عصر ایران ؛ علی خیرآبادی - دیگو آرماندو مارادونا، اسطوره فراموشنشدنی فوتبال جهان، در طول دوران پرماجرای خود لحظات عجیبی را تجربه کرد، اما شاید هیچیک به اندازه دیدار او با پابلو اسکوبار، قاچاقچی بدنام کلمبیایی، شگفتانگیز نبوده باشد.
سالها این داستان در سکوت باقی مانده بود. مارادونا هرگز به آن اشاره نکرد، تا اینکه در سال ۲۰۱۴ در یک گفتوگوی رادیویی در آرژانتین، پرده از ماجرایی برداشت که همزمان هواداران و رسانهها را شوکه کرد.
ماجرا به سال ۱۹۹۱ برمیگردد؛ زمانی که گیلرمو کوپولا، مدیر برنامههای مارادونا، به او خبر داد که «یک فرد بسیار مهم» در کلمبیا حاضر است مبلغ هنگفتی بپردازد تا دیگو در یک دیدار دوستانه شرکت کند. مارادونا که از هویت میزبان بیخبر بود، راهی مدئلین شد.
اما وقتی به مقصد رسید، همهچیز غیرعادی به نظر میرسید. او را به زندانی بردند که هزاران نظامی آن را محاصره کرده بودند. مارادونا با حیرت پرسید: «چه خبر شده؟ من را میخواهند زندانی کنند؟» با ورود به محوطه، تعجبش چندبرابر شد؛ جایی که میدید، بیشتر به یک هتل لوکس در دبی شباهت داشت تا زندان. آنجا بود که معرفیاش کردند: «دیگو، این آقای پاترون است.» مارادونا که اخبار و تلویزیون را دنبال نمیکرد، واقعاً نمیدانست با چه کسی روبهرو شده است.
دیدار در زندان «لا کاتدرال» برگزار شد. فوتبال آغاز شد، همه لذت بردند، و پس از بازی… مهمانیای شروع شد که مارادونا سالها بعد آن را چنین توصیف کرد: «بهترین زنانی که در عمرم دیده بودم، و این همه در یک زندان! باورکردنی نبود.»
صبح روز بعد، اسکوبار او را به دفترش فراخواند. با احترام دست داد، مبلغ توافقشده را پرداخت و گفت که بازی مارادونا را تحسین میکند. او توضیح داد که مثل دیگو از دل فقر برخاسته و به او احساس نزدیکی دارد.
دو سال بعد، پابلو اسکوبار در مدئلین کشته شد؛ پایانی خونین برای یکی از جنجالیترین چهرههای تاریخ معاصر. اما خاطره دیدار عجیب او با «بارریلهته کوسمیکو» همچنان یکی از روایتهای حیرتانگیز جهان فوتبال باقی مانده است.