عصر ایران؛ جواد لگزیان - هر چند ایران با قرار گرفتن در منطقه خشک و بیابانی دنیا با بارشی حدود یکسوم بارش جهانی همواره با خشکسالیهای پیاپی روبرو بوده است اما ایرانیان با درک اهمیت قطره آب و ایجاد نظامهای آبیاری بومی سازگاری با کمآبی را شیوه زندگی خود قرار داده و ساختارهایی نو همراه با کنش جمعی برای بقا پدید آوردهاند.
اکنون مطالعه و بررسی فنآوری بومی مهمی همچون قنات و بهرهگیری از تجربههای ارزشمندی مانند آبانبار، آببندان، بندسار، خوشاب، هوتک، چالسنبک و آبیاری کوزهای و البته توجه به دانش مدرن امروز می تواند به ما برای رویارویی با خشکسالی در امروز و آینده یاری رساند.
کتاب «زراعت کمآب در ایران؛ راهبردها و کاربردها» حاصل کار تیم ۲۱ نفرهای از متخصصان کشاورزی است که با یک برنامه کاری مشخص تمامی موضوعات مرتبط با آب در بخش کشاورزی را به صورت سیستماتیک مورد بررسی قرار دادهاند تا با توجه به ابعاد فنی، فرهنگ صحیح مصرف آب در سطوح شرب و تولیدات کشاورزی را ارتقا بخشند.
تیم متخصصان می کوشد با تحلیل دقیق اطلاعات اقلیم، خاک و تکنولوژی مدلسازی رشد و نمو گیاهان زراعی و ارائه روشهای علمی به یاری کشاورزان و سیاستگزاران بیاید و موجبات بهبود مدیریت آب و خاک و کشاورزی را فراهم سازد.
تیم متخصصان عبارتند از: عبدالرضا باقری، دکتر محمد بنایان، دکتر سیدحسین ثنایینژاد، مریم جانعلیزاده، دکتر حمیدرضا خزاعی، دکتر محمد خواجهحسینی، دکتر کامران داوری، دکتر محمدحسن راشدمحصل، دکتر جواد رضایی، دکتر پرویز رضوانیمقدم، بیژن سعادتیان، دکتر حمید شاهنده، دکتر امین علیزاده، دکتر محمد کافی، دکتر علیرضا کوچکی، دکتر عبدالمجید مهدوی دامغانی، دکتر جعفر نباتی، دکتر مهدی نصیری محلاتی، دکتر احمد نظامی، دکتر جواد وفابخش، و دکتر محرم ولیزاده.
به این ترتیب کتاب در ۱۶ فصل یک دستورالعمل کلی برای ادامه کشاورزی در آینده در شرایط کمآب کشور تدارک دیده است: اقلیم خشک ایران، منابع آب کشور؛ آب، آبیاری و کشاورزی در ایران: چالشها و راهکارها؛ سبزآب: جستاری پیرامون دیم و دیمکاری در ایران؛ استفاده از دانش بومی ایرانیان در بهرهبرداری بهینه از آب در مناطق خشک؛ استفاده از آبهای غیرمتعارف در کشاورزی: آبهای شور و فاضلاب؛ تغییر اقلیم و پیآمدهای آن بر بومنظامهای زراعی مناطق خشک؛ مدلسازی تولید در شرایط کمآبی؛ استفاده از گیاهان خشکزیست در زراعت کمآب؛ جنبههای فیزیولوژیکی کمآبیاری در گیاهان زراعی؛ مبانی برنامهریزی الگوی کشت کمآبی در ایران؛ کشت پائیزه، رهیافتی برای مقابله با کمآبی؛ کشت نشایی، رهیافتی جهت صرفهجویی مصرف آب در کشاورزی؛ زراعت کمآب در گیاهان دارویی؛ بهنژادی گیاهان برای تحمل کمآبی و استفاده از کودهای شیمیایی در زراعت کمآب.
در نخستین فصل «اقلیم خشک ایران» به دقت شرایط و دلایل کمآبی کشور تشریح شده است: واقعشدن ایران بر روی کمربند پرفشار جنب حاره و وجود فرونشینی دائمی هوا در این کمربند، کشور ایران (۲۴۰ میلیمتر بارش میانگین درازمدت سالانه) را در مقایسه با کره زمین(۸۶۰ میلیمتر بارش میانگین درازمدت سالانه) به سرزمینی خشک بهویژه در نواحی پست شرقی و داخلی تبدیل کرده است.
این همجواری با پرفشار جنبحارهای علاوه بر اندکبودن بارش، رژیم بارشی پرنوسانی را نصیب این سرزمین ساخته است. بههمین دلیل هم قانونمندی بارشهای ایران را بهسختی می توان کشف کرد.
بارشها در مکانهای مختلف متفاوتاند و این تفاوت به جهت و منشأ جریانهای جوی و عبور تودههای هوایی که ایران را تحت تأثیر قرار می دهند و نیز به جهتگیری اصلی رشتهکوههای این منطقه بستگی کامل دارند.
در این فصل می خوانیم که نظامهای آبیاری سنتی در یزد، کرمان، کاشان و مناطق جنوبی خراسان که عمدتاً متکی به آب قنات بوده از نظر ساختاری و اجرایی بسیار پیچیده بوده و واحدهای تقسیم آب با کاسه و فنجان که حداقل ممکن از آب در دسترس را به ذهن متبادر میسازد، بوده است.
بدینسان در حقیقت «قطره» معیار سنجش آب در این مناطق است. قنات در این مناطق بهعنوان مظهری از یک نهاد اجتماعی- اقتصادی دارای سازمانی بسیار قوی و شاخصی از کنش جمعی بوده و بهصورت مشترک اداره می شده است و آب را بهشکلی منصفانه بین همه ذینفعان توزیع می کرده است.
در این رهگذر ارزش و اهمیت آب بهحدی بوده است که در واقع تنها شرط بقای این جوامع مشارکت در حفظ این ساختار است. در سازمان اجتماعی قنات، رقابت و مصرفگرایی بهشکل رایج امروزی وجود نداشته و کشمکش و تعارضی هم در رابطه با توزیع آب بهوجود نمی آمده است.
متأسفانه پس از فروپاشی این سازمان قوی اجتماعی و ورود فناوریهای «چاه و موتور» نگاه خودخواهانه و منفعتطلبانه جایگزین منفعت عامه و دیدگاه جامع شد و بدینسان با ورود فناوریهای نوین راههای ورود آب به آبخوانهای قنات را با سازههای مختلف سد کردند و در واقع، رویکرد سازهای را جایگزین رویکردهای محلی مبتنی بر دانش و فناوریهای بومی و ساختارها و سازمانهای اجتماعی مشارکتی کردند.
بدون تردید این قبیل ساختارها متناسب با شرایط و زمان خاص خود بوده و ممکناست عملاً در شرایط فعلی چندان کارساز نباشد ولی با توجه به ساختار چنین سازمانهای مردمنهادی که در مدیریت منابع مشترک و کمیاب محلی چون آب بسیار مؤثر بودهاند نقش آنها هنوز هم قابل تأمل است.
در این فصل تاکید می شود، بیگمان وضعیت و شرایط اقلیمی عامل اصلی و محدودکننده زراعت در مناطق خشک و نیمهخشک است. با درک درست و صحیح از این شرایط است که می توان از منابع محدود آب و خاک که در چنین اقلیم هایی بهشدت آسیبپذیر هستند به روش صحیح برای کشاورزی و تولید زراعی استفاده کرد.
شناخت سامانههای جوی و بارش می توانند ما را به مقدار و زمان و مکان دسترسی به آبی که از آسمان برایمان می آید راه بنمایند و شناخت دقیق تبخیر و تعرق و عوامل مؤثر برآن نیاز آبی گیاهانی را که در این مناطق کشت می شوند مشخص می کند.
با ترکیب این دو مبحث کلیدی در واقع توازن آب را می توانیم هوشمندانه برقرار کنیم تا دخل و خرجمان در زراعت متعادل شود. کشاورزی پایدار در مناطق خشک و نیمهخشک مشخصاً در گرو چنین تعادلی است و گرنه روزگاری نمیپاید که نه آبی برای نوشیدن خواهد بود و نه نانی برای خوردن.
باید دانش خویش را در این زمینه بیفزاییم و نیز شبکه اندازهگیری دادههای جوی را تکمیل و تصحیح کنیم و نیز از فناوریهای نوین مانند سنجش از دور و مدلهای پیشرفته اقلیمی بهره ببریم، برای فراهمساختن دادههای مناسب و نیز ایجاد چشماندازی روشنتر از آنچه ممکن است در آینده رخ دهد.
در دومین فصل کتاب «منابع آب کشور» ده راهکار رویارویی با کمآبی ارائه شده است.
۱. ترویج و توسعه روشهای نوین استحصال و بهرهبرداری آب، بهویژه کاربرد آبهای نامتعارف
۲. اصلاح و ارائه الگوهای کشت مناسب هر منطقه، با توجه به محدودیت آب
۳. بهرهگیری از فناوریهای مدیریت هوشمندانه در بهرهبرداری از آب کشاورزی (مانند کشاورزی دقیق)
۴. تخمین کارایی و سنجش بهرهوری آب در سطوح مختلف بهمنظور ارتقاء مستمر بهرهوری آب در مزرعه و بخش کشاورزی
۵. نوسازی و مدرنسازی تأسیسات، تجهیزات در مزارع و شبکههای آبیاری
۶. استفاده بهینه از ظرفیتهای آبی (ترسالی و خشکسالی) و تمرکز بر استفاده از آب سبز( پس از وقوع هر بارش، بخشی از بارش در خاک ذخیره می گردد. این ذخیره رطوبتی «آب سبز» خوانده می شود و منشأ تأمین آب جنگلها، مراتع و دیمزارها است.)
۷. توسعه فناوریهای مرتبط با کاربرد آبهای نامتعارف
(الف) استفاده از آبهای شور و توسعه فناوری آب شیرینکن
(ب) بازیافت و بازچرخانی فاضلابهای شهری و صنعتی
(ج) استفاده مجدد از زهابها و پسابهای کشاورزی
۸. کاهش تبخیر در پهنههای آبی (مخازن سدها، دریاچهها و تالابها) و در سطح اراضی کشاورزی (مثلاً آبیاری زیرسطحی)
۹. افزایش ظرفیت نگهداری آبِ خاک با "کمخاکورزی" یا "بیخاکورزی" و استفاده از جاذب رطوبتهای معدنی، آلی و نانو
۱۰. توسعه سامانههای نوین آبیاری و انواع گلخانهها
انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد کتاب «زراعت کمآب در ایران؛ راهبردها و کاربردها» نوشته جمعی از متخصصان و تهیهوتدوینشده توسط دکتر علیرضا کوچکی عضو پیوسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران و استاد دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد و دکتر محمد خواجه حسینی، استاد دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد را با قطع وزیری و در ۶۱۶ صفحه منتشر کرده است.