سه روز پیش سیدعلی معرکنژاد، سخنگوی شهرداری اصفهان اعلام کرد که استاد در بیمارستانی در ایالات متحده بستری و در کماست اما همسر استاد خبر را تکذیب کرد و گفت ایشان به دلیل زمینخوردن به بیمارستان مراجعه کرده و در آنجا به ذاتالریه مبتلا شده اما با هوشیاری کامل در خانه در حال استراحت است. دیروز ظهر اما خبر فوت محمود فرشچیان مخابره شد و زندگی یکی از مهم ترین هنرمندان ایرانی پس از چند دهه خلاقیت و نوآوری به پایان رسید.
نام محمود فرشچیان در عرصه هنر ایران یادآور چند دهه خلاقیت و نوآوری و خلق آثاری یگانه است. او جزو هنرمندانی است که حتی در خارج از مرزهای ایران نیز شناخته شده است و آثارش توسط منتقدان و کارشناسان بسیاری مورد تحلیل و واکاوی قرار گرفته است. استوارت کری ولش، ایرانشناس برجسته و سرپرست سابق بخش هنر اسلامی و هندی موزه «ساکلر» دانشگاه هاروارد، در مطلبی به تحول و تکامل سلیقه فرشچیان در هنر ایرانی اشاره کرده و آثار اولیه او را یادآور مینیاتورهای رضا عباسی و آثار بعدیاش را یادآور سلطان محمد دانسته است.
او همچنین به توانایی فرشچیان در بازآفرینی فضایی رویایی با استفاده از پیچ و خمها، فراز و نشیبها و در هم فشردگی تصاویر و رنگها اشاره کرده است. او به طور خاص به اثر «تعالی» اشاره کرده و گفته است که فرشچیان در این اثر، همچون سلطان محمد، شاخ و برگها، تنه درختان و سنگها را به شکل حیوانات ترسیم کرده است. به گفته ولش، آثار فرشچیان خطوط راست و بیانحنا را به ندرت نشان میدهند و انسانها و حیوانات در حرکتند، فرمها سیال و اثیری و مهآلود هستند.
همچنین، فدریکو مایور، مدیرکل پیشین یونسکو، درباره فرشچیان گفته است: «فرشچیان ضمن داشتن شناخت عمیق از هنر معاصر، به هنر ایرانی وفادار مانده و نه تنها هنر ایران را زیر پا نگذاشت، بلکه به حد اشباع از سرچشمههای آن نوشید تا آثار امروزین وی شاهدی بر گنجینههای دیروز او شود و بر آن میراث بیفزاید. » این دیدگاه به خوبی نشان میدهد که فرشچیان چگونه توانسته است با الهام از سنتهای غنی ایرانی، آثاری مدرن و جهانی خلق کند.
همچنین، ویل گرَنت، منتقد هنری مجله Art Speak نیویورک، نیز در مقالهای به تحلیل آثار فرشچیان پرداخته و او را هنرمندی دانسته که با هنرش توانسته است در آمریکا موفقیتهای زیادی کسب کند.
محمود فرشچیان متولد ۴ بهمن ۱۳۰۸ در اصفهان بود و پدرش در زمینه فرش فعالیت داشت و یک روز پسر را به کارگاه نقاشی میرزا آقا امامی برد و در آنجا خیلی زود استعدادش رو شد. او پس از آموزش نزد او و عیسی بهادری در مدرسه هنرهای زیبای اصفهان به تحصیل مشغول شد و بعدها برای گذراندن دوره هنرستان هنرهای زیبا به اروپا سفر کرد و چندین سال به مطالعه آثار هنرمندان غربی در موزهها پرداخت.
او در مصاحبه با یک نشریه درباره آن روزها گفته بود: من در خانوادهای بزرگ شدم که مسوول خانواده یعنی پدرم، به کار تجارت فرش مشغول بود، پدرم حاج غلامرضا فرشچیان از بازرگانان معروف اصفهان بود که به تجارت فرش اشتغال داشت و تا آنجاییکه به یاد دارم من روی قالی چشم گشودم و بزرگ شدم و نقش و نگارهای زیبای آن، اثری شگرف در روحیه و ذوق من گذاشت.
قبل از اینکه به مدرسه بروم یعنی در سه چهار سالگی اسباببازی و تفریح من نگاه کردن به رنگها و نقش قالیها بود و من ساعتها مینشستم و با مداد روی نقش قالیها کار میکردم. پدرم مرد باهوش و در ضمن هنرشناسی بود. او زیباییها را میستود به همین دلیل با مرحوم میرزا آقا امامی، نقاش بزرگ زمان خود، دوستی و رفت و آمد داشت. در همین رفتوآمدها بود که عاقبت روزی به خود جرات نشان دادم و نقاشیهایم را آوردم و به آقای امام نشان دادم، ایشان مرا تشویق کردند و آن کارها را پسندیدند.
از همان زمان به درخواست پدرم برای تعلیم به آتلیه ایشان رفتم. آقای امامی اولین توصیهای که به من کردند این بود: اگر میخواهی موفق شوی باید در کارت سختکوش باشی و با هدف اینکه این کار حرفهی تو خواهد شد به کارت ادامه بدهی و وسط راه جا نزنی.» و تاکید داشتند که: «این کار، کار سادهای نیست، اگر توان لازم را در خود سراغ داری پا به این راه بگذار.»
فرشچیان بنیانگذار مکتب خود در نقاشی ایرانی بود که پایبند به شکل کلاسیک همراه با استفاده از تکنیکهای جدید برای توسعه دامنه نقاشی ایرانی بود. او به این شکل هنر، روح جدیدی بخشید و آن را از رابطه همزیستی تاریخ با شعر و ادبیات تغذیه کرد تا استقلالی به این هنر بدهد که پیش از آن کمتر سابقه داشت.
نقاشیهای قدرتمند و نوآورانه او پویا و گسترده و پر از جنب و جوش بودند، با تلفیقی جذاب از عناصر سنتی و مدرن، که ترکیبات سبک منحصر به فرد او در نقاشی بودند. برخی از تواناییهای او احساس فوقالعاده خلاقیت، نقوش متحرک، خلقت فضایهای گرد و منحنی، خطوط نرم و قدرتمند، و خلقت رنگهای مواج بودند. آثار فرشچیان یک ترکیب دلانگیز از اصالت و نوآوری بود. آثار او از شعر کلاسیک، ادبیات فارسی، قرآن، کتابهای مقدس مسیحیان و یهودیان و همچنین تخیل عمیق خود او تاثیر گرفته بود.