به گزارش مشرق، عبدالرحیم بیرانوند طی یادداشتی نوشت:
مصطفی آزمایش در دو برنامه ویدئویی اخیر، با ژست «افشاگر اطلاعات سری» مدعی کشفی شد که چیزی جز رشتهای از دروغ و خیالبافی نیست. او با آبوتاب گفت: «ستاد راهبردی جمعیت حافّین» مأمور سرکوب دراویش و فرقههاست!
جالب آنکه حتی به کلمه «جمعیت» در این نام توجه نکرده؛ وگرنه میدانست این مجموعه هیچ نسبتی با موضوعات ادعایی او ندارد.
واقعیت روشن است: در تصاویر مورد اشاره آزمایش، فعالان شناختهشده حوزه جمعیت حضور دارند؛ افرادی که سالها در ترویج فرزندآوری، مقابله با سیاستهای سقط جنین و دفاع از خانواده فعالیت کردهاند. اگر کارشناسان این ستاد مستند او را ببینند، بیشک به ریشش خواهند خندید — همانطور که تاکنون هم بهدلیل تناقضگوییها و جعلهایش، او را مضحکه خاص و عام کردهاند.
آزمایش حتی اندیشکده مرا — که صرفاً همنام این ستاد است و حوزه تخصصیاش «مطالعات فرق و ادیان» — با آن اشتباه گرفته! در کشوری به پهناوری ایران، استفاده از یک عنوان قرآنی برای مراکز علمی و فرهنگی امری طبیعی است، اما ظاهراً او در جغرافیا و عقلانیت هم مشکل دارد.
این داستانسرایی تازه، نسخه دیگری از «تورقوزآباد» اوست؛ همان روشی که در ماجرای گلستان هفتم، حقیقت را وارونه جلوه داد، شهادت شهید حدادیان را تحریف کرد و حتی در اختلافات درونفرقهای، با اسناد جعلی به جان همقطاران خود افتاد. او قطبیت آقای جذبی را با همین بازیهای سطحی به انحراف کشاند و سناریوهایش علیه نورعلی تابنده ۹۲ ساله، رضا تابنده، نمایندگان قطبیت دراویش و حتی محمداسماعیل صلاحی نیز با همین ناجوانمردیها پیش برد.
نمونه روشن این روش، سندسازی جعلی او درباره بازداشت نورعلی تابنده بود؛ جرقهای که به فتنه گلستان هفتم انجامید. روحالله زم را نیز با ظاهر فریبندهاش در پاریس به بازی گرفت — درحالیکه زم هیچ شناختی از دراویش گنابادی نداشت — و سپس در لو دادن او نقش محوری ایفا کرد. برای پنهانکردن ردپای خود، حتی به زم لقب «شهید» داد!
اما سؤال اینجاست: چرا این پیرمرد ۷۵ ساله پرحاشیه، که بهحق تجسم تاریکی عمروعاصگونه است، این روزها چنین آشفته شده و تاکنون هشت برنامه علیه اینجانب ساخته است؟
پاسخ روشن است: پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، اسناد متعددی نقش او و شبکه تحت امرش را در ادراکسازی و زمینهچینی ذهنی برای حمله نظامی اسرائیل به خاک ایران آشکار کرد؛ حملاتی که به شهادت فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان هستهای و حدود ۱۱۰۰ زن، کودک و سالخورده بیگناه و زخمیشدن ۵۸۰۰ نفر انجامید. این همکاری، خیانتی آشکار در شرایط جنگی است و بنده این نقش را بیپرده افشا کردهام.
همین افشاگری کافی بود تا آزمایش با هر ترفند و خباثتی دستوپا بزند تا حقیقت پنهان بماند. اما باید بداند: بازی تمام شده است. همه شواهد علیه اوست. بهتر است خود را برای روز محاکمه در دادگاه صالحه آماده کند؛ اگر جای او بودم، در این سن ۷۵ سالگی ترجیح میدادم پیش از آن روز بمیرم تا در دادگاه علنی، مقابل چشم خانوادههای شهدا و جانبازان این جنگ تحمیلی محاکمه شوم.