صدیقه نژادقربان: تشدید ناترازی آبی در منابع ذخایر آبی تهران، به یکی از اصلیترین بحرانهای پایتخت تبدیل شده که علاوه بر کاهش نزولات جوی و تغییرات اقلیمی، ناکافی بودن سیاستها در مدیریت منابع آبی و مصرف، نقش مهمی در تحقق این بحران داشته است که «بخش ساختمان» بهعنوان شیر فلکه بحران آب در تشدید این ناترازی عمل کرده است. از این رو، باید در صدد کاهش بحران برآمد که این میتواند از طریق استفاده از آب غیر شرب در ساختوساز و تغییر الگوی مصرفی در ساختمانسازی ایجاد شود. «دنیای اقتصاد» در این گزارش ضمن روایت نزدیک از چهره سد کرج، در گفتوگو با سه صاحبنظر شهرسازی و بحرانهای شهری به بررسی راهکارهای تعدیل بحران آب در پایتخت و کلانشهرها پرداخته است.
کاهش شدید منابع آب و خالی شدن بیش از 60 درصدی ظرفیت سدها، در حال حاضر به یکی از بزرگترین و مهمترین بحرانهای حال حاضر کشور و به ویژه تهران تبدیل شده که دیگر صرفا محدود به کارشناسان نیست و آینده شهرها و سکونتگاهها و امنیت غذایی را در خطر جدی قرار داده است. کاهش نزولات جوی طی 5 سال گذشته همزمان با گرمای بیسابقه هوا که منجر به افت شدید ذخایر آبی شده و در عین حال برداشتهای کنترل نشده از این منابع آبی به منظور تامین آب جمعیتی فراتر از ظرفیت این منابع، سدهای کلیدی تامینکننده آب همچون سد کرج را در شدیدترین فشار ممکن و آستانه بحران تمام شدن منابع آبی قرار داده است. در حال حاضر، بر اساس بازدید نزدیک «دنیای اقتصاد» از چهره سد کرج، سطح ذخیره آب در این سد به پایینترین سطح در طول تاریخ احداث این سد رسیده که این زنگ هشداری برای ساکنان دو استان تهران و البرز است.
آمارها نشان میدهد ذخایر سدها از سال 1400 تا 1404 حدود 40 درصد کاهش یافته است که این امر، نشاندهنده وضعیت «تنش آبی» است. به گفته محمد جهانشاهی، مدیر امور منابع آب شهرستان کرج، میزان ورودی آب به سد کرج از ابتدای سال آبی جاری (مهر 1403) تاکنون، حدود 200میلیون متر مکعب بوده، این در حالی است که این میزان در سال گذشته 323میلیون مترمکعب بوده است و این یعنی کاهش 123میلیون مترمکعبی ورودی آب به سد کرج. در مقابل، خروجی سد، در سال جاری 257میلیون مترمکعب بوده که نسبت به خروجی 278میلیون مترمکعبی در سال گذشته، روندی کاهشی را نشان میدهد. دو دلیل اصلی «کاهش بارشها و نبود مدیریت کافی منابع آبی» منجر به کاهش خروجی آب از سد کرج شده است. به گفته جهانشاهی، حجم فعلی مخزن سد کرج ۵۴میلیون مترمکعب است، در حالیکه در مدت مشابه سال گذشته این میزان ۱۵۱میلیون مترمکعب بوده است. در واقع، درصد پر بودن سد کرج نسبت به حجم مفید ۱۷۹میلیون مترمکعبی آن، در حال حاضر چیزی در حدود ۳۰ درصد است. این میزان سال گذشته در همین زمان ۸۵ درصد بوده است.
گزارش میدانی «دنیای اقتصاد» در بازدید از سد کرج نشان میدهد، کاهش چشمگیر حجم آب منجر به بهت و تعجب مسافرانی است که در محدوده سد توقف کردهاند. به طوری که براساس گفته یکی از محلیهای ساکن در محدوده سد کرج، هیچ سالی مثل امسال نبود، اولین بار است که تا این اندازه آب پایین آمده و اگر وضعیت به همین شکل ادامه پیدا کند، شاید آب پشت سد خشک شود. سد کرج، بهعنوان یکی از جاذبههای زیبا در مسیر جاده چالوس، که محلی برای توقفی کوتاه برای لذت بردن از طبیعت زیبای آب سد کرج برای مسافران بهشمار میرفت، اما در حال حاضر با توجه به کاهش چشمگیر آب، توقفها دیگر برای تماشای چشمانداز زیبای دریاچه پر آب پشت سد نیست بلکه با بحران فعلی آبی، سد کرج که روزگاری مقصدی برای تماشای زیباییهای سدی مملو از آب بود، حالا به آیینهای از بحران تبدیل شده است.
کارگری ساختمانی در محدوده سد کرج که در گرمای طاقت فرسای نیمه مرداد مشغول به کار بود در گفتوگویی کوتاه با «دنیای اقتصاد»، کاهش شدید آب سد کرج را بیسابقه میداند و معتقد است که آب سد کرج نسبت به سال گذشته بیش از 30 متر کاهش داشته است. او که سالها در این منطقه زندگی میکند، میگوید، «سد کرج همیشه پرآب بوده، اما امسال بارانی نبارید که بخواهد آب را حفظ کند و فقط گرما بود و تبخیر و مصرف. یک گرمای طافتفرسا.»
یکی دیگر از شهروندان کرجی نیز بر پرآبی همیشگی در سد کرج تاکید میکند و گفت: «همیشه این موقع از سال، سد پر از آب بود، زیرا برفهایی که از زمستان سال قبل میبارید، از اوایل خرداد شروع به ذوب شدن میکرد و آب به پشت سد میآمد. دبی ورودی آب تنها در فصول گرم برقرار است و با سرد شدن هوا این ورودی به حداقل میرسد، زیرا با سرد شدن هوا و بارش برف، دیگر امکان ورود آب به سد نیست. علت کاهش چشمگیر آب در تابستان امسال، بارش بسیار کم برف در زمستان سال قبل بود که با گرم شدن هوا، در واقع ورودی به سد اتفاق نیفتاد.» البته او معتقد است علاوه بر موضوع کاهش بارندگی، رشد جمعیت نیز بسیار تاثیر گذار بوده است.
اگرچه بحران فعلی چیزی فراتر از اقدامات مدیریت شهری است و نیاز به سیاستگذاریهای ضربتی و مدیریت فوری بحران آب در شرایط فعلی در سطح کلان است، اما شهروندان، مدیران شهری و صنایع نیز به نوبه خود موظف به تغییراتی در الگوی مصرفی خود هستند. در شهر تهران 6 تا 8 درصد آب برای فضای سبز شهری مصرف میشود و از طرفی، ساختمانسازی یکی از صنایع بسیار آببر محسوب میشود که با توجه به سیاست توسعه شهری و در نتیجه ساختوسازها، منابع آبی تهران را بیش از پیش در معرض فشار و تهدید قرار میدهد.
عمدهترین عوامل ایجاد شرایط کنونی بحران کمآبی در ایران را میتوان رشد جمعیت و پراکندگی نامناسب آن، کشاورزی بسیار آببر و توسعه نامتوازن و ناپایدار دانست. ساختوسازها از چارچوب طرح جامع و طرح تفصیلی شهر تهران فراتر رفتهاند و باعث سرریز شدن جمعیت مسکن از ظرف آبی پایتخت شدهاند. گفته میشود، تهران در بدترین وضعیت منابع آبی طی 100 سال اخیر خود قرار گرفته که این را میتوان از کاهش چشمگیر حجم آب ذخایر آبی سدها همانند سد کرج به وضوح مشاهده کرد.
در حال حاضر الگوی مصرف آب در کشور دچار مشکل بسیار جدی است و سالهاست که مساله بازچرخانی آب رها شده و به موضوع آب خاکستری توجه نمیشود. حتی بازچرخانی آب در ساختمانهای بسیار بزرگ هم در دستور نیست و نظام مهندسی و شهرداری نسبت به این موضوعات توجهی نشان نمیدهد، زیرا این اقدامات در امر ساختمانی منجر به گرانتر شدن هزینه ساختوساز میشود و سازندگان مایل به افزایش هزینه نیستند. اگرچه، سازندگان دغدغه آب ندارند اما حوزه حکمرانی باید به این مسائل بپردازد و تمهیداتی برای آن بیندیشد.
میزان مصرف آب در ساختمانسازی در تهران متغیر است و به عوامل مختلفی بستگی دارد، اما به طور کلی برای هر مترمکعب بتن، حدود ۲۰۰ تا ۳۵۰ لیتر آب مورد نیاز است. برای یک ساختمان با زیربنای ۱۵۰ مترمربع، به طور متوسط حدود ۲۵ مترمکعب بتن استفاده میشود که با احتساب تعداد طبقات، میزان مصرف آب افزایش مییابد. علاوه بر بتن، سایر مصارف آب در ساختمانسازی نیز وجود دارد. ساختمانسازی به عنوان منبعی آب خوار به شمار میرود، که کل پروژه ساختوساز تنها با آب شرب شهری انجام میشود. درحالیکه با استفاده از سیستم چرخاب آب میتوان آب مصرفی این صنعت را کاهش و تغییر داد. از این رو، سازندهها باید با جایگزین کردن آب خاکستری و سیستمهای هوشمند، فشار آب را تنظیم کنند و در جریان ساختوساز «فاکتور آب» نیز به فاکتورهای اصلی و موثر در جوازدهی ساختمانی افزوده شود. کارشناسان توقف ساختوساز را غیرممکن میدانند زیرا شهر نیاز به ساختمانهای جدید در بافت فرسوده دارد. در این راستا «دنیای اقتصاد» در گفتوگویی با 3 متخصص شهری به با چگونگی مدیریت بحران آب توسط مدیران شهری در ساختوساز پرداخته است.
در این راستا سهراب مشهودی، کارشناس حوزه شهرسازی معتقد است، اول از همه باید این را بدانیم که مشکل فعلی آب صرفا به مصرف شهر و شهروندان محدود نمیشود تا بخواهیم فقط برای تغییر الگوی مصرف افراد، برنامهریزی کنیم. بیشترین میزان مصرف آب به بخش کشاورزی اختصاص دارد که نزدیک به ۹۰ درصد را در برمیگیرد، این در حالی است که در جهان مصرف آب برای کشاورزی ۷۰ درصد برآورد میشود و این یعنی در کشور ما، آب در بخش کشاورزی به شکل اشتباهی مصرف میشود که از حد جهانی بیشتر مصرف میشود؛ پس در اصل قضیه کمبود این است. اما این به معنای عدم تغییر الگوی مصرف و ایجاد راهکارهایی برای صرفهجویی در مصرف آب توسط شهروندان نیست.
در مدیریت شهری عمدتا دو نوع سیستم آب برای شهرها توصیه میشود. لازم نیست برای سیفون ۴.۵ لیتر آب شرب استفاده کرد یا برای آبیاری باغها از آب شرب استفاده کنیم. شبکه دوم که از آن با عنوان آب خاکستری نام میبرند باید بتواند نیمی از مصرف شهرها را شامل شود و جایگزین مصرف آب شرب نه تنها در کشاورزی بلکه در صنایع و بخش زیادی از مصارف خانگی شود. یکی از مهمترین علل تبدیل شدن تهران به یک شهر کم آب و تشدید بیآبی، تجمیع سکونت در تهران و شهرهای اطراف آن است که برای تامین این حجم از جمعیت، آب زیادی از ذخایر آبی تهران و البرز مورد مصرف قرار گرفت. این در حالی است ظرفیت طبیعی تهران براساس طرح اولیه جامع تهران برای جمعیت ۵.۵میلیون نفری است اما بعدها با افزایش جمعیت این ظرفیت نیز افزایش پیدا کرد، اما همین توسعه شهری و افزایش بار جمعیتی باعث به وجود آمدن مشکلات مربوط به پایان یافتن ذخایر آبی تهران شده است زیرا از آب برای عمده فعالیتها حتی تامین برق استفاده میشود. در زمستان برای تامین برق و فعالیت توربینها باید از آب استفاده کرد درحالیکه میتوان از انرژی خورشیدی یا حتی انرژی هستهای برای تامین برق استفاده کرد که بتواند جایگزین تولید برق از منابع آبی شوند.
اما در کل بهتر است که الگوی مصرفی درستی در این بحران بیآبی تعریف شود اما این نمیتواند تنها راهحل باشد و مشکلات آبی پایتخت را فقط به گردن مردم انداخت و از کاستیها و عدم مدیریت منابع آبی چشمپوشی کرد. سقف جمعیتی تهران حتی از سقف جدید طرح جامع تهران هم عبور کرده است، دیگر تهران و حومه گنجایش حتی یک ساختمان اضافهتر را هم ندارد و در این بحران بیآبی، شاید تنظیم آبی جریان ساختوساز یکی از راه حلهای کوتاهمدت برای عبور از بحران آب در تهران باشد. به دلیل سیاستهای مرکز محوری، و تمرکز منابع در کلانشهرهایی همچون تهران افراد به منظور یافتن شغل و درآمد مجبور به مهاجرت از شهرها و روستاهای خود به کلانشهرها شدهاند و نتیجه آن تشدید بحران بیآبی در تهران است.
یکی از مهم ترین اقدامات در شرایط فعلی، در پیش گرفتن سیاست تمرکززدایی و جابهجایی جمعیت در دیگر شهرها است که امکان اشتغال و کسب درآمد در خارج از تهران نیز فراهم شود. این در حالی است که شهردار تهران برای بازسازی ساختمانهای تخریب شده در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، پیشنهاد افزایش تراکم ساختمانها را مطرح کرده است. در واقع به جای برداشتن حجم بار و جمعیت در تهران، به دنبال افزایش تراکم جمعیتی در تهران فراتر از ظرفیت منابع آبی و شهری است. پس مشکلات شهری مربوط به آب صرفا به مصارف شخصی افراد بر نمیگردد که با تغییر الگوی مصرف شهروندان، بتوان تغییری در روند تشدید بحران آبی تهران ایجاد کرد. باید تغییر الگوی مصرف پیش از همه در بخش کشاورزی صورت بگیرد و پس از آن در صنایع و مصارف شخصی افراد. همچنین عدم تولید برق از آب و جایگزین کردن منابع غیر آبی باید در اولویت قرار بگیرد.
حامد خانجانی، کارشناس ارشد مدیریت ساخت نیز تغییر در الگوی مصرف آب در ساختمانسازی را یکی از راهحلهای مهم در رابطه با مدیریت شهری در راستای مدیریت منابع آب معرفی میکند. خانجانی توقف ساختوساز را امری غیر ممکن میداند و به «تغییر الگوی مصرف آب» در ساختمانسازی تاکید میکند. براساس آمارهای موجود حدود ۸ درصد از منابع آبی برای مصارف صنایع و حدود ۳ درصد از آن برای مصارف خانگی استفاده میشود و ساختمانسازی نیز به عنوان یک صنعت در گروه مصرفی آب صنایع قرار میگیرد. اگرچه در ظاهر حجم کمی از مصرف آب در بخش صنایع مصرف میشود اما آبی که در صنعت ساختمان مورد استفاده قرار میگیرد آب شرب مصرف شهری است.
در ابتدای کار ساختوساز، شرکت آب فقط کنتورها را جابه جا میکند اما در ادامه روند ساختوساز با لولهکشی از آب شهری برای آن استفاده میشود. مهمترین اقدامی که در حال حاضر باید در ساختوساز شهری صورت گیرد، این است که، استفاده از آب لولهکشی شهری در ساختمانسازی متوقف شود. صنعت ساختمان یک بخش فعال و مهم در اقتصاد و اشتغال کشور است و امکان توقف برای فعالیت آن وجود ندارد، بنابراین، بهترین راهکار، تفکیک آب شرب از آب مصرفی در صنعت ساختمانی است. مصرف آب را باید به سمت آب غیر لولهکشی هدایت کرد تا آب کمتری مصرف شود و آب شرب تنها محدود به کارگران ساختمانی برای پخت و پز و مصارف شخصی شود. در این راستا نصب تانکرهایی در زمان ساختوساز و استفاده از آب باران به جای آب شرب، در کاهش مصرف آب صنایع اثرگذار خواهد بود.
علی بیتاللهی، رئیس بخش زلزلهشناسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، توسعه شهری و توزیع جمعیتی را یکی از دلایل کاهش شدید ذخایر آب معرفی میکند، که تغییر نگاه سیاستگذاری در سطح کلان را تنها راهکار برونرفت از بحران فعلی میداند.
منابع آب در کشور به دو دسته آبهای سطحی و زیرزمینی تقسیم میشود و اکنون در هر دو حوزه به مرز بحران رسیدهایم، که این امر بیش از همه ناشی از در پیش گرفتن سیاستهایی بدون در نظر گرفتن ظرفیتهای اقلیمی و پتانسیلهای آبی کشور بوده است. عدم موازنه در مصرف آب منجر به بحران و توسعه فرونشست در اکثر استانها شد. اگرچه همیشه با چالش کمآبی مواجه بودهایم اما با توجه به کاهش شدید آب ذخایر سطحی این امر به شکل ملموسی خود را نشان داده است.
توسعه شهری و توزیع جمعیتی در مناطق کمآب و کشاورزی از عوامل هدر رفت آب در کشور بهشمار میروند. همچنین، در توسعه زیرساختها، اشتباهات اساسی صورت گرفته که اشتغال را محدود به شهرهای بزرگ کرد و در نتیجه «تمرکز جمعیت» در شهرهای بزرگ اتفاق افتاد. جمعیت از روستاها و شهرهای کوچک در جست وجوی شغل به کلانشهرها مهاجرت میکنند. در حال حاضر ۱۰ کانون جمعیتی در کشور داریم که ۴۰ درصد جمعیت کشور در همین ۱۰ کانون جمعیتی و اطراف آنها زندگی میکنند. توزیع نابرابر جمعیتی، مکانیابی و صنایع اشتغالزا، باعث شده تا افراد برای نیاز به شغل و امکانات به این کلانشهرها هجوم آورند که نمونه آن را میتوان در تهران مشاهده کرد. در تهران، ظرفیت زیست محیطی اجازه تامین آب برای این جمعیت را نمیدهد. اگر به گذشته توجه کنیم نزدیک به ۸۰ تا ۹۰ درصد مدیریت و تصمیمگیریهای کلان کشور بدون توجه به محیط زیست و سازگاری با آن صورت گرفته که اکنون به مشکل و شرایط سختی برای کشور تبدیل شده است. شرایط در حوزه آبهای زیرزمینی به مراتب بدتر بود. سیاستگذاری در حوزه مصرف، شرایط اقلیمی، کاهش نزولات جوی و تغییر شکل بارش و بارندگی موجب شد منابع آبهای سطحی بسیار حساستر و کاملا چشمگیر شوند. اگر طی یکسال بارندگی مناسب در کوهها نداشته باشیم اثراتش را در تابستان و دیگر فصول نشان میدهد. بارش به شکل برف از عوامل اصلی ورودی آب به ذخایر آبی است. اما بارش برف به شدت کاهش پیدا کرده و پوشش برف در کوهها به ۱۰ درصد رسیده است. در حال حاضر بارندگی، آن هم به شکل رگباری، جایگزین برف شده است. اما باران ذخیره نمیشود و عمدتا تبخیر شده یا هدر میرود و امکان تامین آبهای سطحی در پشت سدها را ندارد. همین باعث شده تا در حال حاضر در این سدها، تنها ۱۰ تا ۲۰ درصد آب باقی بماند که نصف آن نیز قابل استحصال نیست. زیرا رسوبات در پشت سد مانع از آن میشود که بتوان از تمام حجم آب استفاده کرد.
دلایلی که باعث قرار گرفتن در این وضعیت شده شرایط اقلیمی وابسته به فعالیت ما است. ایران یکی از کشورهای اول در تولید گازهای گلخانهای و گرم شدن زمین است. این شرایط اقلیمی تحتتاثیر آلودگی و دیگر موارد فعالیتهای انسانی است. اما علاوه بر این، متاسفانه مدیریت منابع آب و مدیریت مصرف دارای اشکالات عدیده بود. سدسازیهای بیرویه و خارج از محدوده باعث خشکسالی و تغییرات اقلیمی گسترده و در نتیجه خشک شدن تالابها و دریاچهها و رودخانهها شد.
بیتاللهی در رابطه با تاثیر مدیران شهری در حل بحران آبی فعلی معتقد است که موضوع آب شهرها باید توسط وزارت راه و شهرسازی صورت بگیرد و شهرداریها عوامل مجری طرحهای جامع و تفصیلی محسوب میشوند و نظام مهندسی صرفا در طراحی ساختمانها میتوانند دخالت داشته باشند و به بهبود منابع آب در حوزه شهر کمک کنند. اگرچه در برخی از کشورهای غربی، شهرداریها همهکاره کلانشهرها محسوب میشوند، اما در کشور ما سیستم دولتی- عمومی حاکم است و شبکه آب و فاضلاب شهرها و شبکه آب شرب زیر نظر شرکت آب و فاضلاب قرار دارد نه شهرداریها. اصلاح الگوی مصرف آب شهری هزینه بسیار بالایی دارد، از این رو شاهد هدر رفتن بخش زیادی از آب در سیستم آبیاری فضای سبز شهری هستیم. دولت باید اعتباری به این حوزه جهت تفکیک آب شرب فعالیتهای شهری بدهد. توسعه فضایی و نحوه آبیاری فضای سبز باید در قوانین بالادستی در شورای عالی شهرسازی تصویب شده و شهرداریها آن را به اجرا درآورند. در امر آپارتمانها نیز تاسیسات آبی باید بهگونهای طراحی شوند که آب کمتری مصرف شود. در صنایع ساختوساز نیزبا اجرایی شدن قوانینی، باید به جای مصرف آب شرب از آب باران استفاده شود مانند آنچه که در کشورهای اروپایی رایج است.