اقتصادنیوز: اگر جمهوری اسلامی ایران در دهه اول انقلاب، پدیدهای کمتجربه بود، اما در دهههای بعد دیگر کودک ده ساله نیست که غیرعقلانی و شتابکار رفتار کند و تجارب سابق را فراموش کند و خطاها را از سر گیرد.
به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه اطلاغات نوشت: پس از جنگ و مقاومت ۱۲روزه که به همت تمام مردم ایران با هر سلیقه و عقیده و وزن مذهبی و سن و سالی، به یک همبستگی ملی بدل شد، اینک باید با واقعیات به جا مانده از غفلتهای پیشین نیز مقابله کنیم.
سخن گفتن درباره برخی مسائل، پس از سالها تذکر و هشدار و ابراز مخاطرات جدی، دشوار است. سالها قبل یکی از فضلای دلسوز کشور دربارة ورود ایران به ناترازی و ورشکستگیهای عظیم در کتابی با عنوان آموزندة «ایران بر لبة تیغ» کوشید تا ضرورت تغییر مدیریت و روش و اندیشه و کیفیت مدیریت در ساختار کنونی کشور را گوشزد کند. بسیاری دیگر هم کوشیدند.
در دهه ۱۳۷۰ مرحوم دکتر حسین عظیمی، عدم توازن را در رشد جمعیت شهرنشین و مصرف بالا گوشزد کرد. مشخصاً دربارة بحران بزرگ و قطعی آب در کلانشهر تهران و دیگر کلانشهرها و خشکسالی عظیم در کل سرزمین، کارشناسان خبره هشدارهای مکرر داده اند.
دکتر مهدی فصیحی هرندی سالها به بیان بحران آب پرداخته و دکتر حجت میان آبادی دو دهه است زندگی خود را برای نجات ایران و بیدار کردن مسئولان فرسوده کرده، امثال آنها هنوز برای جلوگیری از تباهی و مرگ اقلیم و ساکنان می جوشند و می کوشند، اما همیشه لولهکشها و سدسازها و پروژه فرماهای رویاساز برنده بوده اند.
آنها با ارائة طرحهای تخیلی و زودبازده، مثل چاههای ژرف، مانند انتقال آب دریاها به کویرها، یا اتصال دریای خزر به دریاچه ارومیه و خلیج فارس، یا احداث سدهای تازه، کشف رودهای زیرزمینی و کشیدن چندهزار کیلومتر لوله، بودجههای محدود دولت را می بلعند و کشور را فقیر و اقلیم را خشکتر می کنند.
کتاب دکترمهشید طالبی را بخوانید به نام «صد سال حکمرانی آب در ایران» یا فقط با سیاستهای مقامات و سفرای ایران در حوزه افغانستان در ارتباط با رود هیرمند و حذف حقابه هیرمند آشنا شوید، آنگاه به گوشه ای از فاجعه پی خواهید برد. به قول دکتر پاپلی یزدی: «هدفشان این نیست که آب را حفظ کنند. برای گران شدن باید اول کم و کمتر و بعد نایاب شود، آن وقت به قیمت گزاف به شما میفروشند و صاحب همه چیزتان می شوند. این نفت نیست که بگویید دو ماه دیگر بخرند یا بفروشند. عین زندگی و نیاز حیاتی است.»
اگر جمهوری اسلامی ایران در دهه اول انقلاب، پدیدهای کمتجربه بود، اما در دهههای بعد دیگر کودک ده ساله نیست که غیرعقلانی و شتابکار رفتار کند و تجارب سابق را فراموش کند و خطاها را از سر گیرد. در زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ خورشیدی، جمعیت ایران کمتر از یکسوم اکنون و نیازهای جاری یک دهم امروز بود. چگونه می توان با همان تفکرات و همان سبک و سیاق به سراغ مدیریت جامعه رفت؟ امروز جمهوری اسلامی، یک نظام بالغ با نیم قرن تجربه است. باید خردمندانه و سنجیده گام برداریم تا به اهداف انقلاب که سعادت و کامیابی مردم بوده و تعالی و رشد فرهنگی و معنوی شهروندان است، دست یابیم. جامعۀ توده وار که قانون گریز و در محاصرة ناترازیهاست، چگونه می تواند به رستگاری و سعادت دست یابد؟ «چه نسبت است به رندی صلاح و تقوی را؟»
اما آیا نظام و دولت، یعنی تمامی ارکان حکومت جمهوری اسلامی مسئول تشنگی زمین و توزیع آب و کمبود انرژی و تمامی مشکلات و بحرانها خواهند بود و مردم مسئولیتی ندارند؟ بیشک چنین نیست. شنبه شب ساعت ۱۲ در جوار محوطه همین روزنامه اطلاعات در محوطه مربوط به اداره برق – زیرمجموعه وزارت نیرو – یکی از کارمندان آن اداره مشغول شستن اتومبیل شخصی بود و با گشادهدستی آب شلنگ را باز کرده بود. به محض دیدن من چنان غرشی کرد که از تذکر صرف نظر کردم و او غسل تعمید کاملی به اتومبیل گرامی داد!
غرض، ما مردم هم مسئولیم و هنوز راه علاج هست و اگر نفهمیم، تاوان سخت در انتظار همه خواهد بود. آنکه استخرش را در برج زیبایش پر و خالی می کند و آن که پرایدش را در اداره یا حیاط میشوید و آن که هنوز نفهمیده چرا پدران ما آب را به قنات می بردند و در سینه کش آفتاب و بتن، به اسم سدسازی، با تبختر تبخیر نمیکردند، بزودی تاوان سخت خواهد پرداخت.
منبع خبر "
اقتصادنیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.