به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا،در روزهایی که دمای هوا در تهران به اوج داغی رسیده است و بسیاری از مناطق جنوبی و شرقی پایتخت با قطعی مکرر آب مواجهاند، رئیس آبفای جنوب شرق استان تهران در اظهار نظری قابل تأمل اعلام کرد:
«بیش از ۹۰ درصد از سدهای تهران خالی است.»
اما آیا این واقعیت تلخ تنها نتیجه "گرمایش زمین" است؟ آیا این شرایط تنها به دلیل الگوی مصرفی مردم است یا بخشی از این بحران حاصل بیتدبیریهای مدیریتی، ناهماهنگی نهادهای تصمیمگیر و غفلتهای راهبردی وزارتخانههایی است که قرار بود حافظ منابع کشور باشند؟
الگوی مصرفی مردم هر چه هست و هر گونه است نیز باید با فرهنگسازی در شرایط غیربحران به سوی بهبود حرکت می کرد نه وسط بحران و بی آبی.
کسی تردید ندارد که تغییرات اقلیمی و افزایش دما، چرخه بارندگی را در ایران مختل کردهاند. کاهش بارش، افزایش تبخیر و خشکسالیهای پیدرپی، تصویر جدیدی از اقلیم ایران به ما نشان میدهد. اما واقعیت این است که در کنار این فاجعه طبیعی، فاجعه مدیریتی هم رخ داده است.
سدسازیها بدون منطق اقلیمی
وزارت نیرو در سه دهه اخیر، میلیاردها تومان صرف ساخت سدهایی کرده که یا نیمهکاره رها شدند.هیچکس پاسخ نمیدهد چرا با وجود دادههای علمی درباره کاهش بارش، همچنان سیاست سدسازی ادامه دارد، در حالی که بهرهوری آب، بازچرخانی پساب، و مدیریت مصرف جزو اولویتهای وزارت نیرو نیست.
شبکه فرسوده، آبدزد نامرئی
آمار رسمی خود وزارت نیرو اعتراف میکند که نزدیک به ۳۰٪ آب در شبکههای شهری به دلیل نشت و فرسودگی هدر میرود. این یعنی در تهران، روزانه میلیونها لیتر آب، قبل از رسیدن به مردم، در خاک گم میشود. با این حال، بودجه بازسازی شبکه آبرسانی هر سال کمتر از نیاز واقعی تخصیص مییابد.
آب شرب یا آب برای صنعت فولاد؟
در حالی که مردم در گرمای ۴۰ درجه با بطری آب صف میکشند، صنایع آببر همچنان سهم بیتناسبی از منابع آبی دارند. وزارت نیرو بدون ارزیابی دقیق، آب خام را به صنایع فولاد و پتروشیمی تخصیص میدهد، در حالی که راهکارهایی مانند استفاده از آب بازیافتی هنوز به اجرا نرسیدهاند.
کشاورزی سنتی در عصر بحران آب
۹۲ درصد آب ایران در بخش کشاورزی مصرف میشود. این عدد فاجعهآمیز نیست؛ فاجعه آنجاست که بیش از ۷۵٪ این مصرف، با روشهای آبیاری سنتی و بدون کنترل انجام میشود. وزارت جهاد کشاورزی، به جای سیاستگذاری برای "کشاورزی پایدار"، همچنان یارانه کود و بذر برای کشت محصولات آببر در مناطق خشک مانند خیار و هندوانه میدهد.
توسعه بدون مطالعه
طرحهای توسعهای بدون مطالعه منابع آب، از جمله حفر بیرویه چاهها، باعث فرونشست زمین و نابودی سفرههای زیرزمینی شدهاند. حتی در حوضه آبریز تهران، صدها چاه غیرمجاز با چشمپوشی آشکار جهاد کشاورزی فعالاند.
بحران بیپایان؛ جمعیت بیشتر از توان سرزمین
در کنار سوءمدیریت، نباید نقش افزایش جمعیت و تمرکز بیرویه در تهران را نادیده گرفت.
وزارت کشور و دیگر نهادهای تصمیمگیر در خصوص اسکان و مهاجرت، بدون در نظر گرفتن ظرفیت اکولوژیک پایتخت، به گسترش سکونتگاهها، شهرکهای صنعتی و شهرهای اقماری ادامه دادهاند.
نتیجه چیست؟ مصرف بیرویه، تقاضای بیش از عرضه، و فشار بر سدهایی که سالهاست نهتنها پُر نشدهاند، بلکه به مخازنی بیجان بدل شدهاند.
سدهای خالی تهران، پیش از آنکه نشانه خشم طبیعت باشند، آینهای از سوءمدیریت انسانیاند.
گرمایش زمین واقعیت دارد، اما:
وقتی وزارت نیرو شبکه توزیع آب را ترمیم نمیکند،
وقتی وزارت جهاد کشاورزی کشاورزی مدرن را جدی نمیگیرد،
وقتی سیاستگذاری کلان، بدون درک ظرفیت زیستی صورت میگیرد،
بحران آب اجتنابناپذیر میشود؛ نه بهخاطر خشکسالی، بلکه بهخاطر تشنگی تصمیمسازی.
اعلام حالت فوقالعاده آب در استانهای درگیر خشکسالی
توقف فوری طرحهای توسعه صنعتی آببر در مناطق خشک
اصلاح فوری شبکه توزیع شهری و جلوگیری از هدررفت
اجبار کشاورزان به استفاده از آبیاری قطرهای و هوشمند
استفاده از آب بازیافتی در صنایع
ممنوعیت حفر چاه جدید و برخورد با چاههای غیرمجاز
بازمهندسی سیاستهای جمعیتی برای کاهش بار اکولوژیک تهران