هشتمین گزارش سیاستی وزارت کار که در تیرماه ۱۴۰۴ منتشر شد، مشاغل سخت و زیانآور را «فعالیتهای مشقتبار و پرفشار» تعریف کرده که شاغلان آن به دلیل شرایط دشوار، مستحق استراحت روزانه بیشتر و بازنشستگی زودهنگام هستند. با این حال، گزارش افزایش این بازنشستگیها را «مخاطرهآمیز برای اکوسیستم اشتغال و بازنشستگی کشور» دانسته و خواستار اصلاح قوانین شده است.
بر اساس سالنامه آماری سازمان تأمین اجتماعی در سال ۱۳۹۹، از ۲,۲۰۰,۰۰۰ بازنشسته این سازمان، بیش از ۱,۱۰۰,۰۰۰ نفر از مزایای بازنشستگی پیش از موعد بهرهمند شدهاند. این آمار نشان میدهد که نیمی از بازنشستگان از سنوات ارفاقی استفاده کردهاند، موضوعی که وزارت کار آن را چالشی برای پایداری نظام بازنشستگی میداند.
گزارش وزارت کار پیشنهادهایی برای اصلاح قوانین ارائه کرده است، از جمله:
تعیین شرط سنی حداقلی برای بازنشستگی در مشاغل سخت و زیانآور
بازنگری در ساختار کمیتههای استانی بررسی این مشاغل
اصلاح محیطهای کاری برای خروج از شمول مشاغل زیانآور
اعمال سقف برای سنوات ارفاقی و راستیآزمایی سوابق شغلی
تقویت بازرسیهای استاندارد و افزایش حق بیمه کارفرمایان
این گزارش تأکید دارد که این تغییرات نباید به سلامت و کرامت کارگران آسیب بزند، اما فعالان کارگری نسبت به اجرای این وعدهها تردید دارند.
اگرچه گزارش بر حفظ حقوق کارگران تأکید دارد، اما فعالان کارگری معتقدند این وعدهها صرفاً روی کاغذ است. محسن باقری، عضو کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور، میگوید: «اتاق بازرگانی سالهاست به دنبال کاهش استحقاقات قانونی کارگران است. این گزارش هم به نظر میرسد تحت تأثیر همان دیدگاه نوشته شده و در عمل، تغییراتی مانند کاهش سنوات ارفاقی یا تعیین سقف سنی به ضرر کارگران اجرا خواهد شد.»
گزارش وزارت کار وضعیت ایران را با کشورهایی مانند آلمان و فرانسه مقایسه کرده، اما فعالان کارگری این مقایسه را غیرواقعی میدانند. آنها تأکید دارند که سطح درآمد، معیشت و استانداردهای محیط کار در ایران با این کشورها قابل مقایسه نیست. باقری میافزاید: «سالهاست سازمان تأمین اجتماعی با سختگیری مانع بازنشستگی کارگران مستحق شده، در حالی که برخی افراد غیرمستحق از این مزایا بهرهمند شدهاند.»
گزارش به لزوم بهسازی محیطهای کاری برای خروج از شمول مشاغل زیانآور اشاره کرده، اما باقری این موضوع را غیرعملی میداند: «چگونه میتوان شغلی مانند معدنکاری را از حالت زیانآور خارج کرد؟ کارگری که در اعماق زمین در معرض گازهای سمی است، حتی با ایمنسازی همچنان در شرایط زیانآور کار میکند.» او همچنین به نبود اراده برای استانداردسازی محیطهایی مانند کارگاههای کفاشی اشاره میکند که کارگرانش در معرض مواد سمی هستند، اما از مزایای قانونی محروماند.
باقری درباره پیشنهاد تعیین شرط سنی حداقلی میگوید: «کار در محیط زیانآور به سلامت کارگر آسیب میزند، چه جوان باشد چه مسن. این شرط نباید ملاک باشد.» او همچنین به مشکل معیشتی کارگران بازنشسته اشاره میکند که حتی پس از بازنشستگی مجبور به کار دوباره هستند، نه به دلیل سوءاستفاده از قانون، بلکه به دلیل شرایط بد اقتصادی.
باقری تأکید میکند که مشکل اصلی، سوءاستفاده برخی کارفرمایان و ضعفهای ساختاری سازمان تأمین اجتماعی است. او میگوید: «به جای تغییر قوانین به ضرر کارگران، باید جلوی سوءاستفادهها گرفته شود و فرآیندهای راستیآزمایی بهبود یابد. تغییر قوانین به شکل کنونی، حقوق کارگرانی را که سالها در شرایط خطرناک کار کردهاند، بیش از پیش پایمال میکند.»