سرویس جهان مشرق -معن حمیه تحلیلگر سوری در مقاله ای با عنوان "مقاومت حقی که هرگز ساقط نمیشود، و دولت نباید عناصر قدرت خود را از بین ببرد" در روزنامه "البناء" لبنان نوشت: لبنان جزئی حاشیهای در پروژه بهزانو درآوردن منطقه نیست، بلکه در صدر فهرست اهداف قرار دارد، زیرا با مقاومت خود مانعی سخت در برابر اشغال و طرحهای سلطهطلبانه ایجاد کرده است.
مقاومت در لبنان، حقی است که اسناد بینالمللی آن را تضمین کرده و قانون اساسی لبنان نیز بهروشنی بر آن تصریح دارد. حق لبنانیها در مقاومت و دفاع از سرزمینشان ساقطشدنی نیست و هیچ قدرتی در جهان نمیتواند آن را مصادره کند، تا زمانی که دشمن صهیونیستی بخشی از خاک لبنان را اشغال کرده و به تجاوزات و نقض روزانه حاکمیت لبنان ادامه میدهد، حتی با وجود توافق آتشبس.
لبنان توانست بهواسطه مقاومت، بیشتر سرزمین خود را آزاد کند و موازنهای بازدارنده در برابر دشمن ایجاد نماید. این همان چیزی بود که ایالات متحده آمریکا و همپیمانان غربی و منطقهایاش را به حمایت از موجودیت صهیونیستی واداشت تا جنگی جهانی، چندوجهی و چندشیوه علیه نیروهای مقاومت و کشورهایشان به راه اندازند. این جنگ بیسابقه با «بهار عربی» صهیونیستی آغاز شد و به اوج خود رسید با استفاده از تروریسم چندملیتی علیه سوریه، تا رسید به نسلکشیای که علیه فلسطینیان در غزه انجام میشود و تجاوز مستمر به لبنان.
تجاوز صهیونیستی به لبنان تنها به ارتکاب کشتار جمعی علیه غیرنظامیان و کودکان، و نه به ویرانکردن خانهها و مؤسسات و نه به نابودی روستاها و مزارع محدود نشد؛ بلکه نوع دیگری از تجاوز نیز وجود داشت که اتاقهای سیاه تحت مدیریت نهادهای اطلاعاتی و مراکز پژوهشی غربی بر عهده گرفتند. آنها طرحهای شومی ریختند تا لبنان را به موجودیتی سست و فاقد انسجام تبدیل کنند، از طریق شعلهور ساختن غرایز فرقهای، مذهبی و انزواطلبانه، و تضعیف حس تعلق ملی مشترک.
در نتیجه، لبنان امروز با چالشی وجودی روبهروست که خطرناکترین در تاریخ معاصر آن به شمار میرود، چرا که دشمن صهیونیستی، با پشتیبانی غربی ها و برخی کشورهای منطقه، میکوشد شروط خود را بر لبنان تحمیل کند و آن را از عناصر قدرتش تهی سازد. این همان چیزی است که در سند پیشنهادی فرستاده آمریکایی "توم براک" آمده و بیشتر وزرای دولت نواف سلام بیآنکه کوچکترین واکنشی نشان دهند، با آن موافقت کردند؛ دستکم از حیث ترتیب بندهایی که بر اساس اولویتهای «اسرائیلی» تنظیم شده بود.
با این حال، سند براک موافقت کامل لبنانیها را به دست نیاورد و ممکن است شاهد روندهای قانونی و قانون اساسی برای لغو آن باشیم. این سند، حقی را که قانون اساسی لبنان و اسناد بینالمللی تضمین کردهاند، لغو نمیکند. لبنانیها با وجود همه فشارها و چالشها، از حق طبیعی و فرصتهای واقعی برای دفاع از وجود و حقوق خود برخوردارند و هرگز از آن چشمپوشی نخواهند کرد، حتی اگر محاصره شدیدتر و رویارویی شعلهورتر شود.
فرصت پیشروی لبنان برای بسط حاکمیت دولت بر سراسر اراضی اشغالیاش، از مسیر سلب عناصر قدرت نمیگذرد، بلکه از مسیر سرمایهگذاری بر آنها و چندبرابر کردنشان میگذرد. سلاح مقاومت هرگز باری بر دوش دولت نبوده، بلکه دژ مستحکم آن و تضمین واقعی بازدارندگی در برابر دشمن بوده است. انکار یا نادیدهگرفتن این حقیقت، به معنای از دست دادن فرصت ساختن کشوری قوی و توانمند و از میان بردن اصل حاکمیت و کرامت ملی است.
ساختن لبنان قدرتمند جز با حفظ عناصر قدرت که کارآمدی خود را در نبردهای آزادیبخشی و دفاع از لبنان ثابت کردهاند، ممکن نیست. سرزمینی که با خون شهیدان سیراب شده، جز با مقاومت بازپس گرفته نمیشود و این خونها همچنان چراغی فروزان باقی خواهند ماند؛ و کسی که آنها را پاس ندارد، کرامتی ندارد…