خبرآنلاین - جواد مرشدی: هفتاد و هشت نفر از سفرا و دیپلماتهای پیشین جمهوری اسلامی با صدور بیانیهای خواستار بازتعریف مؤلفههای سیاست خارجی با رویکردی واقعگرایانه، هوشمندانه و منفعت محورشدند. این دیپلماتهای پیشکسوت در این بیانیه نوشتهاند: «رویکرد فرصت محور و منفعت گرا در سیاست خارجی اقتضا می کند که از طریق گفت و گو و مذاکره با طرفهای ذیربط خارجی از بازگشت و یا تشدید تحریم ها علیه کشور جلوگیری به عمل آید.»
در بخشی از این بیانیه آمده است :سیاست خارجی کشورمان در دهههای گذشته، از سویی تحت تأثیر فشارهای خارجی، تحریمهای گسترده، رویدادها و تحولات منطقه ای و بینالمللی، و از سوی دیگر گرفتار محدودیتهای داخلی و تصمیم سازی های غیر منعطف و بعضاً ناهماهنگ، با چالشهای ساختاری و راهبردی مواجه بوده است. کاهش اطمینان سازی با همسایگان و قدرتهای جهانی، حاصل پیام های متناقض، سیاستگذاریهای ناهماهنگ و انباشت تنشها، مجموعاً توان چانه زنی و قدرت دیپلماسی ایران را کاهش داده است. خروج یک جانبه آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها، ظرفیتهای گفت و گو و نفوذ سیاسی ایران را محدود ساخته و محدودیت های خود ساخته در بهره برداری از بسترهای دیپلماسی دوجانبه و چندجانبه نیز مزید بر علت شده است.
این دیپلمات های کار کشته هفت راهکار واقع گرایانه،تنش زدا و قابل اجرا در چارچوب ظرفیت های منطقه ای و بین المللی برای گذر از این شرایط پیشنهاد کردهاند.
خبرگزاری «خبرآنلاین» در گفتگو با ابراهیم رحیمپور دیپلمات بازنشسته و معاون پیشین وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به بررسی این پیشنهادات و موئلفه های قابل تغییر در عرصه سیاست خارجی کشور پرداخته است.
*** ضرورت صدور این بیانیه در این شرایط را چگونه ارزیابی می کنید؟
به هر حال، ما گروهی از سفرا و مقامات پیشین وزارت امور خارجه هستیم که بازنشسته شدهایم اما همچنان تحولات سیاست خارجی را بهطور مرتب پیگیری میکنیم. اغلب ما بهدنبال کسبوکار، شغل یا منفعت مالی نیستیم؛ با همان حقوق بازنشستگی زندگی میکنیم و طبیعتاً دغدغه سیاست خارجی و سرنوشت کشورمان را داریم.
امروز در مقطعی ویژه قرار داریم؛ مقطعی که همه باید کمک کنند، نظر بدهند، همفکری کنند و دیدگاههای خود را به اطلاع مسئولان و افکار عمومی برسانند. اکنون هر جا میرویم، یک پرسش مشترک مطرح میشود: «آیا جنگ میشود یا نه؟» این سؤال را از همسایه، همکار، مردم عادی، صف نانوایی، پمپ بنزین و حتی در مهمانیها میشنویم. این نشان میدهد که توضیحات و اظهارنظرهای رسمی هنوز نتوانسته افکار عمومی را قانع کند.
وقتی ۷۸ نفر یک بیانیه را امضا میکنند، طبیعی است که دستیابی به متن نهایی کار آسانی نبوده است. افراد بر سر برخی جملات و نکات چانهزنی کردهاند و متقاعد کردن این همه شخصیت صاحبنظر تلاش مضاعف میطلبد. ما نزدیک به چهار یا پنج سال است که بیانیههای متعددی صادر میکنیم؛ هدفمان کمک به نظام اجرایی کشور است تا از خطا بپرهیزد. تجربه نشان داده بخشی از مشکلات امروز، نتیجه اشتباهات گذشته است و اکنون باید برای عبور از بحران، بدانیم چه باید کرد و چه نباید کرد.
*** بنظر شما کدام مولفه ها باید در سیاست خارجی کشور تغییر کند؟
سیاست خارجی باید بر اساس واقعیتها تنظیم شود، نه صرفاً آرزوها. آرزو داشتن خوب است، اما در عرصه عمل باید واقعیتها را دید و پذیرفت. برای رسیدن به حقیقت، نخست باید چشمها را گشود و با نگاهی عاقلانه و جامع به شرایط نگریست، سپس سخن گفت.
از دیگر ضرورتها، جلوگیری از موازیکاری در سیاست خارجی است. اکنون هر نهادی، گاه با مواضع متضاد، اظهار نظر میکند. بهعنوان نمونه، در موضوع زنگزور، اظهارات مقامات مختلف از آقای ولایتی گرفته تا مسئولان وزارت خارجه و دیگران کاملاً متفاوت بود. آقای ولایتی چه گفت؟ آقای سردار جهانی چه گفت؟ بیانیه وزارت خارجه چه بود؟ مطلب آقای پزشکیان چه بود؟ اینطوری که نمی شود، مگر مملکت ما شیر تو شیراست که همینطوری هر کسی یک نظری دهد. این روش، وحدت نظر را از بین میبرد. در یک کشور، سیاست خارجی باید یکپارچه و هماهنگ باشد و تنها از زبان وزیر امور خارجه اعلام شود. در دنیای امروز، چنین چندصدایی در سیاست خارجی پذیرفته نیست و هماهنگی کامل میان نهادها یک ضرورت است.
*** نقش تغییر راهبرد حکمرانی در بهبود روابط خارجی را چگونه ارزیابی می کنید و اینکه آیا این تغییرات منجر به بهبود روابط خارجی خواهد شد؟
اگر خانهای کج ساخته شود، باید اصلاح شود تا فرو نریزد. ما در برخی حوزهها اقداماتی انجام دادهایم که نتیجه مطلوب نداشته است. سیستم اطلاعاتی، نظامی و حتی مدیریتی ما در کنار نقاط قوت، ضعفهایی نیز دارد که باید برطرف شود.در ماجرای زنگزور و قرهباغ، این مشکلات ریشهدار و چند دههای هستند. لازم است گذشته را کالبدشکافی کنیم، خطاها را شناسایی کنیم و با یک نقشه جامع و درست، مسیر آینده را ترسیم کنیم.
*** این کالبد شکافی جزو راهکارهای پیشنهاد برای برون رفت از بنبستهای سیاست خارجی کشوراست؟
قطعاً. انتشار بیانیه به معنای این است که ما نگرانیم و معتقدیم شرایط مطلوب نیست. این بیانیه صدای افرادی است که سالها در دستگاه دیپلماسی کشور خدمت کردهاند. گاهی این دیدگاهها در جلسات خصوصی مطرح میشود و گاهی بهصورت علنی تا افکار عمومی نیز در جریان قرار گیرد.
افکار عمومی غریبه نیستند و باید آگاه باشند. نگرانی از «تشویش اذهان عمومی» نباید مانع اطلاعرسانی شفاف شود. در تاریخ، حتی حضرت علی (ع) در جنگ صفین، زمانی که اکثریت یارانش تمایلی به ادامه نبرد نداشتند، به خواست آنان احترام گذاشت. افکار عمومی اهمیت دارد، حتی اگر تصمیمش اشتباه باشد.
*** لطفاً درباره پیشنهاد «بیطرفی فعال در روابط خارجی» توضیح دهید.
در ذات این مفهوم، «استقلال» نهفته است؛ اما استقلالی که منجر به انزوا نشود. کشوری مانند کره شمالی ممکن است مستقل باشد، اما منزوی است و مردمش در فشار زندگی میکنند. ما باید میان قدرتهای بزرگ جهان بیطرف باشیم، اما فعال عمل کنیم؛ یعنی با همه طرفها—از آمریکا و اروپا گرفته تا چین، روسیه و هند—گفتوگو و تعامل داشته باشیم.
بیطرفی فعال یعنی نه وابسته به شرق باشیم و نه به غرب، و در عین حال منزوی نمانیم. تجربه نشان داده که اتکا صرف به یک یا دو قدرت، مانند روسیه یا چین، در بزنگاههای حساس به اندازه کافی به کار ما نیامده است؛ نمونهاش جنگ ۱۲ روزه.
۲۱۲/۴۲