به گزارش همشهریآنلاین، رضا کربلائی در یادداشتی درباره بحران آب و برق در کشور نوشت؛
این روزها همه مردم ایران به وضوح با لایههای پیدای بحران آب و برق مشاهده میکنند؛ از قطع برق گرفته تا افت محسوس فشار آب و تشدید تنش آبی. این وضعیت تا کی قابل دوام است و آیا با استمرار روند کنونی تضمینی وجود دارد در سالهای آینده این بحران مدیریت شود؟
با اوج گرفتن دمای هوا و تجربه گرمترین و داغترین روزهای چند ساله اخیر بدیهی است که تلاش مجموعه وزارت نیرو برای تامین آب و برق کشور و حفظ پایداری زنجیره فعلی بستگی به میزان مشارکت ملی در صرفهجویی ملی دارد وگرنه این وضعیت شکننده ممکن است که اختلال جدی را به همراه داشته باشد. اما بحران آب و برق در ایران لایههای پنهانی دارد که بیتوجهی به آن میتواند بحران را تشدید کند. موقعیت جغرافیایی و آب و هوایی ایران به گونهای است که ضرورت ایجاب میکند تابآوری کشور در برابر تغییرات اقلیمی و روند فزآینده مصرف آب و برق را افزایش دهیم. اما این تابآوری و مدیریت بحران مشهود فعلی نیازمند یک برنامهریزی ملی با ۲ رویکرد تولید و تامین پایدار آب و برق و مدیریت بهینه و روزآمد مصرف است. بدون تردید در صورتی که بخواهیم بر اساس الگوهای گذشته نسبت به تامین آب و برق بدون توجه به مدیریت مصرف ادامه دهیم، نتیجه نهایی یک ورشکستگی در صنعت آب و برق خواهد بود.
در حوزه صنعت برق، افزون بر ضرورت افزایش بهرهوری نیروگاهها و سرمایهگذاری فراگیر و دارای بازده اقتصادی روی انرژیهای تجدیدپذیر چاره دیگر این است که تجهیزات و وسایل پرمصرف برقی از چرخه خارج شود، الگوی مصرف برق به ویژه در بخش خانگی و تجاری و اداری با قید فوریت مورد بازنگری قرار گیرد، صنایع برقخوار، نوسازی شده و ورود بخش خصوصی برای سرمایهگذاری در این صنعت با اصلاح تدریجی قیمتها و تقویت اقتصاد برق تسهیل شود.
در حوزه صنعت آب اما پیچیدگیها و حساسیتها فراتر از آن است که تصور میشود. از یک سو در بخش کشاورزی با هدررفت و عدم مصرف بهینه مواجه هستیم و الگوی کشت مطلوبی نداریم و محدودیتها در برداشت آبهای زیرزمینی باعث نشده تا تراز آبی کشور بهبود یابد. در بخش آب شرب هم شاهد اتلاف و هدررفت در شبکه توزیع بوده و افزون بر اینکه سیاستهای تشویقی و تنبیهی باعث تغییر محسوس در الگوی رفتاری مصرف شهروندان نشده است. هرچند در این سالها سیاست سرمایهگذاری در حوزه بازچرخانی آب و تصفیه فاضلابها در برخی استانها جواب مثبت داده اما همچنان شاهد تامین برق صنایع از منابع آب زیرزمینی هستیم و در مقابل سرمایهگذاری سنگین برای انتقال آب از دریا هم شاید در بلندمدت به نتیجه مطلوب نرسد.
درس گرفتن از تجربه کشورهای موفق و بازنگری در سیاستهای آب و برق کشور با اصلاح تدریجی قیمتها که باعث اصلاح رفتار مصرفی مشترکان شود، یک ضرورت انکارناپذیر است و ریشه بحران آب و برق کشور در همین لایههای پنهانی است که تصمیمگیرندگان و سیاستگذاران در مواجهه با آن تردید دارند. اما این بحران نه قابل کتمان است و نه اینکه گریزی از آن داریم، پس چاره این است که حاکمیت با مردم به گفتگوی فراگیر روی آورد و همه بر سر راههای نجات از بحران به توافق برسیم به نحوی که به جای درگیری و تنشهای احتمالی به سمت حل بحران حرکت کنیم. چرا که به جای گذشتهنگری و مقصر جلوه دادن دولت ها لازم است آیندهنگر باشیم و همه در یک مسیر گام برداریم. مبادا تعلل کنیم و شاهد خاموشیها و قطع آب بیشتر در آینده نه چندان دور باشیم.