پوتین عصبانی است/ تلاش 25 ساله برای تطهیر چهره استالین

اقتصادنیوز پنج شنبه 02 مرداد 1404 - 13:54
اقتصادنیوز: فرآیند تطهیر چهره استالین اندکی پس از به قدرت رسیدن ولادیمیر پوتین، حدود ۲۵ سال پیش آغاز شد. در منابع آموزشی مانند کتاب درسی دبیرستانی که مرتبط با تاریخ معاصر روسیه: ۱۹۴۵ تا ۲۰۰۶ بود، مشت آهنین استالین به‌عنوان ضرورتی برای بقای کشوری در محاصره و توسعه آن توجیه می‌شد.

به گزارش اقتصادنیوز، پوتین از سال 2023 به این سو، اقدام به تطهیر استالین با شتابی بیشتر از گذشته کرده است. او در این مسیر تنها نیست. برخی از گروه‌های سیاسی مانند حزب کمونیست این کشور معتقدند بازگشت به سیاست‌های استالینی می‌تواند کلید حل بحران‌های امروز در روسیه باشد.

نینا خورشچوا در اندیشکده پروجکت سندیکت نوشته است: به تازگی حزب کمونیست روسیه مدعی شده روس‌ها در اعمال و کارهای استالین می‌توانند پاسخ‌هایی به چالش‌های سرنوشت‌ساز حال حاضر بیابند. اما ولادیمیر پوتین بیش از دو دهه در حال احیای اعتبار استالین بوده و در این روند برخی از بدترین عناصر مرتبط با دولت در عصر شوروی را هم احیا کرده است.

ادعای حزب کمونیست روسیه در مورد استالین

اوایل این ماه در نوزدهمین حزب کمونیست فدراسیون روسیه در نوزدهمین کنگره گزارش‌دهی و انتخاباتی خود، سخنرانی جنجالی نیکیتا خروشچف در سال ۱۹۵۶ خطاب به عالی‌رتبه‌ترین کمونیست‌های شوروی را بی‌اعتبار خواند.

در این سخنرانی که به سخنرانی مخفیانه مشهور است، خروشچوف به شدیدترین شکل کیش شخصیت‌پرستی پیرامون استالین را محکوم کرده بود. در زمانه‌ای که ناتو ستیزه‌جویی خود را علیه روسیه افزایش داده،‌  استالین که  نزدیک به یک میلیون نفر از شهروندان کشورش را اعدام کرد و افراد بی‌شماری را به کمپ‌های گولاگ فرستاد، باید به جای نکوهش، مورد تحسین قرار گرفته و حتی تبدیل به یک الگو شود.

پوتین و استالین

در مقابل  قطعنامه حزب کمونیست روسیه  نیکولا خروشچف را متهم می‌کند که برای به دست آوردن محبوبیتی بی‌ارزش  دستاوردهای 30 ساله استالین را به طور کلی نادیده گرفته و او را بدنام ساخته است.

در واقع، حزب کمونیست ادعا می‌کند که خروشچف با کمبود عینی مدارکی که بتوانند نام و کار استالین را بی‌اعتبار کنند، روبه‌رو بوده و به طور هدفمند برای جایگزین کردن اسناد اصلی با جعلیات در آرشیوهای دولتی تلاش کرده است.

این ادعاها حیرت انگیز و غیرقابل باورند.  بی‌رحمی و بی‌قانونی نظام گولاگ جای هیچ‌گونه تردید یا بحث تاریخی ندارد. برای مثال  ما می‌دانیم، که تنها در دو سال اول پاک‌سازی بزرگ استالین، بیش از ۱.۵ میلیون نفر دستگیر و بیش از ۶۸۰ هزار نفر از آن‌ها اعدام شدند. علاوه بر این، زمانی که در اواخر دهه ۱۹۸۰ و در دوره گلاسنوست میخائیل گورباچف آرشیوها گشوده شد،  این موضوع مورد تائید قرار گرفت  که  اسناد و  مدارک اصلی از جنایاتی حتی هولناک‌تر بوده‌اند؛ و خروشچف ترجیح داده بود این جنایات را افشا نکند. با این حال، اگر به روایت حزب کمونیست گوش دهیم، استالین رهبری سخت‌گیر و عادل بوده، الگویی از درستی و صداقت که ملت ما را از بردگی و مرگ نجات داد!

فرآیندی که از 25 سال قبل آغاز شد

فرآیند تطهیر چهره استالین اندکی پس از به قدرت رسیدن ولادیمیر پوتین، حدود ۲۵ سال پیش آغاز شد. در منابع آموزشی مانند کتاب درسی دبیرستانی  که مرتبط با  تاریخ معاصر روسیه: ۱۹۴۵ تا ۲۰۰۶ بود، مشت آهنین  استالین به‌عنوان ضرورتی برای بقای کشوری در محاصره و توسعه آن توجیه می‌شد و شکل‌گیری یک نظام سیاسی سخت‌گیر و نظامی سفت و سخت به‌عنوان راه‌حلی برای مشکلات در شرایطی فوق‌العاده معرفی شده بود.

اما کتاب‌های درسی منتشرشده در سال ۲۰۲۳ یعنی یک سال پس از تهاجم تمام‌عیار روسیه به اوکراین،  پا را از این هم فراتر گذاشتند و از استالین به‌عنوان چهره‌ای شایسته احترام و پیروزمند یاد کردند. (ولادیمیر مدینسکی، یکی از نویسندگان این کتاب‌ها، مذاکره‌کننده ارشد پوتین در مذاکرات صلح با اوکراین بوده است.)

دست‌کم ۱۰۵ مورد از ۱۲۰ بنای یادبود استالین که امروزه در سراسر روسیه دیده می‌شود، در دوران رهبری پوتین ساخته شده‌اند. تازه‌ترین آن‌ها، در ایستگاه متروی تاگانسکایا در مسکو نصب شده است؛ نسخه‌ای گچی از نقش‌برجسته‌ی مرمری که در سال ۱۹۶۶ و در جریان روند استالین‌زدایی برداشته شده بود.

پوتین و استالین

یک وضعیت به شدت خطرناک

در حالی که دولت پوتین با بهره‌گیری از کتاب‌های درسی و تندیس‌ها در تلاش است تا تصویری مثبت از استالین در حافظه جمعی ایجاد کند، آثار خطرناک روند استالینی‌سازی دوباره، روزبه‌روز آشکارتر می‌شود.

یکی از جلوه‌های بارز این روند، سرکوب هرگونه مخالفت با جنگ اوکراین است؛ اما تنها به همین محدود نمی‌شود. موجی از مرگ‌های مشکوک در میان نخبگان روسیه هم به چشم می‌خورد، که تازه‌ترین مورد آن خودکشی رومن استارووُیت، وزیر حمل‌ونقل روسیه و فرماندار پیشین منطقه کورسک، بوده است.

رومن استارووُیت به‌تازگی به دلیل ناتوانی در جلوگیری از نفوذ نیروهای اوکراینی به خاک روسیه در سال گذشته، از سمت خود برکنار شده بود. مقام‌های مافوق او تشخیص داده بودند که در دوران فرمانداری‌اش، مرزها به‌درستی مستحکم و ایمن‌سازی نشده‌اند. استاراویت می‌دانست که هیچ راه گریزی ندارد؛ نه می‌توانست از خود دفاع کند و نه حتی بی‌سروصدا استعفا دهد.

در نظام پوتین، همانند دوران استالین، اگر فرد بالادست تو را گناهکار بداند، واقعا  گناهکاری و از تو انتظار می‌رود که هر مجازاتی را که برایت در نظر گرفته شده، بی‌چون‌وچرا بپذیری.

در موارد مشابه؛ خودکشی  تبدیل به یک نافرمانی می‌شود.  برخی از مقامات دوران استالین هم چنین انتخابی می‌کردند. ویزاریون لومینادز،  که زمانی رئیس حزب کمونیست جمهوری گرجستان بود، در سال ۱۹۳۵ برای جلوگیری از دستگیری به دلیل انحراف از خط حزب، با شلیک گلوله به قلبش خودکشی کرد. هنگامی که میخائیل تومسکی فعال قدیمی اتحادیه‌های کارگری بولشویک، در سال ۱۹۳۶ در ویلای خود  خودکشی کرد، یادداشتی از خود به جا گذاشت که در آن مشارکت در توطئه ضدشوروی را انکار کرده بود، اما پس از مرگش محکوم و سال‌ها بعد از مرگش  از این اتهام  تبرئه شد.

خودکشی سرگو اورژونیکیدزه، نوع متفاوتی از اعتراض بود. در سال ۱۹۳۷ و در اوج پاک‌سازی بزرگ، این بلشویک کهنه‌کار و دولتمرد شوروی در پی یأس و اندوه شدید، به زندگی‌اش پایان داد؛ آن‌ هم پس از آنکه برادرش، پاپولیا، که ریاست راه‌آهن ماوراءقفقاز را بر عهده داشت، به اتهاماتی نامشخص دستگیر و تحت پیگرد وحشیانه قرار گرفت.چنین خودکشی‌هایی در سطوح بالا، استالین را عصبانی می‌کرد؛ او آن‌ها را نوعی بی‌صداقتی و تلاش برای دستکاری در واقعیت می‌دانست.

در مورد اورژونیکیدزه که شخصیتی بسیار محترم و پرنفوذ بود، استالین حتی حاضر نشد واقعیت مرگش را بپذیرد. روایت رسمی این بود که اورژونیکیدزه بر اثر نارسایی قلبی درگذشته است؛ روایتی که خروشچف بعدها در سخنرانی محرمانه‌اش رد کرد.

پوتین و استالین

پوتین عصبانی است

پوتین ظاهراً به شدت از آخرین عمل نافرمانی رومن استارووُیت خشمگین بود. او به دستیاران کرملین دستور داد تا تاج گلی را که طبق پروتکل به مراسم تشییع جنازه فرستاده بودند، پس بگیرند. با این حال، بسیاری از مقامات دولتی در این مراسم حضور داشتند که باعث شد  این سؤال پیش بیاید  که آیا این حضور می‌توانست نوعی اعتراض خاموش بوروکراتیک علیه خواسته‌های غیرممکن و مجازات‌های خودسرانه‌ای که بر کسانی که وظیفه اجرای فرامین پوتین را دارند، تحمیل می‌شود؛ در زمانی که کوچک‌ترین نشانه‌ای از فساد، ناکارآمدی یا سردرگمی می‌تواند به عنوان خیانت تلقی شود؛ باشد.

در دوران استالین، نوعی افسانه شهری وجود داشت: هنگامی که قطاری به دلیل تخریب ریل‌ها مجبور به توقف شد، استالین دستور داد که تعدادی از همراهانش تیرباران شوند تا از بدن‌هایشان به عنوان ریل استفاده شود. همان‌طور که مرگ استاراویت نشان می‌دهد، مقامات اطراف پوتین نیز چندان در امان نخواهند بود.

منبع خبر "اقتصادنیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.