نرگس کیانی: مجموعه تئاتر شهر تهران، این روزها نه مدیر دارد و نه سرپرست. این اما نه نتها حکایت این روزهای تئاتر شهر که حکایت روزهایی متمادی است که بر این مجموعه میگذرد.
کمتر کسی گمان میکرد از زمان برکناری نابهنگام حمید نیلی به شیوهای نامتعارف در روز ۲۴ آذر ۱۴۰۳ تا امروز، تئاتر شهر بدون مدیر و این روزها حتی بدون سرپرست اداره شود. با رفتن نیلی که مدیرکلی وقت هنرهای نمایشی و سرپرست مجموعه تئاتر شهر را همزمان به عهده داشت، ادارهکل به اتابک نادری و تئاتر شهر به حسن جودکی سپرده شد. این دو هنرمند و مدیر فرهنگی علیرغم شناختهشده بودن نامشان و مقبولیت نسبیشان در میان هنرمندان، نه به عنوان مدیر که به عنوان سرپرست، اداره امور را در دست گرفتند. مدت زمان سرپرستی اما محدود بود و از زمانی به بعد حضور آنها غیرقانونی تلقی میشد. از اینجا به بعد کارکنان ادارهکل هنرهای نمایشی و مجموعه تئاتر شهر دو موقعیت متفاوت را در اتاق مدیر به چشم دیدند.
سرپرست یا مدیر؟ مسئله واقعا این نیست
۱۱تیر ۱۴۰۴ با حکم سیدعباس صالحی، وزیر امور فرهنگوارشاد اسلامی رضا مردانی بهعنوان سرپرست ادارهکل هنرهای نمایشی معرفی شد. حکم وزیر حین انتقال از طریق خبر، از «سرپرستی» به «مدیرکلی» ارتقا یافت. رضا مردانی بهعنوان مدیرکل هنرهای نمایشی معرفی شد. مردانی با حضور در ادارهکل هنرهای نمایشی احکامش را بهعنوان سرپرست امضاء میکرد اما امضاء هم حین انتقال از طریق خبر، از سرپرست به مدیرکل تبدیل میشد. مردانی، به فرزان دلفانی به عنوان سرپرست هماهنگی تئاتر استانها و به سیدوحید فخرموسوی به عنوان سرپرست معاونت اجرایی، حکم داد. احکامی که در آنها سرپرست ادارهکل برای ادارات زیرمجموعهاش حکم سرپرستی صادر کرده بود. اما در خبرها رضا مردانی، بهعنوان مدیرکل هنرهای نمایشی در حال تعیین سرپرست بود. هرچند از جایی به بعد انگار زمینه پذیرش این که رضا مردانی سرپرست است نه مدیرکل شکل گرفت و در حکم آزاده انصاری بهعنوان دبیر سیامین جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان از مردانی بهعنوان سرپرست نام برده شد.
تئاتر شهر ولی چنین پروسهای را طی نکرد. تنها حسن جودکی مدتها پس از پایان زمان قانونی حکمش و انجام امور نه از سر وظیفه که از سر لطف، تئاتر شهر را ترک گفت. اینطور شد که کارکنان ادارهکل هنرهای نمایشی روزهایی را با حضور سرپرست و کارکنان تئاتر شهر روزهایی را نه تنها بدون حضور مدیر که حتی بدون حضور سرپرست طی میکنند.
از گرما تا گذر از میان ایرانیتها
تئاتر شهر این روزها در سالن اصلیاش میزبان «بر زمین میزَنَدشِ» علی شمس و در سالن سایهاش میزبان «مکبث نیهیلیسمِ» نیما گودرزی و «کافه مَکاَدَمِ» آرمان شهبازی است. در سالن قشقایی «داستان باغوحشِ» خسرو خورشیدی و «پلکانی به سوی بهشتِ» داریوش رعیت اجرا میشوند. مهمان آینده سالن قشقایی هم آرش دادگر است که با «نودویک | ۹۱» میآید. فرشید هدی هم با «آوازخوان طاس» به کارگاه نمایش آمده است. «کهته»ی (kohteh) حسین اسدی روزهای آخر اجرایش را در چهارسو طی میکند و «اِلاویاتانِ» (Elaviathan) محمد میرعلی اکبری قرار است به زودی به چهارسو بیاید.
سالن اصلی مجموعه همچنان طوری گرم است که بروشورها نقش بابدبزن را به خود میگیرند. ایرانیتهایی که قرار بود در طرح جنجالبرانگیز «تعیین تکلیف حریم تئاتر شهر» خیلی زود جای خود به حصارهایی طراحی شده بدهند همچنان بر سر جای خود هستند. دستفروشهایی که اگر چارهای جز دستفروشی داشتند کار دیگری میکردند، قرار بود ساماندهی شوند و نشدهاند. آنها همچنان در پیادهراهی که باید برای رسیدن به راه ورود و خروج از میان ایرانیتها پشت سر گذاشت حضور دارند. وضعیت کادر ادرای تئاتر شهر مشخص نیست و اگرچه اهالی تئاتر میدانند اما بهعنوان مثال به صورت رسمی اعلام نشده است که مسئولیت مدیریت روابط عمومی تئاتر شهر با کیست؟ در کنار اینها کیست که از لزوم نگهداری ساختمان باقدمت و پرترددی چون تئاتر شهر مطلع نباشد و کیست که نداند در طول این مدت این مسئله نیز به فراموشی سپرده شده است.

و سوال بیپاسخ: چرا سالن اصلی هنوز گرم است؟
معضل قطعی آب و گرما، همچون همه نقاط کشور دست بر گلوی تئاتر شهر هم گذاشته است. هرچند گمان میشد مسئولین فرهنگی باید پیش از پیچیده شدن صدای پای این معضل در لولههای آبِ خشکِ تئاتر شهر، فکری برای آن بکنند.
فکری که ظاهرا شده اما پاسخ به آن با تعلل همراه بوده است. مطابق نامهای که اتابک نادری، سرپرست وقت ادارهکل هنرهای نمایشی خطاب به بهروز فتحی، مشاور اجرایی معاونت امور هنری مینویسد درخواست خرید تانکر آب ۲۳ فروردینماه امسال مطرح شده است؛ یک «تانکر آب ۳۰ هزار لیتری جهت سرویسدهی بهینه به مخاطبین تئاتر». نخستین نارضایتیها از عدم پاسخگویی به این درخواست در اجرای علی شمس شنیده شد. اجرای «بر زمین میزَنَدَش» که از ۲۲ تیر روی صحنه سالن اصلی رفت. امکانناپذیر بودن برآورده کردن اولیهترینِ نیازها؛ استفاده از سرویس بهداشتی معضل تئاتر شهر شد. تا جایی که گروه نمایشی به ناچار همه سرویسهای بهداشتی نزدیک به تئاتر شهر را میشناختند. در کنار این تماشاگرانی که هرچهقدر خود را با بروشور باد میزدند خنک نمیشدند. این شرایط تا سوم مرداد ۱۴۰۴ ادامه داشت. تا زمانی که سرانجام خبر آمد: «عملیات فنی شامل نصب و جابجایی سه تانکر ۴ هزار لیتری و لولهکشیهای مجدد در محل» انجام شده است. نصب سه تانکر ۴ هزار لیتری به جای یک تانکر ۳۰ هزار لیتری موجهترین پاسخ برای این سوال است که چرا سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر همچنان گرم است؟ اقدامی که حتی اگر بتوان دلایلی اقتصادی یا فنی برای انجام آن قائل بود اما هیچگونه توضیح رسمی به رسانهها در خصوصش داده نشده است.
تئاتر و تئاترهایی این روزها کم درخواست ندارند. از (چنانچه درگزارش برنا آمده است) «معرفی دبیران جشنوارهها با فاصلهای معقول از زمان برگزاری» تا «انتشار عمومی و دقیق گزارشهای مالی جشنوارههای سال گذشته». با این حال اینبار سوال به نظر سادهتر از همه اینها میرسد. تئاتر شهر تا چه زمانی قرار است نه تنها مدیر که سرپرست هم نداشته باشد؟ و بهتبع مرتفع شدن مسائل و مشکلات این بنا و ساکنینش تا چه زمانی قرار است به تعویق بیفتد؟
59242