سرویس سیاست مشرق _ در پیوست درگیری 12 روزه کشورمان با آمریکا و اسرائیل اتفاقاتی در داخل و خارج ایران رخ داده است که باید هریک از آنها را در جای خود مدیریت کرد!
در واقع نمیتوان، نشست و اجازه داد که این رخدادها بدون مدیریت و راهبری ایجاد شوند و جامعه و منافع کشور را با خود به هر سمتی که خواستند، بکشند.
در این باره مثلا میتوان به قضاوتهای نابجا و انتقامگیری از نیروهای نظامی و امنیتی کشورمان اشاره کرد!
مثلا، "جواد امام" سخنگوی جبهه اصلاحات به بهانه انتصابات جدید در شورایعالی امنیت ملی به جماران گفته است:
"نهادهای نظامی و امنیتی و کلاً نهادهای حکومتی در مقابل تک تک شهروندان این کشور مسئول هستند؛ و متعهد به تأمین و حفظ امنیت کشور و هموطنانمان. اینکه این نهادها بخواهند با نگاههای سیاسی، فقط از منافع یک جریان پاسداری کنند، نتیجهاش همان چیزی میشود که شاهدش بودیم و از وجود دشمن خارجی غافل شدیم، در حوزه جاسوسی و ضد جاسوسی ضعف پیدا کردیم و بخش زیادی از منابع و سرمایههای ارزشمندی که حاکمیت برای مأموریتهای اصلی داشت و آقای پزشکیان در حکم آقای لاریجانی به درستی اشاره کردند را مصرف جریانات داخلی قرار دادیم که در واقع رقبای سیاسی بودند. این از اشتباهات حاکمیت است که امیدواریم که با آمدن آقای لاریجانی و این مسئولیت مضاعف و فضایی که به هر حال مورد مطالبه عموم واقع شده، ترمیم شود."[1]
این ظلم آشکار در حالی است که دستگاههای امنیتی کشور از امنیت و حاکمیت کشور صیانت میکنند نه از جریانات سیاسی!
این گناه مردم، نیروهای نظامی و سربازان گمنام امام زمان نیست که یک جریان سیاسی خاص بصورت جمعی مرتکب فتنه 88 یا "تحریم انتخابات" میشود و در مظان برخورد قرار میگیرد.
و آیا فتنهگری و تحریم انتخابات مصداق همان چیزی نیست که موساد اسرائیل هم به دنبال آن است؟
طبعا نمیتوان انتظار داشت که سرویس امنیتی کشور در گوشهای بنشیند و تماشاگر محض رفتارهای ضد امنیتی از قبیل آشوبطلبی در پسا انتخابات یا تحریم انتخابات باشد.
بهانهجویان البته به ماجرای غافلگیری اولیه در جریان درگیری اخیر اشاره میکنند.
آنها نمیدانند که غافلگیری نیز جزئی از زد و خورد جنگ است و اگرچه باید بیشترین تلاش را به عمل آورد تا به آن مبتلی نشد اما جنگ هزینههای خاص خودش را دارد و غافلگیری هم هیچگاه غیر ممکن نیست.
لکن بدترین رفتار در پس هزینههای یک جنگ؛ ملامت بیمبنا و نکوهشی است که نه تنها هیچ کاربردی ندارد بلکه منجر به کاهش اعتماد به نفس و لغو اتکای مردم به نیروهای نظامی و سرویسهای امنیتی میشود.
آن هم از سوی کسانی که رفتارهای ضد امنیتی را طی دههها و سالهای اخیر انجام دادهاند و در بدنامی سیاسی شهره آفاقاند.
دقت شود که قصد ما هرگز یادآوری اشتباهات امثال جواد امام به بهانه نقد او نیست!
بلکه منظور از یادآوری "فقدان تقوای جمعی در اردوگاه اصلاحات" آن است که بدانیم سربازان گمنام امام زمان و نیروهای نظامی کشورمان امروز از دو جهت مبتلا به مظلومیتاند.
آنها از یکسو با یک جریان بدخواه و بدسابقه در داخل مواجهاند که همانطور که میبینیم از القای هیچ ناامیدی و از بیان هیچ تهمتی امتناع ندارند و هیچ اهمیتی به این نمیدهند که مشغول تکمیل پازل موساد و اسرائیل در پسا جنگ هستند یا نیستند!
و از سوی دیگر با دشمنی جرّار و خونریز و کودککش که او هم از هیچ جنایتی فروگذار نیست.
تأکید میشود که جنگ، جنگ است و متضمن پرداخت هزینه و تلفات. لکن درد و البته خطر ناجوانمردی، زخم زبان و تهمت از خودی شنیدن بسیار بیشتر و سوزناکتر از تبعات و تلفات جنگ است.
قید "خطر" از این لحاظ مورد تأکید قرار دارد که تضعیف نیروهای امنیتی، نظامی و کلا حاکمیت کشور؛ خاصّه با تهمت و سیاهنمایی دقیقا همان کاری است که دشمن صهیونیستی به دنبال آن است.
***
1_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1677398