کنفرانس نیویورک و سرابِ کشور مستقل فلسطینی

مشرق نیوز شنبه 11 مرداد 1404 - 18:16
وزیر پیشین لبنان در مقاله‌ای نوشت: کنفرانس نیویورک تکرار نمایشی بی‌ثمر بود، جایی که رؤیای کشور فلسطینی زیر سایه تکبر آمریکا، لجاجت صهیونیست ها زیر سکوت شرم‌آور اعراب‌ محو شدز

سرویس جهان مشرق - عدنان منصور در روزنامه لبنانی "البناء" می افزاید: آیا شرکت‌کنندگان در کنفرانس سازمان ملل در نیویورک، با حمایت فرانسه و عربستان سعودی، گمان می‌کنند که تلاش‌هایشان در زمینه دستیابی به راه‌حلی مسالمت‌آمیز برای مسئله فلسطین، با هدف پیشبرد روندی منجر به راه‌حل دو کشوری و پایان دادن به درگیری فلسطینی-صهیونیستی، به موفقیت خواهد انجامید؟!

عدم حضور ایالات متحده و "اسرائیل" در این کنفرانس، اجازه نخواهد داد که آن به هدف مورد نظر خود دست یابد یا ثمربخش باشد؛ آن‌ هم پس از آنکه واشنگتن، این کنفرانس را "نمایشی رسانه‌ای" توصیف کرد!

آیا حاضران در کنفرانس نیویورک تصور می‌کنند که واشنگتن و تل‌آویو با راه‌حلی که خارج از اراده و خواست و موافقت قبلی آنان باشد، موافقت خواهند کرد؟!

از چه نوع راه‌حل دو کشوری سخن می‌گویند شرکت‌کنندگانی که اصلاً موجودیت "اسرائیل" را به رسمیت شناخته‌اند، و آن برایشان مشکلی محسوب نمی‌شود بلکه امری بدیهی است؟! گره اصلی ماجرا در تشکیل دولت فلسطینی است که "اسرائیل" اساساً با آن مخالف است، و این موضع را بارها و بارها از زمان پیدایش این موجودیت موقت تا به امروز، آشکارا ابراز کرده است.

آیا شرکت‌کنندگان، و در صدر آنان فرانسه، می‌توانند بازوی تل‌آویو را بپیچانند و از اراده ایالات متحده خارج شوند و آمریکا را به پذیرش آنچه در این کنفرانس تصویب می‌شود، مجبور کنند؟! آیا این افراد باور دارند که هرگونه توصیه یا تصمیمی درباره تشکیل دولت فلسطینی، با مخالفت شدید "اسرائیل" مواجه نخواهد شد، یا از سوی آمریکا ناکام نخواهد ماند؟!

دولتی فلسطینی که شرکت‌کنندگان در پی آن هستند، و به‌ویژه کشورهای عربی که دهه‌هاست پرچم این مطالبه را در نشست‌ها، کنفرانس‌ها و اجلاس‌هایشان در دست دارند، اما هنوز حاضر نیستند بپذیرند که آن دولت، به‌سبب سیاست‌های ناکارآمد، متزلزل و شکست‌خورده‌شان، و همچنین به‌دلیل مواضع ضعیف، لرزان و دنباله‌روی برخی کشورهای عربی در مسیر عادی‌سازی با رژیم اشغالگر، دیگر وجود ندارد!

این واقعیت تلخ است که باعث شده "اسرائیل" گستاخ‌تر و وحشیانه‌تر رفتار کند و با تکبر، زور و تحمیل واقعیت‌های موجود، با مسئله دولت فلسطینی برخورد کند، بدون هیچ اعتنایی به دولت‌ها و رهبران کشورهای عربی و اسلامی و کنفرانس‌ها و مواضع علنی آنان در مورد تشکیل چنین دولتی.

واشنگتن و تل‌آویو به‌خوبی از نقاط ضعف و شکست کشورهای عربی و اسلامی آگاه‌اند، و می‌دانند که بیشتر رهبران این کشورها چقدر به آمریکا وابسته‌اند، و میزان "جدیت"، "توجه" و "اشتیاق" واقعی‌شان در دفاع از مسئله ملت فلسطین چقدر است! ملتی که تنها رها شده‌اند تا در غزه قتل‌عام شوند، گرسنگی بکشند و له شوند؛ در حالی‌که آنان بی‌حرکت، نظاره‌گر هستند و خون برادری و انسانیت در رگ‌هایشان خشکیده است. آنان این صحنه وحشتناک را تماشا می‌کنند، در حالی‌که جهان از مواضع مشکوک و مبهم‌شان نسبت به مردم امت خودشان در حیرت و شگفتی فرو رفته است!

کدام دولت فلسطینی مورد نظر این کنفرانس است، به‌ویژه برای مسئولان عرب شرکت‌کننده، در حالی‌که "اسرائیل" دیگر هیچ زمینی برای تأسیس چنین دولتی باقی نگذاشته است؟! چرا این توهمِ تشکیل دولت فلسطینی همچنان ذهن عرب‌ها را مشغول کرده، در حالی‌که سیاست فریب، نفاق، و تحقیر عقل‌ها و بازی با مسئله فلسطین، همچنان در تعامل ما با ملت فلسطین ادامه دارد؟!

اعراب برای توقف شهرک‌سازی‌ها و جنگ‌ها و کشتارهای بی‌پایان "اسرائیل" چه کرده‌اند؟! آیا با عادی‌سازی و چنگ زدن به دامن آمریکا و "اسرائیل" می‌توان به تشکیل دولت فلسطینی رسید و شهرک‌سازی‌ها را متوقف کرد؟ یا با نادیده گرفتن محاصره، گرسنگی دادن و نسل‌کشی علیه ملت فلسطین؟!

کنفرانس نیویورک در پی تشکیل دولت فلسطینی است، اما چه دولتی؟! آیا هیچ عاقلی از شرکت‌کنندگان، به‌ویژه عرب‌ها، تصور می‌کند که "اسرائیل" آمادگی دارد بیش از ۱۳۰ شهرک رسمی در کرانه باختری را – فارغ از ده‌ها شهرک‌ غیرقانونی دیگر – تخلیه کند و ۵۰۰ هزار شهرک‌نشین یهودی را بیرون براند؟! آیا "اسرائیل" آمادگی دارد از بخش شرقی قدس، که پایتخت دولت فلسطینی محسوب می‌شود، عقب‌نشینی کند؛ شهری که شمار شهرک‌نشینان در آن به بیش از ۲۲۰ هزار نفر رسیده و از جمعیت فلسطینیان بومی آن پیشی گرفته است؟!

کدام دولت فلسطینی مد نظر این کنفرانس است، پس از آنکه سخنگوی وزارت خارجه آمریکا این نشست را "بی‌ثمر، در زمان نامناسب، و ترفندی تبلیغاتی در میانه تلاش‌های دیپلماتیک حساس برای پایان دادن به درگیری" توصیف کرد، و مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، آن را "سیلی بر چهره قربانیان ۷ اکتبر و پاداشی به تروریسم" دانست؟!

پس بگذار عرب‌ها و شرکت‌کنندگان در نیویورک بگویند که چگونه می‌خواهند به تشکیل دولت فلسطینی دست یابند، در حالی‌که پارلمان "اسرائیل" (کنست) رأی به اعمال کامل حاکمیت "اسرائیل" بر کرانه باختری داده است؛ اقدامی که گستاخانه و متکبرانه چالشی برای تمام دنیاست. این در حالی‌ست که پیش‌تر، واشنگتن نیز به اسرائیلی‌ها توصیه کرده بود که به‌سوی اعمال این حاکمیت پیش بروند!

آیا این اقدام پارلمان "اسرائیل" هم‌راستا نبود با یادداشت سه‌هزار رهبر مذهبی انجیلی آمریکایی که در کارزار انتخاباتی اخیر به دونالد ترامپ داده شد و در آن از وی خواسته بودند که به حاکمیت اسرائیل بر کرانه باختری و "حق ملت یهود در یهودا و سامره" به‌عنوان "قلعه توراتی اسرائیل" اعتراف کند؟!

آیا عرب‌ها صدای وزیر دارایی اسرائیل، بزالل اسموتریچ، را نشنیدند که در واکنش به کنفرانس نیویورک گفت: "ما نقشه‌ها را آماده کرده‌ایم و همه‌چیز برای اعمال حاکمیت ما بر کرانه باختری مهیاست. هیچ دولت فلسطینی در کار نخواهد بود و رئیس‌جمهور ترامپ هم با ماست"!؟

آیا شرکت‌کنندگان در کنفرانس – و در رأس آنها فرانسه – باور دارند که ایالات متحده و "اسرائیل" به ماکرون اجازه خواهند داد تا دستاوردی تاریخی در زمینه راه‌حل دو کشوری به‌دست آورد، بدون آنکه آن را ناکام بگذارند و مانع شوند؟!

واشنگتن آشکارا اعلام کرده که با هرگونه اقدامی برای به‌رسمیت شناختن یک‌جانبه دولت فلسطینی مخالف است؛ زیرا چنین اقدامی به‌زعم آن‌ها، مانعی حقوقی و سیاسی در مسیر راه‌حل نهایی ایجاد خواهد کرد!

جهان – متأسفانه – نتوانسته است عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل را تصویب کند، فقط به‌دلیل وتوی آشکار، غیرقانونی و غیراخلاقی آمریکا که تمام‌قد از "اسرائیل" حمایت می‌کند، در حالی‌که دولت اشغالگر، به تجاوزگری و توسعه‌طلبی و رد راه‌حل دو کشوری ادامه می‌دهد و از پشتیبانی کامل واشنگتن برخوردار است.

آمریکا، با موضع خود در قبال "اسرائیل"، کنفرانس نیویورک، و دولت فلسطینی، می‌خواهد بگوید: "تمام جهان در یک کفه، و من در کفه‌ای دیگر. هیچ راه‌حلی بدون موافقت من و شروط من امکان‌پذیر نیست!"

اما عرب‌ها برای آمریکا نه نقش دارند، نه اختیار، نه اهمیت، و نه هیچ اعتباری! آیا عرب‌ها نمی‌دانند که مأموریت آمریکا در قبال آنان، تنها به مطالبه، دستور، باج‌گیری و گرفتن محدود می‌شود؟! آیا هیچ ملت دیگری در عرصه بین‌الملل برای حل مسائل سرنوشت‌سازش، مانند عرب‌ها، به امپراتوری بزرگ متوسل می‌شود و به درگاهش استغاثه می‌کند، در حالی‌که خود، توان و امکانات فراوانی برای اعمال قدرت و فشار و تأثیرگذاری دارند؟ امکاناتی که اگر به‌کار گرفته می‌شد، مستبدان و ظالمان را وادار می‌کرد تا خواسته‌های بحق آنان را بپذیرند و به اجرای قطعنامه‌های بین‌المللی و رعایت حقوق ملت‌ها تن دهند!

به فلسطینیان و آزادگان در دنیای عرب می‌گوییم: نه از کنفرانس نیویورک، و نه از واشنگتن و نه از تل‌آویو، دولت فلسطینی‌ای در کار نخواهد بود. روی اروپایی‌ها و مسئولان عرب نیز حساب نکنید، چرا که همه آنان در مدار آمریکا می‌چرخند. آمریکا برنامه‌ریزی می‌کند، دستور می‌دهد و اجرا می‌کند، و دیگران فقط فرمان‌بردارند!

چه چیز تازه‌ای در بیانیه پایانی شرکت‌کنندگان در کنفرانس نیویورک وجود داشت؟! بیانیه‌ای که نقشه‌راهی برای دستیابی به صلحی عادلانه، پایدار و جامع بین فلسطینیان و اسرائیلی‌ها توصیف شد و در آن بر مسئولیت مداوم سازمان ملل در خصوص مسئله فلسطین و ضرورت پایان دادن به اشغال سرزمین‌های اشغال‌شده در سال ۱۹۶۷ از سوی "اسرائیل"، و لزوم احترام به قوانین بین‌المللی، از جمله حقوق بشر و قوانین بشردوستانه، تأکید شده بود.

چه نکته جدیدی در این ادبیات سیاسی بود که پیش‌تر هم در بیانیه‌ها و درخواست‌های کشورها، سازمان‌ها، کنفرانس‌ها، اجلاس‌های بین‌المللی و حتی خود سازمان ملل آمده بود؟! آیا تاکنون "اسرائیل" به هیچ‌یک از این بیانیه‌ها پاسخ مثبت داده است؟! آیا عاقلی می‌پندارد که بیانیه پایانی کنفرانس نیویورک با واکنش مثبتی از سوی تل‌آویو یا واشنگتن مواجه خواهد شد؟! آیا این بیانیه از "طرح صلح عربی" که در نشست سران عرب در بیروت در سال ۲۰۰۲ تصویب شد، بهتر است؟ همان طرحی که آریل شارون، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، آن را بی‌ارزش‌تر از جوهری دانست که با آن نوشته شده بود!

واقعاً، بیانیه کنفرانس نیویورک امروز نزد جنایتکار جنگی، قصاب غزه، و نزد امپراتوری مستبد چقدر ارزش دارد؟!

دولت فلسطینی از کنفرانس نیویورک، از واشنگتن و از تل‌آویو زاده نخواهد شد. این دولت نیازمند موضعی واحد و مقتدر از سوی عرب‌هاست؛ موضعی که همه ابزارهای فشار و عناصر قدرت‌شان را به‌کار گیرد. اما متأسفانه، آنان حتی در سخت‌ترین و بحرانی‌ترین لحظات نیز از این امکانات استفاده نکرده‌اند!

کجا هستند تصمیمات قاطع، بازدارنده و تحریم‌های سختی که باید از سوی ۵۷ کشور عربی و اسلامی برای مهار رژیم اشغالگر و جنایت‌هایش در فلسطین، لبنان و سوریه، و وادار کردنش به توقف تجاوزگری اتخاذ می‌شد؟!

این است حال و روز اعراب و تراژدی دائمی‌شان! چنین بوده‌اند، چنین خواهند ماند، و مواضع و تصمیم‌هایشان هم همچنان چون کف روی آب خواهد بود که بیهوده بر سطح دریا می‌لغزد و نابود می‌شود…!

منبع خبر "مشرق نیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.