مهدی زارع، استاد تمام زمینشناسی در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی رکنا با نگاهی جامع و کارشناسی به دلایل افزایش وقوع زلزلههای کوچک و ریز در استان تهران بهویژه در ماههای اخیر پرداخت.
دکتر زارع توضیح میدهد که چرا در ماههای گرم سال، به خصوص مردادماه، افزایش چشمگیری در آمار زلزلههای سطحی و کمعمق به ویژه در مناطق ورامین و اطراف تهران به ثبت رسیده است و این موضوع را به یک ترکیب از عوامل طبیعی و انسانی مرتبط میداند.
زارع ابتدا به مسئلهای بنیادی اشاره میکند؛ تراکم بالای ایستگاههای لرزهنگاری و شتابنگاری در تهران که باعث میشود حتی کوچکترین لرزشها نیز شناسایی و ثبت شوند. تهران، به عنوان پایتخت و یکی از پرجمعیتترین مناطق ایران، دارای بیشترین تعداد ایستگاههای ثبت زلزله است و همین امر، ثبت زلزلههای کوچک در این منطقه را نسبت به دیگر نقاط کشور افزایش میدهد. همچنین تراکم جمعیت بالای این ناحیه باعث شده حتی لرزشهای کوچک و کمقدرت نیز توسط تعداد زیادی از افراد احساس و گزارش شوند؛ چیزی که در مناطق کمجمعیتتر به ندرت مشاهده میشود.
اما نکتهای که زارع بسیار بر آن تأکید دارد، افزایش غیرمعمول و مستمر زلزلههای ثبت شده در مردادماه( ماه آگوست) طی یک دهه گذشته، به ویژه در منطقه ورامین است. این افزایش آماری، که مطالعات مشابه آن در مناطق دیگر مانند شهریار نیز در جریان است، احتمالاً به دلایل پیچیدهای بازمیگردد که ترکیبی از عوامل زمینشناسی و تغییرات انسانی است. در رأس این عوامل، برداشت گسترده و بیرویه آبهای زیرزمینی در ماههای گرم سال قرار دارد؛ فرآیندی که فشار هیدرواستاتیک در سازندهای زیرزمینی را کاهش داده و میتواند گسلهای فعال را تحریک کند.
زارع به دادههایی اشاره میکند که نشان میدهد بسیاری از زلزلههای اخیر در تهران و مناطق اطراف آن، دارای عمق کم و سطحی هستند؛ نشانهای که میتواند حکایت از تأثیر مستقیم برداشت آب زیرزمینی بر افزایش تنشهای زمینشناسی و فعالشدن گسلها داشته باشد.
او یادآور میشود که حدود ۸۰ درصد نیاز آبی تهران و کرج از منابع آب زیرزمینی تأمین میشود و در شرایط بحران کمآبی، به خصوص در مردادماه، برداشت بیرویه تشدید میشود. این شرایط باعث تغییراتی در تنشهای سازندهای زمینشناسی و افزایش احتمال وقوع زلزلههای کوچک میشود.
زارع این پدیده را نه تنها در ایران، بلکه در مناطق خشک و لرزهخیز جهان مانند جنوب کالیفرنیا، هند و اسپانیا نیز مشاهده کرده است؛ مناطقی که افزایش لرزشهای زمین در تابستانها و زمان برداشت شدید آب زیرزمینی گزارش شده است. این تشابه جهانی نشان میدهد که پدیده تهران نیز نیازمند توجه و پژوهش ویژه است تا بتوان راهکارهای مدیریتی و پیشگیرانه مناسب اتخاذ کرد.
او همچنین به زلزله قابل توجهی اشاره میکند که در سیزدهم اردیبهشت سال جاری در غرب شهرستان شهریار رخ داد و تمرکز توجه کارشناسان را بر «گسل ماه جنوب کرج» جلب کرد؛ گسلی فعال و کلیدی که از حوالی ماهدشت آغاز شده و پس از عبور از غرب استان تهران، به شمال تهران امتداد مییابد. این گسل نقش بسیار مهمی در شکلگیری ساختار زمینشناسی منطقه دارد و مناطقی مانند شهریار و ملارد را تحت تاثیر خود قرار داده است. شهریار به عنوان بخشی از مخروط افکن پاییندست این گسل، از نظر لرزهای حساسیت بالایی دارد زیرا رسوبات آبرفتی حاصل از فعالیت گسل در آن انباشته شده و میتواند اثرات لرزهای زلزله را تشدید کند.
زارع تأکید میکند که برداشت شدید و بیرویه آبهای زیرزمینی در این منطقه به ویژه در فصول گرم، باعث کاهش فشار در سازندهای زیرزمینی شده و گسلهای فعال را تحریک میکند. گرچه آمار کامل و دقیق لرزهای برای شهریار در دست نیست، اما روند مشابهی که در ورامین دیده شده، احتمال وجود وضعیت مشابه در شهریار را افزایش میدهد و مطالعات بیشتر برای تأیید این موضوع در حال انجام است.
وی هشدار میدهد که برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی نه تنها مشکلات آب و برق کنونی کشور را تشدید میکند، بلکه با تخلیه سریع آبخوانها، باعث از بین رفتن فشار و استحکام لایههای خاک و آبرفت میشود که این امر موجب نشست زمین، ترکخوردگی سازهها، تخریب زیرساختهای حیاتی مانند راهها، خطوط لوله و حتی خطوط راهآهن خواهد شد. این تخریبها میتوانند پیامدهای جبرانناپذیری برای پایداری و امنیت منطقه داشته باشند.
در حوزه لرزهشناسی، زارع توضیح میدهد که غرب استان تهران، جنوب استان و دشت ورامین مناطقی هستند که سابقه وقوع زلزلههای بزرگ را دارند و برداشت گسترده آب زیرزمینی میتواند دوره بازگشت این زلزلهها را کاهش دهد. این یعنی اگر پیشتر انتظار میرفت زلزله بزرگی پس از هر صد سال رخ دهد، این دوره به چند دهه کاهش یافته و احتمال بروز زلزلههای بزرگ در آینده نزدیک افزایش یافته است. این هشدار مهمی برای تهران و حومه است که باید با جدیت مدیریت و برنامهریزی شود.
در پایان، زارع بر ضرورت به کارگیری روشهای علمی دقیق مانند مدلسازی پیشرفته و تحلیل دادههای آماری جامع تأکید میکند تا بتوان فشار و تنشهای گسلها را پایش کرد و پیشبینیهای دقیقتری انجام داد. او یادآور میشود که هشدارها باید بر پایه دادههای مستند علمی باشند و از گمانهزنیهای غیرعلمی که ممکن است موجب ترس یا اطلاعات نادرست شود، پرهیز کرد که مستلزم دسترسی آزاد کارشناسان به داده های اطلاعاتی است. تنها با این رویکرد است که میتوان از خطرات احتمالی جلوگیری کرده و امنیت و سلامت جامعه را تضمین کرد.
زارع بیان داشت: متاسفانه در ایران دسترسی به داده های ریز اطلاعاتی در امور کارشناسی و علمی بسیار سخت است یا اصلا وجود ندارد و این مشکلات زیادی را برای جامعه علمی کشور ایجاد کرده است.