاتی برخی مسئولین بود که منابعی در حدود ۳۵ تا ۴۰ هزار میلیارد تومان را از طریق چهار بانک دولتی و بانک مرکزی به بازار تزریق کردند. اما این اقدام که بهمنظور تحریک تقاضا و ایجاد آرامش، انجام شد، در هیچ جای دنیا بهصورت مستقیم، اتفاق نمیافتد و فقط در کوتاهمدت، اثر دارد. معتقدم، بهزودی بازار، دوباره وارد فاز ناپایداری خواهد شد، زیرا این منابع، محدود هستند و دائمی نیستند.
آقابزرگی اظهار کرد: حتی ابزارهایی که بهعنوان مکانیسمهای حمایتی جدید، معرفی شدند مانند «اختیار فروش تبعی» یا حمایت صندوق تثبیت و توسعه به دلیل نرخ بازدهی بالایی که برای آنها در نظر گرفته شده (مثلاً ۲۰ درصد)، جذابیت سرمایهگذاری را کاهش دادهاست. سرمایهگذاران ترجیح میدهند پول خود را از بازار خارج کرده و به بانک بسپارند.
او گفت: از نظر من، این وضعیت، نوعی «مُسکّن موقتی» برای بازار سرمایه است و برخلاف امیدواریها، رونق پایدار، ایجاد نکرده است در حالیکه تا پایان اردیبهشتماه، شاخص کل حدود ۲۰ درصد و شاخص هموزن، حدود ۲۵ درصد بازدهی داشتند و پس از آن، روند، نزولی شد. یکی از دلایل اصلی این تغییر جهت بازار، توقف طولانیمدت بورس و اشتباه راهبردی در بستن صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت بود.
بحث فعال شدن مکانیزم ماشه، آثار روانی و عملیاتی سنگینی بر بازار سرمایه دارد و تأثیر اقتصادی آن در حال خنثیکردن تمام حمایتهای قبلی است مگر اینکه ما در مسیر مذاکرات با یک چرخش اساسی مواجه شویم
این کارشناس براین باور است که «بحث فعال شدن مکانیزم ماشه، آثار روانی و عملیاتی سنگینی بر بازار سرمایه دارد و تأثیر اقتصادی آن در حال خنثیکردن تمام حمایتهای قبلی است مگر اینکه ما در مسیر مذاکرات با یک چرخش اساسی مواجه شویم و خواستههای طرف مقابل _عمدتاً ایالات متحده_ را بپذیریم. تحقق این خواستهها نیازمند تغییرات اساسی در سیاستهای داخلی است».
وی ادامه داد: توقف بورس یکی دیگر از اشتباهات استراتژیک اخیر بود. مقایسه با کشورهایی مانند روسیه که بعد از جنگ اوکراین، بورس خود را بستند که قیاسی معالفارق است. زیرساختهای ما مانند کشورهای توسعهیافته نیست. آنها ابزارهای پیشرفتهای مانند آپشن، فیوچرز، یا دامنه نوسان پویا دارند، در حالیکه ما هنوز درگیر دامنه نوسان محدود هستیم و ابزارهای ما در مقابل نوسانات شدید، کارایی ندارند.
آقابزرگی بیان کرد: در حال حاضر تنها راهحل واقعی برای احیای بازار سرمایه، رفع تحریمها و دستیابی به توافق با دنیاست. موفقیت در مذاکرات میتواند بزرگترین متغیر مؤثر بر بازار سرمایه باشد. وارد مرحلهای شدهایم که پرونده ایران بهصورت رسمی ذیل ماده ۷ منشور ملل متحد مطرح است.
اگر قرار است بورس در شرایط بحرانی متوقف شود، حداقل باید ابزارهایی مانند آپشنها، فعال باشند تا بازیگران بازار بتوانند ریسک خود را مدیریت کنند
وی در پایان خاطرنشان کرد: در این شرایط، علاوه بر تلاشهای سیاسی، اصلاح آییننامهها، قوانین و زیرساختهای بازار سرمایه نیز باید در اولویت قرار گیرد. برای مثال، بحث دامنه نوسان باید بازنگری شود. نقش نقدشوندگی، نباید قربانی نگرانیهای مقطعی شود. اگر قرار است بورس در شرایط بحرانی متوقف شود، حداقل باید ابزارهایی مانند آپشنها، فعال باشند تا بازیگران بازار بتوانند ریسک خود را مدیریت کنند.