نوسازی ارتش‌ها/ نوآوری، ساختار ارتش‌ها را چگونه تغییر داده است؟

اقتصادنیوز پنج شنبه 02 مرداد 1404 - 12:56
اقتصادنیوز: جنگ‌ها مثل گذشته نیستند، چون دنیا هم مثل گذشته نیست. وقتی دوربین، سنسور، اینترنت، هوش مصنوعی، ماهواره و هزاران ابزار دیگر وارد زندگی روزمره ما شدند، معلوم بود که دیر یا زود پایشان به ارتش هم باز می‌شود.

به گزارش اقتصادنیوز،  در دنیایی که گوشی‌های هوشمندمان هر سال با نسخه‌ای تازه‌تر و قابلیت‌هایی عجیب عرضه می‌شوند، عجیب نیست که ارتش‌ها هم مثل هر نهاد دیگری، مدام به‌روز می‌شوند. همان‌طور که دیگر کسی با تلفن ثابت تماس نمی‌گیرد یا با نقشه کاغذی در خیابان راهش را پیدا نمی‌کند، ارتش‌ها هم دیگر با شیوه‌های سنتی نمی‌جنگند. تکنولوژی آنقدر در همه‌چیز نفوذ کرده که سرباز قرن بیست‌ویکم، بیشتر شبیه به یک تکنسین یا مهندس است تا جنگجوی باستان. اگر در گذشته سرباز باید شمشیر به دست می‌گرفت و در میدان جنگ روبه‌روی دشمن می‌ایستاد، حالا ممکن است پشت یک مانیتور بنشیند و با یک پهپاد یا برنامه هکری، یک عملیات را از هزاران کیلومتر دورتر اجرا کند.

"حامد وحیدی" در شماره 598 "تجارت فردا" نوشت: جنگ‌ها مثل گذشته نیستند، چون دنیا هم مثل گذشته نیست. وقتی دوربین، سنسور، اینترنت، هوش مصنوعی، ماهواره و هزاران ابزار دیگر وارد زندگی روزمره ما شدند، معلوم بود که دیر یا زود پایشان به ارتش هم باز می‌شود. امروز هیچ ژنرالی نمی‌تواند بدون داده‌های دقیق ماهواره‌ای یا تحلیل‌های لحظه‌ای از موقعیت دشمن تصمیم بگیرد. همان‌طور که ما برای پیدا کردن مسیر از گوگل‌مپ استفاده می‌کنیم، فرماندهان نظامی هم برای شناسایی و هدف‌گیری به نرم‌افزارها و سامانه‌های پیشرفته متکی هستند. ولی اگر به گذشته برگردیم، ارتش‌ها تصویری متفاوت داشتند. صف بلند از سربازانی که با لباس‌های یکدست، در صف ایستاده‌اند، رژه می‌روند و منتظرند فرمان از بالا صادر شود. فرماندهی متمرکز، ارتباطات کند، جنگ‌های تن‌به‌تن یا استفاده از سلاح‌هایی مثل تفنگ، توپ یا تانک. در آن دوران، موفقیت در جنگ بیشتر به عدد نیروها، مهارت جسمی سربازان و تجهیزات مکانیکی بستگی داشت. همه‌چیز دستی بود، ارتباط بین یگان‌ها با فریاد، پرچم یا پیام‌رسان انجام می‌شد. اما با آمدن تلفن و بی‌سیم، اوضاع شروع به تغییر کرد. حالا می‌شد فرمان را سریع‌تر به نیروها رساند. نیرویی که تا دیروز باید منتظر پیک می‌ماند، حالا با چند ثانیه تاخیر دستور می‌گرفت. بعد از آن، ماهواره‌ها وارد میدان شدند؛ چشم‌های ارتش در آسمان. دیگر لازم نبود یک هواپیما حتماً از آسمان عبور کند که دشمن را ببیند. تصاویر ماهواره‌ای، داده‌های هواشناسی و اطلاعات دقیق‌تری به فرماندهان داد. با این ابزارها، ارتش‌ها می‌توانستند سریع تصمیم بگیرند، بهتر هدف‌گیری کنند و عملیات دقیق انجام دهند.

تحول اصلی اما با اینترنت و به‌ویژه هوش مصنوعی اتفاق افتاد. حالا ارتش‌ها وارد دوره‌ای شده‌اند که تحلیل داده، یادگیری ماشین، الگوریتم‌های پیش‌بینی و حتی تصمیم‌گیری خودکار نقش کلیدی پیدا کرده‌اند. دیگر همه‌چیز فقط در میدان نبرد روی زمین اتفاق نمی‌افتد. حمله سایبری می‌تواند یک کشور را فلج کند، بدون اینکه حتی یک گلوله شلیک شده باشد. درست مثل وقتی که اینترنت‌بانک قطع می‌شود و همه‌چیز به هم می‌ریزد، حمله سایبری به زیرساخت‌های نظامی یا برق‌رسانی، می‌تواند تاثیراتی ویرانگر داشته باشد. همان‌طور که زندگی ما به لطف نوآوری‌های تکنولوژیک از زمین تا آسمان عوض شده، ارتش‌ها هم تغییر کرده‌اند. اگر زمانی قوی‌ترین ارتش‌ها آنهایی بودند که بیشترین تانک و هواپیما را داشتند، حالا قوی‌ترین‌ها آنهایی هستند که بهترین داده، پیشرفته‌ترین نرم‌افزار و سریع‌ترین تصمیم‌گیری را دارند. جنگ‌ها حالا بیشتر شبیه بازی شطرنج‌های پیشرفته شده‌اند، و کسی برنده است که بهتر فکر کند، نه فقط قوی‌تر بزند.

مسیرهای نوآوری

نوآوری در ارتش‌ها فقط به معنای خرید تجهیزات تازه یا استفاده از سلاح‌های مدرن نیست. این تغییر عمیق‌تر و ریشه‌ای‌تر از آن است. نوآوری از سه مسیر اصلی «ابزار و فناوری‌های نو»، «تغییر در شیوه جنگیدن» و «تحول در نحوه سازمان‌دهی و فرماندهی» وارد ارتش شده است. این سه بُعد، ارتش‌های قرن بیست‌ویکم را به کلی متفاوت از ارتش‌های قرن گذشته کرده‌اند.

نخستین مسیر، «ورود نوآوری به ارتش‌ها و فناوری‌های نوین است». یعنی همان چیزی که اغلب مردم هم با شنیدن واژه «نوآوری» به ذهنشان می‌رسد. ورود پهپادها، ماهواره‌ها، حسگرها، سامانه‌های راداری هوشمند و حالا هوش مصنوعی، فضای جنگ را به کلی متحول کرده است. دیگر برای شناسایی یک منطقه جنگی لازم نیست هواپیمای سرنشین‌دار به خطر بیفتد. یک سرباز می‌تواند پشت یک میز در کشوری دیگر بنشیند، با یک کنترل ساده، پهپادی را در آسمان دشمن به پرواز درآورد، عکس بگیرد، فیلم ضبط کند یا حتی عملیات انجام دهد. این سناریو، مربوط به فیلم‌های علمی-‌تخیلی نیست. واقعیتی است که سال‌هاست در ارتش‌های پیشرفته جریان دارد. پهپادها علاوه‌بر امنیت بیشتر، دقت بالاتری هم دارند. سامانه‌هایی وجود دارد که با کمک هوش مصنوعی، چهره‌ها را در میان جمعیت شناسایی کرده، مسیر حرکت دشمن را پیش‌بینی می‌کنند و حتی تصمیم می‌گیرند که چه هدفی در اولویت حمله قرار بگیرد. این یعنی بخش‌هایی از تصمیم‌گیری نظامی هم در حال واگذاری به الگوریتم‌هاست؛ الگوریتم‌هایی که گاهی سریع‌تر، دقیق‌تر و بی‌احساس‌تر از انسان تصمیم می‌گیرند.

«نوآوری فقط شکل ابزار جنگ را عوض نکرده، بلکه روش جنگیدن را هم دگرگون کرده است.» اگر در گذشته جنگ‌ها عمدتاً با رودررویی مستقیم همراه بودند؛ سرباز در برابر سرباز و ارتش در برابر ارتش بود، امروز دیگر جنگ به معنای حضور فیزیکی در میدان نبرد نیست. کافی است نگاهی به مفهوم «جنگ سایبری» بیندازیم. کشوری که می‌تواند برق شهر دشمن را قطع کند، به سیستم‌های بانکی یا بیمارستانی آن نفوذ کند، یا اطلاعات سری ارتش مقابل را بدزدد، بدون شلیک حتی یک گلوله می‌تواند ضربه‌ای مهلک وارد کند. این نوع از جنگ، بیشتر به نبرد دانش و تکنولوژی شبیه است تا قدرت نظامی سنتی. در سال‌های گذشته، حملات سایبری به تاسیسات هسته‌ای یا زیرساخت‌های حیاتی کشورها، نمونه‌هایی واضح از همین تغییر رویکرد هستند. معروف‌ترین نمونه، حمله سایبری به تاسیسات غنی‌سازی اورانیوم ایران با ویروس «استاکس‌نت» بود که از سوی آمریکا و اسرائیل طراحی شده بود و بدون اینکه حتی یک سرباز وارد خاک ایران شود، صدمه‌های جدی وارد کرد. یا حمله به زیرساخت‌های اوکراین که در آن، برق بخش‌هایی از کشور برای چند روز قطع شد. در این نوع نبردها، مرزهای جغرافیایی دیگر معنایی ندارند. جنگ ممکن است از اتاقی در پایتخت یک کشور آغاز شود و در کمتر از چند ثانیه، سیستم‌های حیاتی کشور دیگری را مختل کند. این روش‌های نو، مستلزم داشتن ارتشی با نیروهای متخصص آی‌تی، امنیت سایبری، برنامه‌نویس، تحلیلگر داده و مهندس شبکه است.

سومین و کمتر دیده‌شده‌ترین تاثیر نوآوری، «تغییر در ساختار و سازمان ارتش‌هاست». در گذشته ارتش‌ها ساختاری کاملاً سلسله‌مراتبی و ایستا داشتند. فرمانده در بالا تصمیم می‌گرفت و دیگران صرفاً مجری بودند. اما در دنیای امروز، این ساختار سنتی پاسخگوی سرعت و پیچیدگی جنگ‌های مدرن نیست. حالا نیاز است که یگان‌ها انعطاف‌پذیرتر، سریع‌تر و خودمختارتر باشند. ارتش‌های مدرن، الگوی تصمیم‌گیری غیرمتمرکز را به‌کار گرفته‌اند، جایی که قدرت تصمیم‌گیری تا سطوح پایین هم منتقل شده است. نمونه‌ای از این تغییر، ساختار ارتش اسرائیل در جنگ‌های شهری است؛ در آنجا فرماندهان سطح پایین اختیار کامل دارند که براساس شرایط محیط تصمیم بگیرند، چون سرعت تغییرات میدان جنگ به قدری بالاست که اگر منتظر دستور بمانند، فرصت را از دست می‌دهند. یا در ارتش آمریکا، ساختار نیروهای ویژه مانند SEALها و Rangers طوری طراحی شده که تیم‌های عملیاتی کوچک، بسیار مستقل و چندمنظوره‌اند. حتی از نظر استخدام هم ارتش‌ها به سمت تنوع بیشتر رفته‌اند؛ به‌جای جذب فقط سربازهای سنتی، حالا به سراغ برنامه‌نویس‌ها، تحلیلگران داده، روباتیک‌کارها و روانشناس‌ها می‌روند. ساختار آموزش و ارزیابی هم تغییر کرده. نوآوری از سه جبهه «از بیرون با ابزار و فناوری»، «از درون با تغییر سبک فرماندهی» و «سازمان‌دهی از هسته با بازتعریف شیوه‌های جنگیدن» وارد ارتش‌ها شده است. این ترکیب، باعث شده ارتش‌های امروزی دیگر نه‌فقط نیروی نظامی، بلکه ترکیبی از علم، فناوری، تحلیل داده و قدرت تصمیم‌گیری لحظه‌ای باشند. آینده ارتش‌ها، بیش از آنکه در میدان‌های مین و خاکریزها رقم بخورد، در لابراتوارها، مراکز تحقیقاتی و اتاق‌های سرور ساخته می‌شود.

اهمیت نوآوری

اهمیت نوآوری در ساختار ارتش‌ها تنها به تغییر ابزار و ظاهر جنگ‌ها محدود نمی‌شود، بلکه این تحولات، بنیان‌های اساسی ارتش‌های مدرن را دگرگون کرده‌اند. نوآوری‌های فناورانه باعث شده‌اند نه‌تنها نحوه جنگیدن، بلکه روش آموزش نیروها، مدل فرماندهی، تخصیص بودجه دفاعی و حتی نوع تخصص‌هایی که در ارتش‌ها به کار گرفته می‌شوند، به‌شدت تغییر کنند. در گذشته، بخش عمده‌ای از بودجه‌های نظامی به خرید تجهیزات سنگین مانند تانک، هواپیما، ناو و سامانه‌های موشکی اختصاص می‌یافت. امروزه، سهم قابل توجهی از این بودجه‌ها به حوزه‌هایی چون توسعه نرم‌افزارهای دفاع سایبری، تحلیل داده‌های نظامی، ایجاد زیرساخت‌های اطلاعاتی امن و به‌کارگیری هوش مصنوعی اختصاص داده می‌شود. امنیت ملی کشورها دیگر فقط به تعداد تانک‌ها یا قدرت تسلیحات وابسته نیست، بلکه به توانایی در تحلیل سریع اطلاعات، پاسخ دقیق و تصمیم‌گیری هوشمندانه در زمان واقعی بستگی دارد.

نظام آموزش نظامی نیز متحول شده است. سرباز امروزی تنها نیروی فیزیکی نیست، بلکه باید مجموعه‌ای از مهارت‌های فنی و فناورانه را در اختیار داشته باشد. کار با سیستم‌های پیشرفته، تسلط بر نقشه‌های دیجیتال، آشنایی با سامانه‌های ارتباطی رمزنگاری‌شده و توانایی تحلیل اطلاعات در کنار آموزش‌های سنتی نظامی، به بخش ثابت آموزش نیروها تبدیل شده‌اند. استفاده از شبیه‌سازها، واقعیت مجازی و آموزش‌های دیجیتالی، امکان تمرین عملیاتی بدون حضور در میدان جنگ را فراهم کرده و بازدهی نیروها را افزایش داده است. ساختار فرماندهی نیز تغییراتی اساسی را تجربه کرده است. فرماندهی متمرکز که در آن همه تصمیم‌ها از بالا به پایین منتقل می‌شد، جای خود را به ساختارهای چابک‌تر و غیرمتمرکز داده است. امروزه یگان‌های عملیاتی باید بتوانند در شرایط غیرمنتظره، به‌سرعت تصمیم بگیرند و واکنش نشان دهند. نوآوری نه‌تنها چهره جنگ‌ها را تغییر داده، بلکه مفهوم قدرت نظامی را بازتعریف کرده است. ارتش‌های امروزی ترکیبی از فناوری، دانش، مهارت و توانایی تصمیم‌گیری در شرایط پیچیده هستند. از این‌رو، سرمایه‌گذاری در نوآوری‌های نظامی، نه یک گزینه، بلکه ضرورتی برای حفظ امنیت، بازدارندگی موثر و هماهنگی با تحولات جهانی به‌شمار می‌آید.

تهدیدها و چالش‌ها

اگر نگاهی به روند تغییرات ارتش‌ها در دهه‌های گذشته بیندازیم، می‌توان آینده‌ای را تصور کرد که ارتش‌ها دیگر شباهتی به نیروهای سنتی با لباس‌های نظامی، رژه و صفوف منظم نداشته باشند. ارتش آینده ممکن است بیشتر شبیه یک تیم فناورانه باشد؛ گروهی از متخصصان داده، برنامه‌نویسان، تحلیلگران سایبری و اپراتورهای سیستم‌های روباتیک. در این ارتش‌ها، حضور فیزیکی در میدان نبرد به حداقل می‌رسد و بیشتر تصمیم‌گیری‌ها از راه دور و بر پایه داده انجام می‌شود. تصور کنید عملیات نظامی‌ که از طریق چند پهپاد و روبات انجام می‌شود، بدون آنکه حتی یک سرباز در صحنه نبرد حضور داشته باشد. هدایت این عملیات‌ها از مرکزهای کنترل پیشرفته، با استفاده از ماهواره‌ها و سیستم‌های هوش مصنوعی انجام می‌شود. جنگنده‌های بدون سرنشین، زیرساخت‌های دشمن را هدف قرار می‌دهند و نرم‌افزارهای تحلیل پیش‌بینی می‌کنند که حرکت بعدی دشمن چه خواهد بود. در چنین فضایی، ارتش نه‌فقط نیروی فیزیکی، بلکه نهاد اطلاعاتی و فناورانه است.

آینده بدون چالش نیست. یکی از بزرگ‌ترین تهدیدهای این مسیر، اتکای بیش از حد به فناوری است. وقتی سیستم‌های دفاعی یک کشور به هوش مصنوعی و شبکه‌های دیجیتال وابسته باشند، حملات سایبری می‌توانند همه‌چیز را مختل کنند. اگر یک دشمن بتواند این سیستم‌ها را هک کند، بدون شلیک گلوله، ارتشی را زمین‌گیر خواهد کرد. همچنین، اعتماد به تصمیم‌گیری ماشین‌ها هم خطرات خاص خودش را دارد. هوش مصنوعی ممکن است در شرایط خاص دچار خطای محاسباتی شود یا اطلاعات ناقصی دریافت کند. تصمیم‌های نظامی که بر مبنای چنین اطلاعاتی گرفته می‌شود، ممکن است به اشتباه‌های مرگبار و جنگ‌های ناخواسته منجر شود. کشورهایی که از نظر فناوری عقب‌ مانده‌اند، ممکن است در برابر این ارتش‌های پیشرفته هیچ شانسی نداشته باشند. شکاف نظامی بین کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه، عمیق‌تر خواهد شد و این نابرابری می‌تواند به بی‌ثباتی‌های منطقه‌ای دامن بزند. مسئله جنگ‌های خودکار هم مطرح است. اگر تصمیم حمله یا دفاع به‌طور کامل به الگوریتم‌ها و ربات‌ها سپرده شود، چه کسی مسئول پیامدهای آن خواهد بود؟ چه می‌شود اگر یک سامانه خودکار، بدون دخالت انسان، تصمیم به شلیک موشک یا حمله به تاسیسات غیرنظامی بگیرد؟

آینده ارتش‌ها هرچند هوشمندتر، دقیق‌تر و کارآمدتر خواهد بود، اما چالش‌های اخلاقی، سیاسی و امنیتی جدی هم در پیش دارد. نوآوری، اگر بدون نظارت، قانون‌گذاری و مسئولیت‌پذیری توسعه یابد، ممکن است امنیت را نه بیشتر، بلکه شکننده‌تر کند. ارتش‌های آینده برای موفقیت، نه‌تنها به فناوری، بلکه به بلوغ انسانی و مدیریتی نیز نیاز دارند.

پرده پایانی

جنگ‌ها در حال تغییرند. نه‌فقط در ظاهر، بلکه در ماهیت. دیگر میدان نبرد فقط جایی نیست که تانک‌ها غرش کنند و سربازان با تفنگ صف‌آرایی کنند. امروز جنگ می‌تواند از اتاقی آرام در پایتخت یک کشور شروع شود. از پشت یک مانیتور، با فشردن یک کلید. با یک حمله سایبری می‌توان برق شهری را قطع کرد، اقتصاد یک کشور را مختل کرد، یا اطلاعات حیاتی دشمن را دزدید بدون آنکه حتی یک گلوله شلیک شود. این یعنی امنیت دیگر فقط با زور بازو و سلاح گرم به دست نمی‌آید؛ بلکه به دانش، تحلیل، فناوری و هوش بستگی دارد. در این مسیر، نوآوری‌ها نقش اصلی را بازی می‌کنند. این ابزارها ساختار ارتش‌ها را دگرگون کرده‌اند: آموزش سربازها تغییر کرده، مدل فرماندهی چابک‌تر شده، نقش فناوری در تصمیم‌گیری پررنگ‌تر شده، و نوع نیروهایی که وارد ارتش می‌شوند نیز متنوع‌تر از گذشته است. دیگر تنها سربازان تنومند نیستند که امنیت را می‌سازند، بلکه متخصصان نرم‌افزار، تحلیلگران داده، مهندسان سایبری و حتی روانشناسان نیز بخشی از این پازل‌اند.

نوآوری‌ها، تنها فرصت نیستند؛ تهدید هم هستند. ارتشی که به هوش مصنوعی وابسته باشد، اگر مورد حمله سایبری قرار بگیرد یا با خطای الگوریتمی مواجه شود، ممکن است به‌جای دفاع، عامل بحران شود. شکاف فناورانه بین کشورها می‌تواند نابرابری نظامی را تشدید کند و تصمیم‌گیری‌های بدون حضور انسانی می‌تواند مسئولیت‌ناپذیری خطرناکی به همراه داشته باشد. بنابراین، توسعه نوآوری نظامی باید با نظارت، قانون‌گذاری، اخلاق و مسئولیت‌پذیری همراه باشد.

کشورهایی همانند ایران باید خودشان را با این تحولات وفق دهند. تنها داشتن ارتش پرجمعیت یا انبارهای مهمات کافی نیست. سرمایه‌گذاری در علوم داده، امنیت سایبری، آموزش‌های نوین نظامی و ساخت زیرساخت‌های فناورانه برای آینده نظامی کشور حیاتی است. این تحول، نه‌تنها نیازمند سیاست‌گذاری هوشمندانه و بودجه‌گذاری دقیق است، بلکه نیاز به سرمایه‌گذاری روی نیروی انسانی متخصص، دانشگاه‌های پیشرو و همکاری میان نظامیان و دانشمندان دارد. همان‌طور که کارخانه‌ها، مدارس، بیمارستان‌ها و بانک‌ها به‌روز شده‌اند، ارتش هم باید هوشمند، منعطف و علمی باشد.

 

 

منبع خبر "اقتصادنیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.