به گزارش همشهری آنلاین، این جنایت هولناک بهمن سال ۱۴۰۲ به پلیس اعلام شد.
زن جوانی که خبر را به پلیس اعلام کرده بود، گفت: شب قبل به همراه دخترم به خانه پدرم رفتیم و قرار بود صبح شوهرم به دنبالم بیاید. وقتی دیر کرد چند باری با او تماس گرفتم اما پاسخ نداد. نگرانش شدم و به خانه برگشتم اما به محض اینکه در را باز کردم متوجه بوی شدید گاز شدم به آشپزخانه رفتم و دیدم شیلنگ گاز پاره شده است و شوهرم هم در اتاق افتاده و نفس نمی‌کشد.
در بررسی‌های بعدی مشخص شد شیلنگ گاز به عمد پاره شده بنابراین فرضیه قتل عمد قوت گرفت.
کشف اختلاف مقتول با همسرش
در حالی که زن جوان سعی داشت ماجرای مرگ شوهرش را خودکشی نشان دهد، اما مأموران دریافتند وی از سال‌ها قبل با شوهرش اختلاف داشته و از مدتی قبل نیز با یکی از دوستان شوهرش به نام کامبیز در ارتباط بوده است.
در بررسی‌های بعدی، مأموران دریافتند مقتول از کارمندان ارشد شهرداری بوده و همسرش نیز با او همکار بوده است.
وقتی همسر مقتول به عنوان اولین مظنون این پرونده در بازداشت بود پزشکی قانونی نیز در گزارشی اعلام کرد: مقتول بر اثر مسمومیت با کتامین و دیازپام فوت کرده است.
دیدن همکار مقتول در تصاویر دوربین مداربسته
در ادامه تحقیقات پلیس در بازبینی دوربین‌های مداربسته محل دریافت کامبیز شب حادثه با کلید وارد خانه مقتول شده و چند ساعت بعد هم از خانه خارج شده است. بدین ترتیب کامبیز نیز بازداشت شد و در جریان بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد وی مدعی شد به خاطر مسائل کاری به مقتول حسادت می‌کرده و او را کشته است.
با تکمیل تحقیقات برای زن مقتول و همکارش به اتهام مشارکت در قتل عمدی کیفرخواست صادر شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
ارتباط پنهانی نداشتم
در ابتدای این جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند، اما همسر مقتول در دادگاه منکر دخالت در قتل شوهرش شد.
قاضی سؤال کرد: ارتباط شما و کامبیز در چه حدی بود؟
متهم جواب داد: ارتباط پنهانی نداشتم. او دوست و همکار شوهرم بود. بعد از ازدواج‌مان من به بخشی در شهرداری منتقل شدم که کامبیز هم آنجا کار می‌کرد.
از من خواست به خانه‌اش بروم و ببینم شوهرش مرده یا نه
پس از آن کامبیز به جایگاه رفت و او نیز اتهامش را رد کرد و گفت: همسر مقتول کلید خانه‌شان را به من داده بود. شب حادثه هم به من گفت به شوهرش قرص داده و شیر گاز را هم باز گذاشته تا بمیرد.
وی ادامه داد: بعد از من خواست به خانه‌اش بروم و ببینم شوهرش مرده یا نه؟ من هم به آنجا رفتم و یک آمپول کتامین به او زدم.
محکومیت هر دو متهم به قصاص
با پایان اظهارات متهمان قضات وارد شور شدند و بر اساس مستندات و مدارک موجود در پرونده هر دو متهم را به قصاص محکوم کردند.
با صدور حکم، متهمان اعتراض کردند و پرونده به دیوان عالی کشور رفت و قضات دیوان هم بعد از بررسی پرونده حکم را تأیید کردند و پرونده به اجرای احکام رفت و هر دو متهم یک قدم به مرگ نزدیک شدند.
