محسن مهدیان طی یادداشتی نوشت:
مصاحبه اخیر عراقچی، فرازهایی مهم از نحوه تصمیمگیری در کشور را روشن می کند؛ پیشنهاد می کنم حتما بخوانید.
یکم.
روایت:
در نخستین بخش مشخص میشود که در زمان وعده صادق 3 هیچکس با اصل پاسخ مخالف نبوده و اختلاف بر سر زمان و روش پاسخ بوده است. نکته جالب اینکه این تردید، بیش از همه از سوی فرماندهان نظامی مطرح می شود.
برداشت:
این یعنی حتی در اوج فشار افکار عمومی، تصمیمگیری نظامی نیز تابع تحلیل و محاسبه است، نه شتاب یا شعار.
دوم.
روایت:
عراقچی به جلسهای اشاره میکند که در آن، یکی از حاضران، رئیسجمهور را به مخالفت با عملیات «وعده صادق ۳» متهم میکرد. در همان جلسه، شهید باقری با قاطعیت پاسخ میدهد که تصمیم به عملیات، در اختیار اوست و هنوز به آن مرحله نرسیدهایم. او حتی تصریح میکند که تاکنون نظر رئیسجمهور را نپرسیده است.
برداشت:
این روایت، تصویری شفاف از انسجام درونی نظام بهدست میدهد؛ اینکه فرمانده نظامی از جایگاه رئیسجمهور دفاع میکند. این سطح از هماهنگی و مسئولیتپذیری، دقیقاً نقطه مقابل تصویری است که برخی از حاکمیت دوگانه میسازند.
سوم.
روایت:
در مورد آتشبس نیز عراقچی می گوید که صرفاً اعلامکننده آتشبس بود، نه تصمیمگیر آن. چراکه اگر آتشبس واقعاً بدون هماهنگی بود، چرا نیروهای مسلح آن را اجرا کردند؟ بدیهی است که تصمیم از جایی دیگر گرفته شده بود و فقط ابلاغ آن بر عهده دیپلماسی گذاشته شده بود.
برداشت:
این یعنی نهادسازی در بالاترین سطح، یعنی تصمیمسازی مبتنی بر خرد جمعی. اینجا روشن میشود که حتی حساسترین تصمیمها، در یک مسیر نهادی و حقوقی با تأیید رهبری پیش میرود. این یعنی آتشبس محصول «روند»، نه «فرد»
چهارم.
روایت:
بخش مهمتر ماجرا اما به مصوبه شورای عالی امنیت ملی بازمیگردد: آتشبس بدون پیششرط از قبل مصوب شده و به تأیید مقام معظم رهبری نیز رسیده بود.
برداشت:
این یعنی، تصمیمهای حساس جنگی هم در مسیر رسمی، نهادینه و زیر نظر عالیترین مرجع نظامی–سیاسی کشور گرفته میشوند.
پنجم:
روایت:
در ادامه مصاحبه، عراقچی به موضوع مذاکرات نیز میپردازد. او تصریح میکند که مذاکره تصمیم «کشور» بوده، نه فقط وزارت خارجه، و اینکه گفته شود «دیپلماسی فریب خورد» توهینی به کل ساختار تصمیمگیری کشور است.
برداشت:
دیپلماسی در جمهوری اسلامی، صرفاً یک ابزار است، نه یک بازیگر مستقل. مذاکره در شرایط امروز از اراده حاکمیتی برمیخیزد و اجرای آن در اختیار وزارت خارجه است؛ این یعنی دولت، نظام، میدان و دستگاه دیپلماسی در هماهنگی هستند، نه رقابت.
ششم.
روایت:
در نهایت، عراقچی از منطق راهبردی مذاکرات دفاع میکند؛ اینکه حتی اگر توافق نهایی حاصل نشود، باز هم مذاکره میتواند به نفع کشور باشد، مشروعیتآفرین باشد، بازدارنده باشد، و فرصتی برای مانور در عرصه بینالملل بسازد.
برداشت:
این نگاه، نشاندهنده درک عمیقتری از مفهوم برد سیاسی است. عقلانیت، فقط در توافق فوری نیست؛ گاهی اثبات حقانیت، حفظ زمان، یا خنثیکردن دشمن، بزرگتر از هر امتیاز ملموس است.
در نهایت اینکه؛
در روزگاری که برخی سعی در دوپارهسازی نظام دارند، یک بخش متمایل به جنگ و میدان، و بخشی دیگر متمایل به صلح و گفتگو، سخنان عراقچی یادآور یک حقیقت کلیدی است و آن اینکه در تصمیمات حساس:
نظام جمهوری اسلامی در یک "ساختار واحد" ، "عقلانی" و "هماهنگ" پیش میرود.
هر نهاد، هر مسئول، و هر تصمیمگیر، بخشی از این پازل هوشمندانه است. و آنچه این پازل را کامل میکند، عقلانیتی است که نه شخصی، نه جناحی، بلکه جمعی است.
اما آیا همین نیز قابل نقد نیست؟ حتما هست.
نقد کنیم. مطالبه کنیم. گلایه کنیم. تذکر دهیم. اما مراقبت کنیم اصل این عقلانیت جمعی را نادیده نگیریم.