برترین‌ها_ مهسا شفیعی: نمی‌دانم حالا که در حال مطالعه این مقاله هستید از رسوایی پیش آمده در کنسرت روز 16 جولایِ کولدپلی خبردار شده‌اید یا نه؟ باتوجه به میزان توجه به این اتفاق در شبکه‌های اجتماعی باید بگویم احتمالا تنها راه باخبر نشدنتان این است که خیلی اهل مرور اخبار در شبکه‌های اجتماعی نباشید. به هرحال باخبر باشید یا نه در ادامه قرار است به رازی بپردازیم که به صورت کاملا تصادفی در بخشی فرعی از کنسرت گروه کولدپلی فاش شد و نه تنها ذهن میلیون‌ها کاربر شبکه‌های اجتماعی را دستکم برای یکی، دو روز مشغول کرد بلکه برای همیشه زندگی دو خانواده را تغییر داد.
اگر بخواهیم این ماجرا را شبیه به سکانسی از یک فیلم مرور کنیم باید این صحنه را با فضای معمول کنسرت‌های معمولا پر از جمعیت و پرهیجان کولدپلی آغاز کنیم. یک گروه راک بریتانیایی محبوب که معمولا تمام بلیط‌های کنسرت‌هایشان از جمله همین کنسرت در فاکس‌بوروی ماساچوست به فروش می‌رود. کریس مارتین و گروه برنامه را با اجرای چند آهنگ آغاز کرده‌اند و حالا وقت آن است که تماشاگران و گروه اندکی استراحت کنند.
اندکی از کنسرت گذشته و حالا دوربین در حال نمایش تعدادی از زوج‌های بامزه حاضر در سالن است و از قضا کریس مارتین یا خواننده اصلی کولدپلی هم در حال نظر دادن روی تصاویر است.
دوربین روی زوج جوانی می‌رود. نظر کریس مارتین باعث خنده زوج و تماشاچیان می‌شود و بعد لحظه سرنوشت‌ساز(دستکم برای دو خانواده) فرا می‌رسد. دوربین روی زن و مرد نسبتا جوان(شاید در دهه چهل یا پنجاه زندگی) می‌رود که نحوه ایستادن صمیمانه‌شان جای هیچ شکی بر زوج بودنشان باقی نگذاشته و ... ناگهان اتفاق عجیبی می‌افتد. زن و مرد، هردو و هم‌زمان به محض تماشای چهره خود روی مانیتور سالن با عجله و شتاب شروع به پنهان کردن صورت و هویت خود می‌کنند و سعی می‌کنند از دید دوربین بیرون بروند. واکنش آن‌قدر عجیب است که کریس مارتین ناخودآگاه نظری می‌دهد که از قضا بعدها معلوم می‌شود درست است:"(با خنده) به نظرم این دو نفر یا دارند به کسانی خیانت می‌کنند یا به شدت خجالتی هستند."
بقیه داستان را حتی اگر از ماجرا باخبر نباشید حتما می‌توانید حدس بزنید. در عرض فقط چند ساعت ویدئوی واکنش عجیب این زوج میلیون‌ها بار(تا این لحظه نزدیک به 100 میلیون بار) دیده می‌شود و کاربران کنجکاو فراوانی قسم می‌خورند(پیش خودشان البته) که از راز و رمز این زوج سر در بیاورند و باز هم از قضا خیلی زود موفق می‌شوند. متاسفانه هر دو نفر متاهل و دارای فرزند هستند و انتخاب تصادفی فیلمبردار درحقیقت پرده از یک خیانت برداشته است.
مرد حاضر در تصویر اندی بایرون است. یک مرد سفیدپوست و ثروتمند، خصوصیاتی که در حال حاضر از نگاه افکار عمومی کشورهای غربی به خودی خود جرم است. او رئیس هیئت مدیره شرکت استرونومِر، استارت‌آپی فعال در زمینه نجوم است و تخمین زده می‌شود در حدود 60 میلیون دلار ثروت دارد. اندی بیشتر از یک دهه است که با مگان کریگِن بایرون، مدیر یک مدرسه خصوصی و سطح بالا در ماساچوست به نام بنکرافت، ازدواج کرده و این زوج صاحب دو فرزند هستند.
زن حاضر در این رسوایی داستان پیچیده‌تری دارد. کریستین کبِت رئیس بخش نیروی انسانی کمپانی استرونومر است و هرچند نسبت به رئیس هیئت مدیره یا همان اندی بایرون ثروت بسیار کمتری دارد اما با ثروت 3 تا 5 میلیون دلاری از دید مردم عادی ثروتمند محسوب می‌شود. کریستین در سال 2018 از مردی به نام کِنِث سی. ثورنبی جدا شده و البته این طلاق در سال 2022 نهایی شده است. کریستین از همسر قبلی خود یک فرزند دارد. هرچند وضعیت تاهل او در حال حاضر در اوراق رسمی نامشخص است اما به نظر می‌رسد او با رئیس هیئت مدیره یک شرکت تولید نوشیدنی ازدواج کرده و این زوج صاحب دو فرزند هستند. یک خانواده ظاهرا بسیار خوشبخت که در یک ملک مجلل 2.5 میلیون دلاری زندگی می‌کنند.
باز هم همان‌طور که می‌توانید حدس بزنید تا این لحظه کاربران خوش‌ذوق یا بیکار تقریبا از تک‌تک ثانیه‌های این ویدئو محتوا(مثل بررسی تماشاچیان دیگری که در صحنه هستند) ساخته‌اند و از هر زاویه‌ای که به ذهنتان برسد یا نرسد(مثل اینکه خواننده کولدپلی از قصد این ماجرا را افشا کرده) به ماجرا نگاه کرده‌اند. تا این لحظه استرونومر با هر دونفر قطع همکاری کرده است. اندی بایرون از ریاست هیئت مدیره استرونومر کنار گذاشته شده است و شرکت فعلا جز انتشار این خبر به ماجرا با یک بیانیه تصنعی درباره اعتماد واکنش نشان داده است و قرار است به زودی جلساتی درباره روند مالی این قطع همکاری برگزار شود. کریستین کبت هم از ریاست بخش منابع انسانی شرکت کنار گذاشته شده است.
درباره خانواده‌ها باید گفت هنوز فقط یکی دو روز از ماجرا گذشته است اما در همین مدت همسر اندی بایرون واکنش‌هایی داشته که به وضوح نشان می‌دهد او هم مثل بقیه شوکه شده است. مگان در ساعات اولیه بعد از پخش ویدئو نام خانوادگی همسرش را از بیوی شبکه‌های اجتماعی خود حذف کرد و سپس با بیشتر شدن وسعت قضیه به طور کلی حساب‌هایش را غیرفعال کرد. نه اندی بایرون و نه کریستین کبِت هنوز واکنشی رسمی به قضیه نداشته‌اند و استرونومر تاکید کرده که بیانیه صادر شده از جانب بایرون درحقیقت از طرف شرکت بوده است.
کاربری در ردیت نوشته:"هردوی آن‌ها متاهل و دارای فرزند هستند پس دو خانواده قرار است سر این قضیه به نابودی کشیده شود. خیانت به طور کلی احمقانه است اما اصلا درک نمی‌کنم چرا کسی باید این کار احمقانه را به صوت عمومی انجام دهد؟ خیانت در مکان شلوغی مثل کنسرت؟ چطور می‌شود تا این حد ریلکس بود؟"
کاربری هندوستانی درباره تفاوت برخورد با دو فرد مقصر در این قضیه نوشته و توضیح داده هرچند به نظرش هر دو به یک اندازه مقصر هستند اما اندی بایرون نفرت بسیار بیشتری نسبت به کریستین کبت دریافت کرده است و کاربر دیگری توضیح داده به نظرش دلیل این موضوع نه جنسیت بلکه موقعیت شغلی و ثروت بالاتر اندی بایرون بوده است. از درست بودن یا نبودن نظر کاربر دوم که بگذریم کاربران بسیار زیادی از جمله کاربران ایرانی به این تفاوت نگاه اعتراض کرده‌اند و معتقدند هرچند هردو کاری به یک اندازه بد انجام داده‌اند اما به اندی بایرون بسیار بیشتر پرداخته شده و انگار همه کریستین کبت را فراموش کرده‌اند.
بسیاری از کاربران غربی به بیانیه منتشر شده از طرف اندی بایرون اشاره کردند، بیانیه‌ای که بعدها مشخص شد از طرف شرکت بوده، و نوشته بودند که بر اساس متن بیانیه انگار هیچکس از خیانت پشیمان نیست و همه از لو رفتن قضیه احساس ناراحتی می‌کنند. عده‌ای هم به طنز موجود در خیانت کردن رئیس بخش منابع انسانی اشاره کرده بودند و نوشته بودند چنین اتفاقی می‌تواند به محبوبیت شرکت در نزد افکار عمومی ضربه‌ای غیرقابل ترمیم وارد کند(بخش نیروی انسانی یا Human Resource یا HR بخشی در شرکت‌هاست که علاوه بر استخدام به موضوعاتی چون شکایت کارمندان از یکدیگر یا محیط شرکت، اهانت‌های جنسی، رابطه کارمندان با هم و از این دست رسیدگی می‌کند).
در نهایت این مقاله را با نظر تلخ یک کاربر بریتانیایی تمام می‌کنیم:"از لحظه وایرال شدن این ویدئوی از نظر بسیاری خنده‌دار، فقط و فقط اشک ریخته‌ام. سال‌ها پیش خانواده در آن زمان از نظر من بی‌نقصِ من و برادرم به خاطر فاش شدن خیانت مادرم نابود شد و در دو دهه بعد از آن دیگر هیچ‌وقت احساس خانواده داشتن نکرده‌ام. آن زمان یک کودک بودم و نمی‌توانستم از دست خودخواهی آدم بزرگ‌ها عصبانی نباشم و حالا یک آدم بزرگ هستم و با اینکه از بسیاری از موضوعات و شرایط باخبرم اما هنوز چنین کاری به نظرم بی‌نهایت خودخواهانه می‌آید."
