مهدی محمدی کلاسر_ یادم میآید آن روزهای دبیرستان را، در دبیرستانِ «اندرزگو»ی اردبیل، و آن «مربی پرورشی»مان را؛ مردی که هر بار با چهرهای از جنسِ نابلدی و لبخندی ساختگی، مثل بازاریان تازه کار که جنسِ باکیفیت را هم، در پیش چشم مشتری، از اعتبار می اندازد، به ما نویدِ «فعالیت فرهنگی» میداد. روزنامه دیواری؟ چرا نه! بسیار هم خوب است. اما وقتی نوبت به امکانات میرسید، گویی از ما میخواست با هوا، کاغذ بسازیم و با ناخنهایمان، ماژیک بتراشیم.
کاغذِ مقوا میخواستیم. او، مثل ماشینِ ضبطصوتی که نوارش گیر کرده باشد، تکرار میکرد:
«کاغذِ مقوا، آری، مهم است!»
ماژیک میخواستیم. همان آوای پوچ:
«ماژیک، بله، ضروری است!»
روزنامه قدیمی میخواستیم. باز هم تأییدِ توخالی:
«روزنامه؟ قطعاً لازمه!»
و این نمایشِ قابل پیش بینی، هر بار تکرار میشد، بیآنکه حتی یک برگ کاغذِ باطله به دستمان برسد. گویی وظیفهاش نه حلِ مشکل، که تطمیعِ ذهنها بود – تا فکر کنیم کسی هست که گوش میدهد. او هیچ وقت، هیچ چیزی به ما نرساند. اما بسیار زیاد از اهمیت آنچه که می خواستیم، سخن می گفت!
حالا، بیستوپنج سال بعد، همان بازیِ قدیمی در مقیاسی ملی تکرار میشود. در طول این سالها نیز روال بر همان مدار می چرخد.
وزیران و وکیلان و مدیرانی که مثل همان دبیرِ پرورشی، فقط حرف میزنند، توجیه میکنند، آمار میدهند، و تکرار دردها را می کنند. اما وقتی نوبت به عمل میرسد، دستهایشان خالیتر از جیبِ معلم پرورشی ماست.
• آب نیست؟ «بله، بحران آب مهم است!»
• برق قطع میشود؟ «مسئلهٔ برق حیاتی است!»
• اقتصاد میلنگد؟ «تورم، چالش بزرگی است!»
خب مگر ملت بی حسی موضعی گرفته است که شما باید دردها را برایش بازگو کنید؟
مگر نمیبینید که مردم هر روز این مصائب را با پوست و استخوان و در لامسه و بساوایی خود حس میکنند؟ شما طبیب این دردها نیستید انگار! طبیب، درد را درمان میکند، نه اینکه هر روز با چاقو، زخمها را بشکافد و بگوید: «ببین چقدر عمیق است!»
آقایان و خانم های دولت و مجلس، ملتی که از جنگ بیرون آمده، نیازی به نوحهخوانیِ شما مسئولان ندارد. اگر کاری نمیکنید، لااقل سکوت کنید!
یادم میآید آن عکسِ معروفِ هاشمی رفسنجانی را، ایستاده بر فراز یک سد، با آن تیترِ گنده در آخرین روزهای ریاست جمهوری مرحوم، در سال ۱۳۷۶: «به چه میاندیشی، سردار؟» منظورش سردار سازندگی بود که شده بود لقب هاشمی رفسنجانی.
حالا همان سدها، همان پروژههای عظیم، به نمادهای بیتدبیری تبدیل شدهاند. شما مدیرانی که امروز از «مشکل آب» حرف میزنید، همانهایی نیستید که دیروز با ژستهای قهرمانانه، این فاجعه را رقم زدید؟ پس چرا امروز، مثل دلالانِ سوخته، از پیامدهای کار خودتان شکوه میکنید؟
این ملت به اندازهٔ کافی زجر کشیده. اگر نمیتوانید کاری کنید، بروید استعفا دهید! کسی حوصله تکرارهای شما را ندارد. به قول اهالی فضای مجازی انگار کمپین هراس و وحشت راه انداختید تا دل مردم را خالی کنید. روان جامعه ای که با تورم و گرانی و حقوق پایین و ناترازیها، یک جنگ را هم پشت سر گذاشته، دیگر توان ندارد پای شعرخوانیهای هراس آفرین شما بنشیند. گویی ملت گناهکارند و آقایان دارند جبران می کنند. ما از خسته بودن، خسته شده ایم. ولی شما را همچنان ملالی نیست. لااقل هراسناک نکنید جامعه را.
ملت به اندازهٔ کافی هراسان است. اگر نشستهاید بر کرسیِ مسئولیت، لااقل بر این هراس نیفزایید. اگر درمان نمیکنید، لااقل زخمها را بیشتر نفشارید. اگر دریاچهٔ ارومیه خشک میشود، اگر برقِ شهرها قطع میشود، اگر آبِ آشامیدنی به تشنگی مردم آمیخته شده، ما پیش از شما خبرش را داریم. پیش تر طعمِ این مصیبتها را چشیدهایم. شما نیامدهاید که حالِ ما را به خودمان یادآوری کنید. ما بهتر از شما میدانیم که حالمان چطور است! شما برای اطلاع رسانی از وخامت حال ما، بر آن جایگاه ننشسته آید. برای حل و فصلش هستید.
انتظار میرفت پس از آن همه جنگ و حماسه، پس از آن همه فداکاریِ مردمی که پایِ نظام ایستادند، چیزی تغییر کند. اما شما هنوز بر همان مدارِ کهنه میچرخید. همان حرفهای تکراری، همان انتصاب ها، همان عددهای نخنما، همان اعشار عجیب و غریب و همان وعدههای پوسیده. لااقل به اندازهٔ یک صدم درصد هم که شده، تغییری بکنید! "ای ایران بخوان"، فقط در خواندنِ صرف یک آواز نیست. معنای وسیع تر دارد. برای ایران، باید جان کند، باید تدبیر کرد، باید از خیلی چیزها گذشت. باید تغییر کرد.
این مردم، که در سختترین روزها پای نظام ایستادند، امروز از شما حرفِ نو میخواهند، نه تکرارِ مکررات، نه رعب آفرینی نسبت به فرداها. اگر جز شمردنِ دردها بلد نیستید، لااقل جایتان را به کسانی بدهید که دستشان به درمان است.
جامعه التهاب زده، التهاب بیشتر را روا نیست. چند روز سخنرانی نکنید. به جایش بیندیشید که چه باید کرد. فقط دردها را نشمارید و فقط زخم ها را نفشارید. دستی هم از آستین درمان برآرید.
مهدی محمدی کلاسر_ دبیر اجتماعی تابناک