عصر ایران ؛ جعفر محمدی* - روز گذشته خبرنگار عصر ایران در جلسه سخنگوی دولت از او پرسید که با توجه به رویدادهایی که پیرامون ایران می گذرد - از ماجرای زنگزور تا لبنان و ... - برنامه دولت برای خروج ایران از انزوا چیست؟
خانم مهاجرانی ،سخنگوی دولت، در پاسخ به او گفت که اجازه دهید سوال شما را نقد کنم و پرسید: کدام انزوا؟ کجا ما در انزواییم؟ در طول جنگ 12 روزه من با 9 خبرنگار خارجی مصاحبه کردم ، همه وزرای ما در ماه دو بار سفر خارجی می روند... چرا باید سوالی کنیم یا فضایی باز کنیم که به نوعی بگوییم در نقطه ضعف هستیم؟ موضوع انزوا نیست. موضوع راهبرد ماست که بر روی کشورهای همسایه متمرکز شویم. رئیس جمهور هم چند بار سفر خارجی رفته است... .
این پاسخ عجیب مرا بر آن داشت چند سطری را به 3 دلیل بنگارم:
- اول این که وظیفه حرفه ای دارم که از همکارم که سوال روا و حرفه ای او با پاسخ ناروا و غیر حرفه ای سخنگو مواجه شد، دفاع کنم.
- دوم این که تذکری برادرانه به خانم سخنگو بدهم که "سرکار خانم مهاجرانی! در حال فروغلتیدن به دام شعارگویی هستید ؛ مراقب باشید میزی که پشتش نشسته اید حریت و آزاد اندیشی تان را قربانی کلیشه ها نکند. مردم از اعضای دولت پزشکیان انتظار واقع گرایی دارند نه خوانش انشاهایی که دهه هاست به ملال آورترین شکل ممکن تکرار می شوند و نتایج میهن سوزش در جای جای این کشور با تمام وجود لمس می شود."
- اما مهم تر از همه این که پاسخ خانم سخنگو حامل این نگرانی است که نکند دولت از برنامه ها و شعارهای انتخاباتی پزشکیان در بهسازی روابط بین المللی فاصله گرفته باشد؛ هر چند که در ادبیات خود پزشکیان نشانه ای از این عدول نیست ولی وقتی سخنگوی دولتش چنین می گوید، باید واکنش جدی نشان داد و جلوی انحراف از مسیر را گرفت که «سرِ چشمه شاید گرفتن به بیل ؛ چو پُر شد نشاید گذشتن به پیل».
خانم سخنگو!
پرسیده اید "کدام انزوا ؟" ؛ پاسخ می دهیم همان انزوایی که رئیس تان و رئیس جمهورمان در دوران رقابت های انتخاباتی می گفت که می خواهد ایران را از آن به در آورد و می گفت: "نمی خواهم در دنیا منزوی باشیم و جوانان حسرت زندگی جوانان کشورهای دیگر را بخورند، در فکر مهاجرت باشند و پدر و مادرشان باقی عمر را در دلتنگی و حسرت دیدار فرزندان و نوههای خود باشند."
چطور تا همین پارسال منزوی بودیم و مردم را دعوت می کردیم که برای خروج ایران از انزوا به پزشکیان رأی دهیم و اکنون که هنوز اتفاق خاصی در روابط بین المللی ایران رخ نداده ، می پرسید کدام انزوا ؟!
سرکار خانم مهاجرانی!
در اثبات این که منزوی نیستیم گفته اید که در طول جنگ 12 روزه، با 9 خبرنگار خارجی مصاحبه کرده اید! از کی تا حالا تعداد مصاحبه های شما شاخص انزوا یا عدم انزوای کشور شده است؟ خبرنگارها دنبال خبر هستند و آن ایام ایران، کانون خبرهای جهانی بود، پس طبیعی است که تمایل داشته اند با شما که سخنگوی دولت ایران هستید، مصاحبه کنند، نه به خاطر این که ایران منزوی هست یا نیست که جهت تولید محتوا برای رسانه های خودشان.
یا گفته اید که هر وزیر ایرانی در ماه دو بار به سفر خارجی می رود! اولاً مطمئن هستید که وزیران دولت به طور متوسط هر دو هفته یک بار سفر خارجی می روند؟ و ثانیاً مراوده خارجی اگر به «اقتصاد» یا «امنیت» ترجمه عملی نشود، سودی برای کشور ندارد و هر سفری بدون یک یا هر دوی این ها، فقط هدر دادن وقت و ثروت کشور است.
همچنین سیاست خارجی ایران را به روابط با کشورهای همسایه فروکاسته و گفته اید که راهبرد ما همین است. تقلیل روابط بین الملل به چند کشور خاص، نه راهبرد درستی است و نه حتی جزو شعارها و برنامه های اعلامی رئیس جمهور بود. یادمان هست که پزشکیان در دوران رقابت های انتخاباتی بر گسترش روابط خارجی با همه جهان تاکید داشت و بعد از پیروزی نیز در مقاله "پیام من به جهان جدید" نوشت که خواهان روابط مناسب با کشورهای مختلف دنیاست و به درستی تصریح کرد: مردم ایران به من یک مأموریت قوی دادهاند تا با جدیت پیگیر تعامل سازنده در صحنه بینالمللی باشم.
خانم سخنگو!
حتی در همین روابط کج دار و مریز با کشورهای منطقه نیز دچار اعوجاج و مشکل هستیم؛ مثلاً در همین جنگ 12 روزه که شما 9 مصاحبه با خبرنگاران خارجی انجام دادید، کدام یک از کشورهای منطقه به کمک ایران آمد؟ مثلاً همین روسیه ای که ایران در جنگش با اوکراین، کنارش ایستاد و هزینه داد، چه کرد؟ کشورهای عربی و اسلامی منطقه چه؟
راستی این که کشوری نفت خیز مانند ایران برای نفتش فقط یک مشتری عمده به نام چین داشته باشد که تعیین کننده شرایط معامله از قیمت تا نحوه و زمان پرداخت بهاست، در بازار انرژی منزوی هست با نه؟
کشوری که تاجرانش نتوانند در عرصه بین المللی همانند بقیه تجارت کنند و خرید و فروش های اصلی به دست کسانی باشد که مدعی دور زدن تحریم ها هستند، چه؟
کشوری که کمترین مراوده سیاسی با کشورهای تاثیرگذار جهان داشته باشد، کمترین داد و ستد علمی را با مراکز علمی جهان داشته باشد، کمترین سرمایه گذاری خارجی را داشته باشد، برغم دارای بودن جاذبه های گردشگری، کمتریت توریست را پذیرا باشد، کمترین تعامل تسلیحاتی با قدرت های جهانی داشته باشد، مدام - ولو به ناحق- علیه او در مجامع جهانی مصوبه بگذرانند، در رقابت کریدورها دورش بزنند، نتواند یک هواپیمای نو برای مردمش بخرد یا پاسپورتش در رده های آخر اعتبار جهانی باشد و سیستم بانکی اش جدای از جهان باشد و اکثر مردمش ندانند که ویزا کارت و مستر کارت چیست و برای یک سفر خارجی، باید استرس حمل پول نقد داشته باشند و ... چه؟ همه این ها را نادیده می گیرید و دل خوش می کنید به این که در 12 روز 9 خبرنگار خارجی با شما حرف زدند؟!
اساساً مردم به پزشکیان رأی دادند که به وعده هایش برای بازگرداندن ایران به چرخه متعارف جهانی عمل کند نه این که وقتی خبرنگاری از سخنگویش درباره تدابیر دولت برای خروج از انزوا بپرسد، انگار چیز جدید و عجیبی شنیده باشد و بگوید "کدام انزوا؟" و آدمی را یاد محمود احمدی نژاد بیندازد که در وسط تحریم های خانمانسوز می گفت: "تحریم نمنده؟" (تحریم چیست؟)!
*سردبیر عصر ایران