به گزارش همشهری آنلاین، توصیفها برای وضعیت آبی این روزهای ایران دردناک است. عبارتهایی چون ایران تشنه، ایران در سوگ آب، تهران در لبه بحران، خشکترین تابستان ایران، وضعیت نگرانکننده منابع آبی، تهران در بدترین وضعیت آبی یک قرن اخیر، شرایط قرمز آب و ... همه از یک چیز خبر میدهند؛ اوضاع آب در ایران خوب نیست. تلویزیون اینترنتی همشهری به همین بهانه روز دوشنبه، ۶ مرداد در برنامهای با عنوان «کدام استانها تشنهاند؟» با حضور عیسی بزرگزاده، سخنگوی صنعت آب به موضوع تنش آبی در استانها پرداخت.
ایرانیان، مهندسان آب
ایران کشوری است که ۷۵ درصد آن خشک، نیمهخشکو فراخشک است، اما ایرانیها در همین سرزمین و اقلیم خشک تمدن ساخته و جزو تمدنهای برتر دنیا محسوب میشوند. سخنگوی صنعت آب در نشست تلویزیون اینترنتی همشهری با ذکر این توضیح گفت: طبیعی است که ایرانی در چنین اقلیمی قناعت به ویژه در زمینه مصرف آب را سرلوحه زندگی کرده است. از سوی دیگر، ایرانیها در سرزمینی که به رغم دل رئوف خودشان، خشنی است، برای اینکه از آب زیرزمینی درست استفاده کنند قنات ایجاد کردند و همچنین برای استفاده درست از منابع آب سطحی سراغ سد رفتند به طوری که ۵۰ درصد سدهای باستانی دنیا با ارتفاع بیش از ۱۵ متر در ایران قرار دارد. همچنین سامانههای آبرسانی خوبی در ایران وجود دارد مانند تخت جمشید و چغازنبیل. همه اینها نشان میدهد ایرانیها در طول تاریخ مهندس آب بودهاند و در ردیف بهترین مهندسان آب هم قرار داشتند.
عیسی بزرگزاده با این حال تاکید کرد که نسل امروز مانند نیاکانمان قناعت یا به تعبیری احترام به آب و طبیعت ندارند و در بهرهبرداری بیرویه از آب و بارگذاری بیش از حد آب زیادهروی کرده است که امروز آثار آن را میبینیم. این رویه باید تصحیح شود.
وضعیت تنش آبی در استانها
او با بیان اینکه در سال ۱۳۳۵ سرانه آب هر ایرانی در سال ۶-۷ هزار مترمکعب بوده است، افزود: این عدد امروز به ۱۲۰۰ مترمکعب رسیده در حالی که ۱۵۰۰ مرز تنش آبی است. بدتر اینکه سرانه آب وقتی به فلات مرکزی میرویم به ۵۰۰-۶۰۰ مترمکعب کاهش پیدا میکند. این اعداد نشان میدهد بضاعت جغرافیایی و اقلیمی ما کم آبی است. هر چقدر کار کنیم و درست رفتار کنیم باز هم کم آبی داریم. این اعداد واقعیتهای اقلیمی ما را نشان میدهد.
او ادامه میدهد: با وجود اقلیم خشک، حالا در پنجمین سال خشکسالی هم قرار داریم که به نوعی انباشتگی آثار خشکسالی را به همراه دارد. در این سال همه چیز سختتر از سالهای قبل است. در این شرایط متوسط بارش ما از بلندمدت ۴۰ درصد کمتر است و در سال آبی جاری تا کنون فقط ۱۵۰ میلیمتر دریافت کردیم.
بزرگزاده توضیح داد: خوزستان، بوشهر، هرمزگان، سیستان و بلوچستان ۵۰ تا ۸۰ درصد کم بارشی، کهگیلویهوبویراحمد، فارس، یزد، تهران، خراسان شمالی، البرز، اصفهان، خراسان جنوبی، قم، مرکزی، کرمان، چهارمحال و بختیاری، ایلام، خراسان رضوی و سمنان ۳۰ تا ۵۰ درصد کم بارشی، لرستان، اردبیل، گلستان، آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، کردستان، قزوین، کرمانشاه، همدان و مازندران ۱۰ تا ۳۰ درصد کم بارشی دارند. زنجان و گیلان با انحراف معیار ۱۰ درصد شرایط نرمالی را سپری میکنند. میتوان گفت در ۵۷ سال گذشته امسال رتبه دوم از نظر خشکسالی تاریخی را سپری میکنیم و باید بتوانیم با درایت و اتحاد عاطفی و ملی این مشکل را به کمک هم حل کنیم.
سخنگوی صنعت آب همچنین مجموع ورودی سدهای کشور را ۲۳ میلیارد از اول سال آبی تا کنون اعلام کرد که ۴۲ درصد کمتر از سال گذشته است و توضیح داد: حجم موجود در مخازن ۲۶ درصد کمتر است چون رهاسازی مدیریت شده. درصد پرشدگی سدها ۴۴ درصد است اما این عدد نباید ما را گول بزند، زیرا پرآبی در گیلان به کار تهران یا سیستان و بلوچستان نمیآید. نکته دیگر اینکه پرشدگی سدها در تهران ۲۱ درصد است که از این ۲۱ درصد نیمی رسوب و مرده است و قابل استفاده نیست.
مشکل آب کشور به صورت خلاصه؛ بارگذاری اضافه
سخنگوی صنعت آب در ادامه گفتوگو در برنامه تلویزیون اینترنتی همشهری مشکل اصلی آب کشور را بارگذاری اضافه دانست و گفت: از وقتی موتور و برق وارد کشور شد و ایرانی توانست به جای سطل، آب را با پمپ بکشد سرعت دستاندازی به طبیعت افزایش قابل توجهی یافت. ما ۹۰ میلیارد مترمکعب از منابع آب تجدیدپذیر را مصرف میکنیم. اما چقدر مجاز به استفاده هستیم؟ ۴۰ میلیارد مترمکعب که از این میزان ۱۴ -۱۵ میلیارد مترمکعب باید صرف صنعت و خدمات و ۲۵ میلیارد مترمکعب کشاورزی شود. سند امنیت غذایی اما میزان مصرف کشاورزی را ۵۱ میلیارد مترمکعب در نظر گرفته است. و در نهایت واقعیت چه میگوید؟ کشاورزی ۸۰ میلیارد مترمکعب آب مصرف میکند.
عیسیبزرگزاده ادامه داد: بارگذاری اضافه در بخش کشاورزی صرف کشاورزی صنعتی نشده است. بلکه کشاورزی ما همچنان معیشتی و در زمینهای کوچک انجام میشود که مناسب استفاده از تکنولوژی و ماشینآلات کشاورزی نیست. ما در سرزمین خشک و نیمه خشک ایران که شعار خودکفایی در حوزه غذا داریم بیش از ۵۰ درصد نیاز صیفی و سبزی و بیش از ۵۰ درصد نیاز میوه تولید کنید. و همه اینها در شرایطی اتفاق میافتد که ضایعات کشاورزی از تولید تا مصرف ۳۰ درصد است و این، یعنی ۲۴ میلیارد آب هدر میرود.
آنطور که بزرگزاده توضیح داد به صورت کلی ۱۰ درصد آب مصرفی کشور در بخش شرب، ۴ درصد صنعت و ۸۶ درصد کشاورزی صرف میشود.
او تصریح کرد: در طول تاریخ کشاورزی بخش خصوصی بوده است و پیوند بین جهاد کشاورزی و کشاورز آنقدر قوی نیست که جهاد کشاورزی بتواند نظارت و مدیریت قوی بر آن داشته باشد. این موضوع یکی از اصلاحاتی است که باید انجام شود و عناصر کنترلی جهاد کشاورزی طوری تنظیم شود که دست جهاد در این زمینه باز باشد. چرا این را میگویم؟ ببینید مجموع مصرف صنعت و شرب ۱۴ میلیارد مترمکعب است، حقابه محیطزیستی هم در سند هفتم توسعه ۱۱ میلیارد مترمکعب دیده شده که البته اشتباه است و باید بیشتر شود و مصرفکننده اصلی ما بخش کشاورزی است. نمیشود به صورت بیرویه از بخش کشاورزی حمایت کرد.
بزرگزاده در ادامه بحث اشتباه اصلی را متوجه نهاد قانونگذار دانست و گفت: یک کشاورز از عمق ۴۵۰ کیلومتری زمین آب را پمپ میکند و روی زمین میآورد تا به باغ پرتقال آب بدهد. برای هر مترمکعب این آب ۷۰ تومان میدهد. قوانین اجازه نمیدهد ما پول بیشتری از کشاورز بگیریم. مجلس شورای اسلامی به صورت واضح در قانون نوشته است که آب برای محصولات راهبردی ۴۰ و برای محصولات غیرراهبری ۷۰ تومان فروخته شود. در این شرایط من وزارت نیرو چه کار میتوانم بکنم؟ هیچ. پس راهی جز اصلاح قانون نداریم.
او البته تاکید کرد که اصلاح قوانین هم فرهنگسازی میخواهد و مردم که به نمایندگان مجلس شورای اسلامی رای میدهند باید از آنها بخواهند به نحوی به کشاورزی توجه کنند که به زیستبوم بیتوجهی نشود.
سخنگوی صنعت آب اشتباههای قانون را در تنش آبی بسیار دانست و در مثال دیگری گفت: مجلس شورای اسلامی میتواند با یک قانون محدودیت در راستای توسعه پایدار ایجاد کند یا جهت عکس توسعه مخرب را تشدید کند. قانون چاههای غیرمجاز چند ده هزار چاه غیرمجاز را مجاز اعلام کرد. یا در مثالی دیگر، بیش از ۱۰ سال است که همه میدانیم باید سطح مصرف کشاورزی در حوزه ارومیه ۴۰ درصد کاهش پیدا کند، وزارت نیرو همه پروژههای سازهای را اجرا کرد، اما در زمینه مدیریت مصرف کشاورزی نه تنها موفق نبودیم که عکس جریان حرکت کردیم. یک مثال دیگر میزنم، از قبل از انقلاب همه اسناد میگویند تهران گنجایش توسعه بیش از یک مقدار را ندارد. همه کلانشهرهای بزرگ دنیا کنار دریا یا رودخانه هستند. کلانشهر نمیتواند روی رودخانه دارآباد یا کن بنا شود که در مقایس جهانی بسیار کوچک هستند. حتی دز و کارون که برای ما اهمیت بسیاری دارند هم در مقایسه با رودهای دنیا در جمع ۵۰۰ رودخانه اول قرار ندارند. اما ما تهران را یا بهتر بگویم تهران آبی شامل بخشی از قزوین، البرز و تهران را روی همین رودهای کوچک توسعه دادیم. حالا در این پهنه ۲۰ میلیون نفر از منابع آب مشترک استفاده میکنند و هر سال حداقل ۴۰۰ هزار نفر به این جمعیت اضافه میشوند. چطور باید با منابع محدود این جمعیت را آب داد؟ حفر چاه؟ اما آبخوان تهران تحمل چاه جدید هم ندارد و هر چاه جدیدی که بزنیم از دبی چاههای قبلی کم میکند و همه اینها نتیجهای جز فرونشست ندارد.
بزرگزاده ادامه داد: با همه این توضیحات، سرانه آب شهروندان تهرانی و کرجی ۲۰۰ متر در روز است در حالی که در اروپا با چند برابر بارش بیشتر و رودهای پر آب سرانه شهروندان ۱۵۰ لیتر است. البته این عدد صرف مصرف نمیشود و با بی مبالاتی هدر میرود.
او با ذکر توضیحاتی تقاضایی هم از شورای شهر تهران مطرح کرد: در همه این سالها برای اداره شهر تهران تراکمفروشی داشتیم و حتی این کار باید اصلاح شود. تهران آبی نمیتواند سالی ۴۰۰ هزار نفر اضافه را تحمل کند. شهرداریهای تهران و کرج باید منابع درآمدیشان را از تراکمفروشی یا فروش متراژ تغییر دهند و به منابع پایدار برسند تا شهر بیش از این توسعه پیدا نکند. ما آشکارا از مرزهای تابآوری در زمینه آب در تهران، مشهد، تبریز و اصفهان گذر کردیم. شهرها در سرزمین خشک باید ۲-۳ میلیون نفر جمعیت داشته باشند. خواهش من به عنوان یک شهروند از شورای شهر این است که در این زمینه بازنگری کند. نمیشود آب زیرزمینی بیشتر برداشت و باید آن را به ویژه در تهران ممنوع کرد و یا آن را کاهش داد. از شهرداری تهران خواستیم ۵۵ چاه مناسب با کیفیت شرب را به وزارت نیرو برگردانند. باید سریع بقیه چاهها را با پساب جایگزین کنیم. پیام مثبتی هم از شورای شهر دریافت کردیم که در این باره رویکرد مثبت و همراهی دارند.
او البته خبر داد که به زودی شورای عالی آب به صورت ویژه تنش آبی در تهران و کرج را بررسی میکند که پیشبینی میکنیم با خبرهای خوبی همراه خواهد بود.
از تنش آبی خبر نداشتیم؟
همه درباره تنش آبی میدانستند و همه کارشناسان هم در این باره هشدار میدادند، اما اهتمامی برای حل ماجرا وجود نداشته است. این، را سخنگوی صنعت آب گفت و توضیح داد: راهکارهای حل ماجرا سخت است. و نکته مهمتر اینکه ماجرا تکبخشی نیست. وزارت نیرو مسئول آب است، اما اگر مساله اداره آب و حکمرانی آب را به وزارت نیرو تقلیل دهیم، اشتباه بزرگی است. حکمرانی آب در سه قوه توزیع شده است و باید همه به یک فهم مشترک برسند.
عیسی بزرگزاده با بیان اینکه همه مسئولان در ۶۰-۷۰ سال گذشته درباره آمایش سرزمین و توسعه شهرها کوتاهی کردهاند، گفت: هر اتفاقی در کشور میافتد سه قوه در آن دخیل هستند. اشتباهات مدیریتی فراگیر بوده است. ما باید بعد از تامین نیازهای پایه انسان که آب شرب و بهداشتی و در رده بعد آب اجتماعی که باید ارزان و به وفور در اختیار هر زیستوند از جمله حیات وحش و تامین حقابه قرار گیرد، هر چه ماند را با مدلهای اقتصادی توزیع کنیم. در واقع باید ببینیم این آب چگونه بیشترین شغل را برای ایرانی ایجاد میکند نه اینکه یک بیل و کلنگ به یک کشاورز بدهیم تا با نیم هکتار زمین به زور خودش را اراده کند.
او توضیح داد: شغلهای صنعتی و خدماتی برای این مهم است که آب کمتری مصرف میکنند. کشورهایی که در مناطق خشک و نیمه خشک هستند به کشاورزی در حد امنیت غذایی توجه میکنند و بعد تلاش میکنند شغلها را در بخش خدمات و صنعت ایجاد کنند که یک چهلم و پنجاهم در مقایسه با کشاورزی آب مصرف میکند.
بزرگزاده درباره مصرف آب صنعت هم توضیح داد: قانونگذار ما هم در برنامه هفتم دستور داده است به جز صنایع دارویی، آشامیدنی و خوراکی همه صنایع باید از آب نامتعارف استفاده کنند و این استثنا ندارد. اگر در آن لحظه پساب و دریا در دسترس نیست یک واحد صنعتی تعطیل نمیشود چون اشتغالزایی دارد و قانون اجازه داده به صورت موقت مراعات کنیم تا پساب برسد. اما در تهران پساب وجود دارد چه برای فضای سبز و چه صنعت.
تدوین ۳۱ بسته استانی
بسته راهبردی - عملیاتی مدیریت آب کشور برای هر ۳۱ استان از جمله تهران تدوین شده است و در آن سرفصلهای مصرف آب در همه بخشها و محل تامین آن تعیین شده است. این خبر را عیسیبزرگزاده، سخنگوی صنعت آب داد و گفت: این ۳۱ بسته تقدیم هر ۳۱ استاندار شده است. استانداران ۲ هفته مهلت دارند که آن را در کارگروه استانی سازگاری با کم آبی استان با حضور ادارههای مختلف، کارشناسان، انجمنها و دانشگاهیان بررسی کنند. بعد از این بررسی، بستهها در یک جلسه با ۳۱ استاندار و با حضور رئیس جهوری نهایی میشود تا یک جریان ملی برای اصلاح الگوی مصرف شکل گیرد. بر اساس این بستهها صنعت و فضای سبز و کشاورزی باید مصرفشان را کم کنند.
مدیریت مصرف را شخصی کنیم
در بخش دیگری از این گفتوگو سخنگوی صنعت آب گفت: مدیریت آب را از سطح وزارتخانه و دولت و حکمرانی به مدیریت شخص در هر منطقه تبدیل کنیم. از همه میخواهیم رعایت همدیگر را کنند. مدیریت مصرف دارد انجام میشود ما تا حد مطلوب فاصله دارد. میخواهیم به این همت کنند تا به الگوی مصرف مناسب برسیم.
عیسیبزرگزاده افزود: اگر هر کدام از ما مدیریت آب را در حیطه عملیات خودمان بیاوریم، شرایط بهتر است. ما میتوانیم مقصر پیدا کنیم. درباره تهران به دو رئیسجمهور قبلی گزارش دادهام. و معتقدم خیلیها از مدیران و نمایندگان یا هر نهاد دیگر تقصیرهایی دارند، اما الان چاره کار نیست. چاره کار این است که من و شما مدیر آب خودمان بشویم و به رفاه ایرانی و پایداری زیستبوم ایرانی بیاندیشد. از هیچ کس نمیخواهیم به وزارت نیرو توجه کند، اصلا وزارت نیرو مهم نیست، رفاه و زیستبوم ایرانی مهم است.