در روزی که هواداران استقلال در اعتراض به وضعیت نقلوانتقالات باشگاهشان مقابل ساختمان باشگاه تجمع کرده بودند، یک چهره پرسپولیسی همه نگاهها را به سمت خود جلب کرد. وحید قلیچ، دروازهبان سابق پرسپولیس که طی سالهای اخیر بارها با اظهارات تند نسبت به مدیران تیم محبوبش خبرساز شده، این بار با حضور در جمع استقلالیها باز هم به صدر اخبار برگشت.
قلیچ که از برخورد باشگاه پرسپولیس با پیشکسوتان گلایهمند است، در گفتوگویی بیپرده از دلایل حضورش در تجمع استقلالیها گفت و تاکید کرد در پرسپولیسی بودنش هیچ تردیدی وجود ندارد اما وقتی از سوی مدیران باشگاه خود کنار گذاشته شده، ترجیح میدهد از تیمهای بزرگ پایتخت حمایت کند. او در این مصاحبه از بیاحترامی مدیران پرسپولیس به پیشکسوتان، مافیا در مدیریت باشگاه و بیتوجهی به بازیکنان قدیمی گلایههایی تند مطرح کرد.
وحید قلیچ در بخش دیگری از این گفتوگو به خاطرات دوران بازیگریاش هم اشاره کرد و از سالهایی گفت که در چارچوب دروازه پرسپولیس برای تیمش جنگیده است. او به مرور خاطراتی چون بازی در فینال جام حذفی درست بعد از مراسم عقدش، اولین بازی در ترکیب پرسپولیس و ۱۲ سال حضور بیوقفه در ترکیب اصلی پرسپولیس پرداخت.
این گفتگو را در ادامه میخوانید:
* امروز با حضور در تجمع استقلالیها بار دیگر توجهات را به خودتان جلب کردید.
آدم باید برود دیگر، نباید برود؟ تیم تهرانی و بزرگ است، هیچکس حمایت نمیکند، حتی پیشکسوتان خودشان حمایتشان نمیکنند. چنین حرکاتی به خود آدم هم خوب است، چون بالاخره ما را که از ورزش دور کردهاند، حداقل میتوانیم از این تیمهایی که اینطور مورد آزار و اذیت قرار میگیرند حمایت کنیم. برای روحیه خودمان هم خوب است. من دریغ نمیکنم و میروم. هر تیم دیگری هم باشد میروم، اما استقلال واقعا تیم بزرگی است و پیشکسوتانشان هم بیخیال و سهمخواه هستند. ما به خاطر دل مردم میرویم. تیم خودمان کاری با ما ندارد و نه کسی نظرمان را میپرسد و نه کاری با ما دارد، ما هم اینطور خودمان را تخلیه میکنیم.
* فکر نمیکنید این اقدام از طرف شما به عنوان یک پرسپولیسی خیلی جالب نیست؟
من گفتم که برایم فرقی نمیکند، هر تیمی باشد، میروم. در پرسپولیسی بودن من شکی نیست اما بعضی اوقات، آدم تیمهای بزرگی را میبیند که صاحب مدیرعامل و هیئت مدیره خوبی نیستند. در این شرایط من میروم و مثل تیم خودم حمایت میکنم. وگرنه در پرسپولیسی بودن من شکی نیست.
* اما این کارها ممکن است باعث شود هواداران پرسپولیس از شما دلخور شوند.
از اینکه ارکان پرسپولیس ما را به حال خودمان رها کردهاند، دلخور نمیشوند و از این ناراحت میشوند که به تجمع رفتهایم؟ وقتی هیچوقت در جشن و تجمع و ... پرسپولیس دعوت نمیشویم، یک جا میرویم که تحویلمان بگیرند. الحمدلله صبح هم رفتم و دیدم کلی مردم خوب آنجا جمع شدهاند. توقعی هم نداشتند، فقط دو سه تا بازیکن میخواهند اما همین را هم از آنها دریغ میکنند، چون مدیریتها ثبات ندارند و فقط دنبال این هستند که جیب خودشان را پر کنند. نه تنها استقلال، بلکه پرسپولیس هم اینطور است. در پرسپولیس هم یک باند مافیایی است که اجازه نمیدهند کسی نزدیک باشگاه شود، چه برسد کسی حرفش را بزند. پرسپولیس مافیای بدی دارد و اجازه نمیدهند کسی نزدیک به تیم شود.
* حالا برخورد هواداران استقلال با شما خوب بود؟
تا حالا در زندگیام چنین برخوردی ندیده بودم. خیلی خوب و با تمام وجود احترام آدم را رعایت میکنند. خیلی من را میخواستند. خیلی شوکه شدم. من به بازیهای پرسپولیس میرفتم و هواداران پرسپولیس اصلا نگاه نمیکردند و حتی ناراحت هم بودند. اینجا هوادارانشان به هر پیشکسوتی برای هر تیمی باشد، احترام میگذارند.
* علی پروین همیشه میگوید تیم دوم من استقلال است. شما هم همین نظر را دارید؟
بله، من هم همین نظر را دارم، چون استقلال تیم تهران است. ما تهرانی هستیم و یک تعصبی به تیمهای تهرانی داریم. هواداران استقلال هم که نسبت به ما محبت دارند و حالا هم که آقای ساپینتو نسبت به ما محبت دارند. من تیم دومم بعد از پرسپولیس، استقلال است.
* چرا انقدر ارتباط خوبی با آقای ساپینتو دارید؟
نمیدانم چه سری است که آقای ساپینتو انقدر من را دوست دارد. در دوره قبل من یکبار سر تمرینشان رفتم و ایشان به مترجمشان گفت نمیدانم چرا از این آدم خوشم آمد؛ شاید از سبیلهای من خوشش آمد! امسال هم که به ایران آمد، مترجمش من به زنگ زد و گفت ساپینتو میخواهد شما را ببیند، میآیی؟ من هم قبل از سفرشان به ترکیه به هتل رفتم و ایشان را دیدم.
* اشاره کردید که در پرسپولیس مافیا وجود دارد. چند روز پیش هم مصاحبه کردید و با گلایه از آقای پیروانی و درویش گفتید به شما اعلام شده که در تمرین پرسپولیس حاضر نشوید. این ماجرا برای چه زمانی است و چه شد که چنین موضوعی به شما اعلام شد؟
نمیدانم چه دلیلی دارد. من نه به آقای پیروانی بی احترامی کرده بودم و نه به آقای درویش. مثل اینکه بین خودشان قرار گذاشتند که اگر ما زمانی میخواهیم به تمرین پرسپولیس برویم، این اجازه را ندهند. همانطور که نمیگذارند نزدیک باشگاه پرسپولیس شویم، پایمان را از تمرینات هم قطع کردند. منتها زورشان به تمرین پیشکسوتان نرسید، هرچند آنجا هم خیلی فشار آورده بودند. اتفاقا چند روز پیش، پیش آقای پروین بودم و ایشان میگفت چقدر به من فشار میآورند که نگذار وحید قلیچ به تمرین پیشکسوتان بیاید. دلیلش را پرسیدم و آقای پروین گفت اینطور میگویند دیگر... من دلیلش را از خود بزرگان پرسپولیس میپرسم؛ ما که به شما کاری نداریم، شما به ما چه کار دارید؟ شما که میخورید و میبرید، دیگر چه کار به ما دارید؟ بگذارید زندگیمان را کنیم. حرف من این است.
من میگویم وقتی یک مربی میآورید و ۱۸۰ میلیارد پول به او میدهید که دو دقیقه بعد دری به تخته میخورد، فرار کند و برود، آیا تا به حال آمدید در خانه یک پیشکسوت پرسپولیس را بزنید و بگویید شما که ۱۲ سال در این چارچوب ایستادی، ۱۸۰ بازی کردی، ۹ دربی بازی کردی، شما که عروسیات را به خاطر پرسپولیس ول کردی، شما که داشتی به ژاپن میرفتی و پای سعید عزیزیان شکست و دوباره برگشتی، کجایی و چه کار میکنی؟ آیا پول داری یک کیلو گوشت و دو کیلو مرغ بخری؟ نه. من الان برای پرسپولیس چه دلسوزیای کنم؟ پرسپولیسی که چشم بسته میرود وحید هاشیمان را اینجا میآورد... این مدیرعامل و سرپرستی که هستند، پایهریزیشان بتن است و هیچکس نمیتواند تکانشان بدهد. این رسم مردانگی نیست که من انقدر مورد بی مهری قرار بگیرم. این رسم احترام گذاشتن به کسی که استخوان خرد کرده، نیست.
* یعنی مستقیم از طرف باشگاه به شما اعلام شد که به تمرین نروید؟
بله، از طرف خود باشگاه آدم فرستاندند دم در خانه ما شما نه سمت باشگاه پرسپولیس و نه سمت زمین تمرین پرسپولیس پیدایت نشود، اگر پیدایت شود قانونی برخورد میکنیم. شما باشی چه میکنی؟ میروی؟
* چرا یکباره باید چنین برخوردی شود؟ مگر حضور در تمرینات پرسپولیس جرم بود؟
این را باید از آقایان بپرسید، من که نمیتوانم جوابش را بدهم. من یک پیشکسوت هستم، قدرتی ندارم که بگویم پشتم به فلانی گرم است و جلو میروم. راحت میتوانند من را خانه نشین کنند و حتی نفسم را بگیرند... انقدر قدرت دارند.
* پس به نظر شما نسبت به انتخاب آقای هاشمیان هم انتقاد دارید!
بله، هاشمیان خوب است یا مهدی تارتار؟ مهدی تارتاری که سر بازیکنانش که اسم و رسم هم ندارند، دعواست. همه تیمها سر بازیکنان مهدی تارتار دعوا دارند که بازیکن را به تیم خودشان ببرند. تارتار بهتر بود یا آقای هاشیمان که تمام عمرش را در آلمان زندگی کرده بود؟ معلوم است که تارتار بهتر بود.
* در مصاحبه چند روز قبلتان گفتید مدیرعامل پرسپولیس در پرونده بیرانوند مسامحه میکند. منظورتان از این کلمه چه بود؟
شما میدانید مسامحه چیست.
* منظورتان این است که چشمپوشی میکنند؟
بله، بله. با هم کنار میآیند. از آن کنارهای خوب میآیند! از آن مسامحههای خوب میکنند که همه دوست دارند؟
* بین صحبتهایتان اشاره کردید که عروسیتان را به خاطر پرسپولیس ول کردید. ماجرا چه بود؟
فینال جام حذفی بود و با شاهین بازی داشتیم. یکباره هیئت فوتبال تهران تاریخ این بازی را مشخص کرد و من هم از قبل برای عروسیام برنامهریزی کرده بودم و همه را دعوت کرده بودم. علی آقا به من گفت اگر میتوانی عقدت را جلو بنداز و صبح برگزار کن که ۲ به رختکن بیایی. من گفتم بعد از عقد هم عروسیام است. گفت گلر نداریم. واقعا هم گلر نداشتیم، سعید عزیزیان پایش شکسته بود و گلر نداشتیم. گفت باید بیایی و چارهای نیست. ما هم عقد را ساعت ۱۱:۳۰ انداختیم و بعد از آن ساکم را برداشتیم و با مادرم و عروس خداحافظی کردم و با استادیوم رفتم. شاهین را بردیم و اول شدیم و تا جام را گرفتیم و برگشتم، دیدم همه میهمانها رفتهاند.
* همسرتان ناراحت نشدند؟
نه، گفته بودم ما گلر نداریم و این هم فینال جام حذفی است و حتما باید بروم و ایشان هم موافقت کرد اما عروسیام را به خاطر عشق به پرسپولیس دادم.
* شما اولین بازیتان را چه زمانی برای پرسپولیس انجام دادید؟
یک بازی دوستانه بود و تیم ملی ارتش میخواست به لیبی برود. در استادیوم قصر فیروزه یک بازی در حضور بنی صدر انداختند؛ یک استادیوم نزدیک استادیوم تختی بود که خیلی تماشاگر میآمد. اولین بازیام بود و چهار گلر دیگر هم در تیم بودند. منتها علی آقا من را از دارایی برده بود و عمو محراب هم مربی بود. عمو محراب من را در دروازه گذاشت که گلرهای دیگر ناراحت شدند و قهر کردند و رفتند. اولین بازیام آنجا بود که خوش درخشیدم و به مدت ۱۲ سال ماندگار شدم.
* همه ۱۲ سال را فیکس بودید؟
همه ۱۲ سال را الحمدلله فیکس بودم. هر کس آمد و رفت، من آنجا بودم. علی آقا که عاشق چشم و ابروی من نبود، خوب بازی میکردم و در خدمت تیم بودم و بازی میکردم. یک زمانی با بهروز سلطانی یک بازی در میان بودیم که بعد بهروز سلطانی ناراحت شد و رفت و بعد از آن هم عزیزیان آمد. من ۱۲ سال در خدمت تیم بودم.
* پس دلیل ناراحتی و حواشی پیرامون شما این است که پرسپولیس به پیشکسوتان اهمیت نمیدهد؟
بله. من با این سنم باید بیرون بروم تا بتوانم... بالاخره من مرد خانه هستم. باید یک آب باریکهای از طرف باشگاه برای ما که انقدر زحمت کشیدیم، باشد. توجه نمیکنند و دوست ندارد، مخصوصا از یک نفر نه بدشان بیاید که دیگر هیچی. متاسفانه از من خیلی بدشان میآید. من واقعیت را میگویم و باکی ندارم. چیزی به من ندادهاند که بخواهند از من بگیرند. حتی من یکبار از آنها درخواستی نداشتهام اما خودشان باید بدانند.
* صحبت پایانی؟
از شما تشکر میکنم که به فکر ما هستید، چون ما از طرف تلویزیون هم تحریم شدهایم و آنها هم کاری به ما ندارند. ما در این مملکت فوتبال بازی نکردهایم و تیممان هم پرسپولیس نبوده است. در هر صورت خدا بزرگ است است. انشالله درست میشود.