خبرگزاری مهر – سید اسد رجبی مدیرکل اخبار اجتماعی: بسیاری از خبرنگاران در بدو ورود به حرفه روزنامه نگاری احتمالاً این جمله را از بزرگترهای رسانه شنیده اند که خبر، یک موجود زنده است؛ اگر دنبال آن ندوی، میمیرد. در برخی جاها میگویند خبر فاسد شدنیترین چیز در دنیا است. این جملهها و نظایر آن را من هم در همان اوایل ورود به تحریریه شنیده بودم و سالها گذشت، اما حالا بهتر میفهمم که این فقط یک شوخی نبود؛ یک حقیقت عمیق بود.
هفدهم مرداد؛ یادآور مسئولیت و شجاعت
هفدهم مرداد، یادآور شهید محمود صارمی و تمام خبرنگارانی است که با قلم و جانشان در خط مقدم حقیقت ایستادند. اما این روز فقط برای تجلیل از گذشته نیست؛ برای نگاه کردن به آینده هم هست. آیندهای که سرعت تغییرش سرسامآور است.
آموزش، اکسیژن خبرنگاری
با الهام گرفتن از جمله خبر یک موجود زنده است و اگر دنبالش نروی می میرد میتوان گفت اگر خبرنگار یاد نگیرد، میمیرد. در ابتدا این جمله تند به نظر میرسد، اما واقعیت همین است. خبرنگاری که با ابزار و سبکهای خبری تازه آشنا نباشد، دیر یا زود از جریان خبر جا میماند. آموزش حین خدمت همان اکسیژنی است که خبرنگار را در این مسیر زنده نگه میدارد.
در مباحث مرتبط با علم آموزش بزرگسالان، اندراگوژی (مالکوم نولز) میگوید بزرگسالان زمانی بهترین یادگیری را دارند که موضوع، به کارشان مربوط باشد یعنی بتوانند بلافاصله از آن استفاده کنند، و با آمیختن آن با تجربههای قبلیشان وارد فرآیند اجرا شوند. یعنی همان چیزی که در کار خبری اتفاق میافتد: یاد میگیری و همان روز، در میدان کار پیاده میکنی.
چرا وسط کار یاد گرفتن، بهترین یاد گرفتن است؟
اما سوال دیگر این است که چرا یادگیری در وسط کار بهترین نوع یادگیری است؟ متخصصان آموزش معتقدند «یادگیری تجربی» (مدل کلب) چهار مرحله دارد: تجربه عملی، بازتاب و تحلیل، ساختن مفهوم و آزمودن دوباره. خبرنگار هر روز این چرخه را زندگی میکند؛ یک رویداد خبری را پوشش میدهد (تجربه)، بعد در تحریریه با همکارانش تحلیل میکند (بازتاب)، ایدههای تازه میگیرد (مفهومسازی) و فردای آن روز در گزارش بعدی اجرا میکند (آزمون). این یعنی آموزش و کار، دو مسیر جدا نیستند، بلکه یک مسیر با دو ناماند.
خبرنگاری امروز؛ فراتر از قلم و کاغذ
از ویدئوهای کوتاه شبکههای اجتماعی گرفته تا تحلیل دادههای کلان و کار با هوش مصنوعی، ابزارهای خبرنگاری هر روز پیچیدهتر میشوند. اگر خبرنگار با این ابزارها بیگانه باشد، شانس روایت مؤثر رویدادها را از دست میدهد. به قول خبرنگار CNN کریستین امانپور: «شجاعت گفتن حقیقت کافی نیست، باید ابزار گفتنش را هم بلد باشی». در چارچوب «یادگیری مادامالعمر»، این یعنی توقفناپذیر بودن فرایند یادگیری؛ نه بهعنوان انتخاب، بلکه بهعنوان شرط بقا در حرفه روزنامه نگاری.
چند ایده برای همیشه در حال یاد گرفتن ماندن
اما فرض را بر آن قرار میدهیم که خبرنگار قرار است یاد بگیرد حالا چگونه؟ شاید بهترین روش کارگاههای کوتاه و عملی باشد جایی که آموزشهایی که مستقیم به کار امروز خبرنگار میآید و در چارچوب اندراگوژی، فوراً قابل استفاده است. اما راه حل دیگری نیز وجود دارد که عبارت است از ترکیب حضوری و آنلاین. بهرهگیری از انعطاف آموزش دیجیتال و تعامل رو در رو، که مدلهای آموزشی ترکیبی بر آن تأکید دارند. نباید از نقش منتورینگ توسط باتجربهها غافل شد جایی که خبرنگاران در کنار افراد با تجربه در طی مسیر موفق تر عمل خواهند کرد یعنی همان یادگیری اجتماعی که «لوو و ونگر» در نظریه «جوامع عمل» مطرح کردند؛ انتقال مهارتهای ظریف و غیرکتابی به خبرنگاران. و در نهایت کنار همه اینها باید به موضوع سنجش اثر آموزشها توجه ویژهای داشت. زیرا یک اصل کلیدی در مدیریت آموزش که نشان میدهد یادگیری واقعاً کیفیت کار را بالا برده یا نه بحث سنجشهای بعدی است.
در این حوزه عموماً بخشهای تحقیق و توسعه یا همان بخشهای ارزیابی مستمر رسانهها نقش حضورشان پررنگتر خواهد شد که با بررسی آثار تولیدی خبرنگاران پیش از دورههای آموزشی و پس از آن میتوانند میزان اثرگذاری آموزش را بررسی کنند.
روز خبرنگار، روز تعهد دوباره
و اما در نهایت روز خبرنگار فقط برای گل و لوح تقدیر نیست. فرصتی است برای یک قول تازه به خودمان و به مردم که یادگیری را متوقف نکنیم. چون در جهان خبر، جا ماندن یعنی از دست دادن توان روایت حقیقت. یا به قول باب وودوارد: خبرنگاری یک شغل نیست، یک تعهد دائمی به یاد گرفتن و فهمیدن است.