فال حافظ یکی از سنتهای زیبای ایرانی است که در آن با نیتی در دل، دیوان حافظ گشوده میشود و شعری از لسانالغیب، خواجه حافظ شیرازی، بهعنوان پاسخ دریافت میشود. مردم ایران باور دارند که اشعار حافظ، با ژرفای معنایی و الهام عرفانی خود، میتواند راهنمایی برای مسائل عاشقانه، معنوی یا حتی روزمره زندگی باشد. این آیین در شب یلدا، مراسمهای خاص و حتی لحظههای شخصی، روشی برای دریافت الهام و امید است؛ گویی حافظ با زبان شعر، پاسخ دلها را میدهد.
فروردین
غزل:
سحرگاهان که مخمور شبانه
شدم بیدار گفتا خواجه خیز
تعبیر:
شروع تازهای در راهه. اگر منتظری فرصتی پیش بیاد یا کسی برگرده، باید بیدار باشی و تصمیمگیرنده نه منفعل. دنبال خواب و خیال نباش.
اردیبهشت
غزل:
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وَندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
تعبیر:
بلا و سختی بالاخره رو به پایان میره. انگار یه کمک غیبی یا امیدی که ازش ناامید بودی، بالاخره در راهه. توکل، ولی با صبر.
خرداد
غزل:
صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد
بنیاد مکر با فلک حقهباز کرد
تعبیر:
حواست باشه کسی فریبت نده. ظاهر خیلیها قشنگه ولی باطنشون نه. یک معامله یا رابطه یا تصمیم مهم رو باید دوباره بررسی کنی.
تیر
غزل:
ساقی حدیث سرو و گل و لاله میرود
وین بحث با ثلاثه غساله میرود
تعبیر:
سرگرمی و خوشی لازمه، اما فراموش نکن اصل زندگی چیه. خودتو در ظاهر زندگی غرق نکن. وقتشه کمی به خودت برسی و سبک سنگین کنی.
مرداد
غزل:
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخنشناس نهای جان من، خطا اینجاست
تعبیر:
داره بهت گفته میشه، ولی گوش نمیدی. شاید مشورتی، حرف دلسوزانهای، یا هشداری رو جدی نمیگیری. کمی فروتنی بیار به کار.
شهریور
غزل:
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست؟
منزل آن مه عاشقکش عیار کجاست؟
تعبیر:
دنبال چیزی هستی که یا از دستت رفته، یا اصلاً از اول مال تو نبوده. بهتره اول بفهمی واقعاً چی میخوای، بعد دنبالش بری.
مهر
غزل:
به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است
ببین که اسیر تو شد مبتلای خویشتن است
تعبیر:
خودت خودتو تو دردسر انداختی. شاید یه دلبستگی، اعتیاد، یا عادت فکری اشتباهه که گرفتارت کرده. وقتشه ریشه رو قطع کنی.
آبان
غزل:
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
تعبیر:
از نظر ظاهری شاید بعضی کارات درست نباشه، ولی نیتت پاکه. بدون ترس از قضاوت بقیه، راه خودتو برو. ملاک نیت و دل توست.
آذر
غزل:
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
تعبیر:
زیادی داری فداکاری میکنی. حواست باشه ارزش تو از اون کسی که براش همهچیز میدی، کمتر نیست. تعادل لازم داری.
دی
غزل:
به جان خواجه و حق قدمش که مژگانش
ز سنبل و سمن و سرو، تازهتر شکلیست
تعبیر:
زیبایی و فریب ظاهر حواست رو برده. حواست باشه پشت این زیبایی چی هست. یه تصمیم عاشقانه یا مالی ممکنه ظاهرش بهتر از واقعش باشه.
بهمن
غزل:
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
تعبیر:
کار جدید یا رابطهای که آغاز شده یا میشه، ریشه عمیق داره. این مسأله ساده نیست، اما اگر درست هدایت بشه، میتونه نقطه تحول باشه.
اسفند
غزل:
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
تعبیر:
چیزی که دنبالش میگردی، مدتهاست درون خودته. بهجای چشمدوختن به بیرون، روی داشتههات تمرکز کن. خودتو دستکم نگیر.