جلایی پور: دو تا علی لاریجانی داریم/ جلیلی در «شعام» نباشد مشکل کشور در عبور از «پیچ جنگی» فعلی حل نمی‌شود اگر...

اقتصادنیوز پنج شنبه 16 مرداد 1404 - 08:45
اقتصادنیوز: حمیدرضا جلایی پور گفت: روشن است که عاقلانه‌ترین کارها این هست که حاکمیت از این تندروی‌ها فاصله بگیرد. دبیری لاریجانی همینجا معنا دارد و گرنه حسین شریعتمداری را برای این‌کار بکار می‌گرفتند.

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، حمیدرضا جلایی پور، فعال سیاسی اصلاح طلب، در گفت و گویی به بیان نکاتی درباره بازگشت لاریجانی به شورای علی امنیت ملی، سرنوشت سعید جلیلی، شورای دفاع و ... پرداخته است. در ادامه مشروح این گفت و گو را در ادامه می خوانید؛

* اخیراً درپی ایجاد تغییرات در شورای عالی امنیت ملی، شورای دفاع تشکیل شد. همچنین آقای لاریجانی هم به دبیری شورای عالی امنیت ملی منصوب شده است. ارزیابی شما از این تغییرات چیست؟

ارزیابی دقیق از هر دو موضوع در سوال شما هنوز کمی زود است. زیرا پس از جنگ دوازده روزه هنوز مقامات رسمی و مربوطه درباره علل این تصمیمات نظری نداده‌اند. ما بیشتر می‌توانیم براساس شواهد و قرائن گمانه‌هایی را مطرح کنیم. 

به نظر می‌رسد تشکیل شورای دفاع نتیجه بررسی مسولان پس از جنگ دوازده روزه هست. باز به نظر می‌رسد حکومت وقوع مجدد جنگ را جدی تلقی می‌کند و قصد دارد با تشکیل شورای دفاع چابک‌تر و موثرتر با شرایط جنگی برخورد کند. و حتی اگر جنگ هم نشد این شورای دفاع متمرکزتر به تقویت امور دفاعی بپردازد. این تصمیم در واقع نوعی «کابینه دفاعی جنگی» در رویارویی با وضعیت جنگی و یا تقویت بنیه دفاعی است. 

معرفی علی‌لاریجانی بعنوان دبیر شورای امنیت ملی هم نشان دهنده تصمیم حکومت در بازبینی سیاست‌ها و قوی‌تر اجرا کردن آن‌ها است. همه می‌دانیم در شرایط فعلی کشور و حکومت آن در شرایط و «پیچ سختی» در برابر اسرائیل و بلوک غرب قرار دارد. بلوک غرب از ایران تسلیم می‌خواهد. 

برای عبور از این پیچ جنگی سه راه حل مطرح هست

هم اکنون برای عبور از این پیچ جنگی سه راه حل مطرح است. یکی راه حل تداوم جنگ به هر قیمت. یعنی همین راه تندروها در کشور. یکی هم راه حل انعطاف حداکثری در برابر آمریکا و یکی هم راه حل سوم است. در راه حل سوم بنا به جنگ به هر قیمت نیست و بنا به تسلیم هم نیست بلکه بنا به یک دیپلماسی فعال و ابتکاری (در حین افزایش توانایی نظامی، اقتصادی و اجتماعی کشور) است. به نظر می‌رسد انتصاب لاریجانی بدین خاطر هست که حکومت راه سوم را محکم‌تر طی کند. اگر غیر از این بود حکومت لازم نمی‌دید که علی‌لاریجانی را که دو بار در انتخابات ١۴٠٠ و ١۴٠٣ صلاحیتش را برای ریاست جمهوری تایید نکرده دوباره بخواهد در پست مهم دبیری شورای عالی امنیت ملی (شعام) بکار گیرد.

* پس شما از حضور علی لاریجانی در پست دبیری شعام دفاع می‌کنید؟ 

اگر توجه کنید ما دو تا علی لاریجانی داریم. یکی لاریجانی «یک» که از اول انقلاب تا وقتی که به او تندروها در قم کفش پرتاب کردند، است. یکی هم لاریجانی «دو» است که یکی از ویژگی‌های این لاریجانی مخالفت با سیاست‌های تندروانه در سال‌های اخیر است. اشاره شد شاید به همین دلیل هم صلاحیت او در انتخابات ١۴٠٠ و ١۴٠٣ تایید نشد. من در این گفت‌گو از لاریجانی «دو» در مسولیت دبیری شعام (شورای عالی امنیت ملی) دفاع می‌کنم. 

همه مدیران باید مواظب ورود به موازی کاری باشند

* معنای تشکیل شورای دفاع در شرایط فعلی چیست و چقدر ممکن است موازی کاری با نهادهای دیگر انجام شود؟

به اهمیت شورای دفاع پس از جنگ دوازده روزه و در پاسخ سوال بالا جواب دادم. اما بحث موازی‌کاری دو پاسخ دارد. پاسخ اول این که در هر سازماندهی جمعی امکان موازی‌کاری هست. حتی ممکن است نه بین دو سازمان که در یک سازمان کوچک میان رئیس سازمان و معاونش موازی‌کاری بشود. لذا همه مدیران باید مواظب ورود به موازی کاری باشند. اما در مورد موضوع تشکیل شورای دفاع و انتصاب لاریجانی به دبیری شعام (شورای عالی امنیت ملی) می‌شود امیدوار بود که موازی‌کاری‌ها کمتر شود. 

زیرا اولا تشکیل شورای دفاع زیر مجموعه قانونی شورای عالی امنیت ملی است. بعنوان مثال هم اکنون شورای امنیت کشور هم در وزارت کشور زیر مجموعه شورای عالی امنیت ملی است. ثانیا احتمالا یکی از فلسفه‌های انتخاب لاریجانی برای پایان دادن به موازی‌کاری‌ها در حساس‌ترین سازمان‌های سیاسی، امنیتی، نظامی و اطلاعاتی کشور است. ثانیا لاریجانی فردی صاحب تجربه در بزنگاه‌های بحرانی کشور بوده. وزیر بوده، ده سال مدیر صداسیما بوده و سه دوره ریاست مجلس بوده. سابقه طولانی در حضور در نشست‌های شعام داشته. لاریجانی دبیر و مسولی صفر کیلومتر در شورای عالی امنیت ملی نیست. ثالثا لاریجانی قبلا با پزشکیان در هیئت رئیسه مجلس کار مشترک بدون حاشیه داشته‌اند. این‌ها نشانه‌هایی می‌تواند باشد که موازی‌کاری‌ها محدودتر شود. 

کشور نیازمند بازگشت عقلانیت و نیاز به تغییر رویکردها است

* آیا بازگشت لاریجانی به این معناست که حاکمیت به سمت اصلاحات می‌رود؟

حتما کشور نیازمند بازگشت عقلانیت و نیاز به تغییر و اصلاح رویکردها است. در سوالات بالا به ویژگی‌های لاریجانی و تصمیمات اخیر حکومت اشاره کردم. علی لاریجانی در شرایط فعلی و در این پیچ حساس جنگی از یک مزیت دیگر نیز برخوردار است. او در شرایط فعلی از حمایت مهمترین نیروی سیاسی داخل جامعه ایران برخوردار است. ببینید در شرایط فعلی از چهار جریان و نیروی سیاسی می‌توانیم صحبت کنیم. 

اول، رادیکال‌های اصول‌گرا، شامل جبهه پایداری و دولت سایه جلیلی و حامیان آن‌ها در رسانه‌ها و در دستگاه‌های امنیتی. دوم، میانه‌روها که وسیع‌ترین نیروهای سیاسی کشور هستند. شامل اصلاح‌گران توافق‌گرا (خاتمی، حسن خمینی و پزشکیان، جهانگیری و حامیانشان)، اصول‌گرایان میانه‌رو (قالیباف و لاریجانی و حامیانشان) و اعتدال‌گران (روحانی و حامیانش).

سوم، گذرکنندگان از جمهوری اسلامی (میرحسین و تاج‌زاده و حامیان‌شان، بخشی از ملی مذهیی‌ها و بخشی از جمهوری‌خواهان خارج از کشور). چهارم، سرنگونی طلبان هستند. این نیرو وزن اجتماعی در ایران ندارد اما حمایت نیروی نظامی و رسانه‌ای دشمن را  (یعنی اسرائیل را) با خود دارند. این نیرو شامل طرفداران پسر شاه و نیروهای مسلح معارض ج.ا مثل مجاهدین خلق، کومله و جیش‌العدل و ...هستند. 

نکته مهم این است که دبیری علی‌لاریجانی در شعام مورد حمایت نیروهای سیاسی میانه‌رو و توسعه‌گرا و توافق‌گرای کشور هستند. و اتفاقا این نشان می‌دهد هم دولت و حاکمیت دست به انتخاب خوبی زده‌ اند.

جلایی پور: دو تا علی لاریجانی داریم/ حکومت وقوع مجدد جنگ را جدی تلقی می‌ کند/ با این صداسیما شکاف حکومت و جامعه پر نمی‌شود

جلیلی در «شعام» نباشد مشکل کشور در عبور از «پیچ جنگی» فعلی حل نمی‌شود اگر...

*ارزیابی شما از سرنوشت سعید جلیلی چیست؟

من از اخبار پشت پرده خبر ندارم. ممکن است جناب جلیلی در شورای عالی امنیت ملی بماند یا برود. این مهم نیست، مهم اراده حاکمیت بر تغییر رویکردها در امور سیاسی امنیتی است. اگر این اراده باشد بودن جلیلی در شورای عالی امنیت ملی مشکل نیست. ولی اگر اراده تغییر رویکردها در حاکمیت سست باشد، جلیلی هم در شورای عالی امنیت ملی نباشد مشکل کشور در عبور از «پیچ جنگی» فعلی حل نمی‌شود. 

ضمنا توجه داشته باشید افراد و گروه‌های تندرو در سیاست همه کشورها حضور دارند. لذا حضور تندروها در سیاست کشور ما معضل نیست، معضل و ضایعه وقتی است که این جریان تندرو و هزینه‌ساز بیش از دو دهه و بدون رعایت قواعد دموکراسی بر تصمیمات مهم کشور موثر بودند و هزینه‌های سهمگین ایجاد کردند؛ از احمدی‌نژادی‌ها که از محو اسرائیل می‌گفتند تا دولت سایه که دست از توهم‌گرایی بر نمی‌دارد. این ضایعه بوده. شما می‌بینید همچنان این تندروها و آغل‌گراها بر صداسیمای کشور در این شرایط حساس حاکم‌اند. این تندروها جدی‌ترین نیروی اخلال‌گر میان شهروندان و حکومت در این شرایط جنگی هستند.

عاقلانه‌ترین کارها این هست که حاکمیت از این تندروی‌ها فاصله بگیرد.

* آیا حضور لاریجانی در شعام به این معنا است که جایگاه تندروها در حاکمیت محدود می‌شود؟

ببینید، شوخی که نداریم. اشاره شد کشور در شرایط و «پیچ و گردنه جنگی» قرار دارد. این تندروها یکی از عواملی بودند (البته تنها عامل نبودند، یک عامل مهم دیگر تجاوزگری اسرائیل با حمایت بلوک غرب علیه ایران و حکومت آن است) که ایران را با شرایط بحرانی فعلی روبرو کردند. روشن است که عاقلانه‌ترین کارها این است که حاکمیت از این تندروی‌ها فاصله بگیرد. دبیری لاریجانی همینجا معنا دارد و گرنه حسین شریعتمداری را برای این‌کار بکار می‌گرفتند. 

۳ کاری که حاکمیت برای عبور آبرومندانه از پیچ جنگی باید انجام دهد

* برای عبور از پیچ و گردنه جنگی فعلی چه کارهایی باید انجام شود و این چه نسبتی با لاریجانی دارد؟ 

ببینید هم اکنون حاکمیت برای عبور آبرومندانه از پیچ جنگی فعلی حداقل سه کار باید انجام بدهند. علی لاریجانی در هر سه کار می‌تواند در پست دبیری شورای عالی امنیت ملی خدمت کند. اولین کار آمادگی همیشگی دفاعی کشور در برابر تجاوز احتمالی اسرائیل تجاوزپیشه و برتری‌طلب است. اشاره شد اینجا لاریجانی می‌تواند کمک کند. دومین کار، یک دیپلماسی ابتکاری و خلاق است. در این دیپلماسی خلاق دولت، وزارت خارجه برای سوالات مهمی باید پاسخ داشته باشد.

* چه سوالاتی؟ 

من به چهار تا از این مسائل اشاره می‌کنم. 

مساله اول با غنی‌سازی چه کنیم؟ (بحث داشتن یا نداشتن صنعت هسته‌ای نیست)؛ روی میزانی از غنی سازی به هرقیمتی ولو وقوع جنگ مجدد بایستیم؟ یا روی کنسرسیوم کار کنیم؟ یا می‌شود برای یک دوره زمانی غنی‌سازی را تعلیقش کرد؟ یا می‌شود تعطیلش کرد؟ یا این که نباید وارد می‌شدیم حالا که وارد شدیم نباید عقب کشید؟ 

مساله دوم این است که حکومت ایران با موجودیت اسرائیل چه سیاستی داشته باشد؟ سیاست محو اسرائیل؟ یا سیاست ترک مخاصمه با اسرائیل (بدون شناسایی مشروعیت دولت اسرائیل)؟ با طرح دودولتی اعراب چگونه باید روبرو شد؟ همراهی کنیم یا مخالفت کنیم؟ 

مساله سوم نحوه حمایت ایران از گروه‌های مقاومت منطقه در چه سطحی باید باشد؟ در سطح حمایت از طریق سپاه قدس باشد؟ یا حمایت معنوی، سیاسی جمهوری اسلامی باشد و حمایت مالی از طریق جامعه مدنی باشد؟ 

مساله چهارم درباره سطح روابط جمهوری اسلامی با آمریکا چه باید کرد؟ مطلقا نباید "رابطه" داشت یا "گفت و گو" می‌توان داشت یا باید برای حل مسائل طرفین آماده "مذاکره و توافق" بود؟ یا حتی دنبال مذاکره جامع به قصد بازگشایی سفارتخانه‌ها بود؟ برای داشتن یک دیپلماسی فعال و در خدمت رفع تحریم و توسعه کشور باید به مسائل چهارگانه پاسخ روشن داشت. 

نه چین و نه روسیه به ایران را قصه غنی سازی و موضوع اسرائیل کمک نمی‌کنند

* فقط مشکل همین سوالات هست؟ 

اتفاقا مشکل عمیق‌تر است. شما می‌دانید در برابر انتظار پاسخ به مسائل چهارگانه یک روایت دیگر (یا به اصطلاح روایت غیر غربی یا بیرون از پارادایم آشتی با غرب) هم هست که گفته می‌شود چهار سوال فوق دستور کار و فریب غرب در برابر ایران است. لذا ایران راهی جز مقاومت ندارد و در دیپلماسی باید دنبال امکانات غیر غربی باشد. اما مشکل این نگاه این است که نه چین و نه روسیه به ایران را قصه غنی سازی و موضوع اسرائیل کمک نمی‌کنند. در ده سال گذشته هم کمک نکرده‌اند.

مشکل ایران تا قبل از جنگ اخیر ناترازی‌ها و معیشت بود

* با چنین وضعیتی چه باید کرد؟ 

بحث همین هست. آیا باز باید سیاست مقاومت یک بعدی فعلی را به هر قیمت ادامه داد؟ آیا تداوم سیاست یک بعدی، نظام سیاسی و تمامیت ایران را با مخاطره روبرو نمی‌کند؟در دو دهه گذشته با تداوم سیاست مقاومت یک بعدی، ایران از رشد اقتصادی بالای پنج درصد و از دریافت تکنولوژی روز محروم بوده، به شبکه مقاومت ایران در اطراف اسرائیل ضربات مهلک وارد شده و به فرماندهان نظامی و دانشمندان و پدافند ایران ضربات جدی وارد شده است. مشکل ایران تا قبل از جنگ اخیر ناترازی‌ها و معیشت بود و حالا نگرانی از وقوع جنگ مجدد بر آن افزوده شده است. (این پدیده روانشناسی جمعی در برابر نیاز کشور به توسعه قرار می‌گیرد).

* با این وضعیت باز ایران باید سیاست‌های ده سال پیش خود را بدون تغییر ادامه دهد؟ 

اتفاقا انتظار این است که لاریجانی در دادن پاسخ با کفایت‌تر، در یک دیپلماسی فعال‌تر برای عبور از پیچ جنگی فعلی کمک کند. 

سومین کار برای عبور از پیچ جنگی فعلی کار مهم کاهش شکاف میان بخش‌های جامعه و حکومت است

* به سومین کار برای عبور از پیچ جنگی اشاره نکردید؟ 

سومین کار برای عبور از پیچ جنگی فعلی کار مهم کاهش شکاف میان بخش‌های جامعه و حکومت است. مردم در شرایط فشارهای معیشتی در مجموع در جنگ دوازده روزه خیلی ایران‌دوستانه و میهن‌دوستانه اعلام حضور کردند. به این مردم باید پاسخ شایسته و کرامت‌مندانه داد. زیرا همکاری جامعه و حکومت رکن رکین دفاع ملی و رکن رکین در برابر تجاوزات اسرائیل است. 

* آیا شما معتقدید حاکمیت در چهل روز گذشته کاری برای کاهش شکاف میان جامعه و حکومت انجام نداده است؟ 

نظر من این است که حکومت گام‌هایی برداشته و اتفاقا یکی از همین گام‌ها انتصاب علی‌لاریجانی در دبیری شورای عالی امنیت ملی است. این سرنگونی‌طلبان و گذاری‌ها از جمهوری‌اسلامی هستند که معتقدند و تبلیغ می‌کنند اولا کاری انجام نشده و ثانیا این کارها در قالب حکومت فعلی فایده ندارد. 

دولت دنبال ارسال پیامک به زنان مردم نیست

* به صورت مصداقی بفرمایید حکومت در چهل روز گذشته چه گام‌هایی برداشته و یا باید بردارد؟ 

١-یکی دولت دنبال جنگ طلبی نبود اتفاقا دنبال مذاکره با آمریکا بود. دولت داشت دور ششم مذاکره را انجام می‌داد که اسرائیل جنایت‌کار به ایران حمله کرد. اما دیپلماسی و مذاکره از موضع عزت باید ادامه پیدا کند. چون راه عبور از هر شرایط جنگی مالا از طریق مذاکره و دیپلماسی است. ٢-حمایت دولت در تخصیص یارانه به دهک‌های پایین جامعه بصورت جدی در جریان هست. 

٣-دولت شبانه روز در تلاش است که با کمبود سوخت، برق، گاز و آب مبارزه کند. کار سختی است و مردم هم به حق انتظار دارند. ۴-دولت دنبال تحمیل پوشش نبوده و نیست و دنبال ارسال پیامک به زنان مردم نیست. ۵-دولت دنبال کنترل فعالان فضای مجازی از طریق لایحه صیانت نیست. لایحه مربوطه را پس گرفت. 

۶-حکومت دنبال تسهیل همه جانبه سفر و رفت و آمد ایرانیان خارج از کشور به ایران است. ٧- قوه قضاییه به دنبال یک عفو عمومی بزرگ هست. اگر انجام شود تعداد زندانیان به سوم کاهش پیدا می‌کند. ٨- همین انتصاب لاریجانی به دبیری جدید شعام. و غیره ولی نکته این است که این‌ها کافی نیست.

وقتی برق می‌رود افراد انقدر ناراحت نمی‌شوند که اینترنت با اخلال روبرو می‌شود

* منظور از کافی نبودن چیست؟

مهمترین تغییر در کادر مدیریتی و سیاست‌های صداسیما است. با این صداسیما حکومت نمی‌تواند با مردم ارتباط همدلانه پیدا کند. با این صداسیما شکاف حکومت و جامعه پر نمی‌شود. متاسفانه این ها تصعیدگرا (تندتر و تندترش کن) و آغل‌گرا هستند. 

مساله بعدی قصه پر غصه سرعت، پهنا و دسترسی اینترنت است. اساسا به تغییر مدیریت در فضای اینترنت و دیجیتالی نیاز است. شما یادتان است پس از پیروزی در  انتخابات ١۴٠٣،خیلی از وزیر جوان مخابرات تعریف می‌کردند. ولی پس از یک سال هنوز تغییر در خور توجهی رخ نداده است. نظرسنجی‌های اخیر نشان می‌دهد که اینترنت برای بیش از پنجاه در صد ایرانی‌ها خیلی مهم است. رکن زندگی آن‌ها است. من در میان فامیل دیدم وقتی برق می‌رود افراد انقدر ناراحت نمی‌شوند که اینترنت با اخلال روبرو می‌شود. اخلال در اینترنت همه اقشار جامعه یعنی هر ده دهک را آزار می‌دهد. متاسفانه مدام گفته می‌شود اقتصاد دانش پایه برای ایران خیلی مهم است؛ یا گفته می‌شود تقویت زیرساخت‌های هوش مصنوعی خیلی مهم است ولی در عمل الان وضع اینترنت از سال پیش بدتر هست.

منبع خبر "اقتصادنیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.