همشهریآنلاین - علیاصغر درویش
بهزاد رسولی، دروازهبان جوان و بااستعداد فولاد زرند که این روزها با درخشش خیرهکنندهاش در لیگ برتر فوتسال، از جمله گرفتن پنالتی و حتی به ثمر رساندن گلهای وایرال، نام خود را بر سر زبانها انداخته است، در گفتگویی صمیمانه از علاقهاش به فوتسال از دوران کودکی، مسیر حرفهای خود از ارومیه تا فولاد زرند، و مهمتر از همه، اهداف بزرگش برای آینده پرده برداشت. رسولی که با افتخار خود را هوادار دوآتیشه استقلال معرفی میکند، رویای بازی در لیگ اسپانیا و پوشیدن پیراهن تیم ملی در جام جهانی را در سر میپروراند. او همچنین به تاثیر مثبت وحید شمسایی بر تیم ملی و اهمیت حمایت خانواده در رسیدن به موفقیت اشاره کرد.
گفتوگوی روزنامه همشهری با پدیده دروازهبانی فوتسال ایران را در ادامه میخوانید:
*علاقه به فوتسال از کجا شروع شد؟
از بچگی به ورزش علاقه داشتم و بازی فوتبال را در زمینهای خاکی شروع کردم و به خاطر علاقه زیادی که داشتم در ادامه فوتبال بازی کردن من به مدرسه، بازیهای استانی و کشوری رسید تا به چشم آمدم.
*از اول به دروازهبانی علاقه داشتی؟
بله و در همین پست بازی میکردم.
*فوتسال را به صورت حرفهای از کدام تیم شروع کردی؟
به مدت ۴ سال در تیم اروم آلیاژ ارومیه آموزش دیدم و رشد کردم بعد از آن به تیم آرمین سقز در لیگ برتر جوانان رفتم و چون عملکرد خوبی در این تیم داشتم از طرف تیمهای بزرگسال گیتیپسند و مس پیشنهادهایی برای من رسید. آن زمان من در تیم ملی دانشآموزی هم مشغول بازی بودم و با آن تیم در مسابقات دانشآموزی آسیایی تایلند قهرمان شدیم. بعد از این بازیها ازبین پیشنهادهایی که داشتم، گیتیپسند را انتخاب کردم و تقریبا ۵ فصل در این تیم بازی کردم.
*گیتیپسند یکی از تیمهای صاحبنام فوتسال ایران است. چون در سن پایین وارد این تیم شدی آیا فرصت بازی در ترکیب اصلی هم داشتی؟
من هم در جوانان این تیم، هم در امیدها و هم در بزرگسالان گیتیپسند بازی کردم و در اولین سال حضور من در این تیم نزدیک به ۳ بازی برای رده بزرگسالان انجام دادم و ۷ پنالتی از نقطه دوم در آن فصل گرفتم. در گیتیپسند با گلرهای باتجربهای مثل سپهر محمدی و یک گلر برزیلی کار کردم و کلی چیز از آنها یاد گرفتم اما چون میخواستم مسیرم را به جایی ببرم که فیکس بازی کنم و پیشرفت کنم به همین دلیل تصمیم گرفتم به شهرداری ساوه بروم و بعد از یک فصل پیشنهاد خوبی از فولاد زرند به من رسید و در حال حاضر در این تیم بازی میکنم.
*صحبت فولاد زند شد. گل عجیب و غریبی برای این تیم زدی که خیلی هم وایرال شده.
من علاوه بر دروازهبانی به بازی در جلو هم خیلی علاقه داشتم به همین خاطر از همان اوایل کارهای انفرادی با توپ را انجام میدادم. پست دروازهبانی در فوتسال روز دنیا دیگر به این شکل نیست که فقط توپ دفع کند و باید به جلو بیاید و توپ بگیرد، پا به توپ شده، بازیسازی کند و در کل به تیم کمک کند.
*چه واکنشهایی بعد از این گل دریافت کردی؟
اول از همه برای تیم فولاد زرند خیلی خوشحالم چون انفرادی به این گل نگاه نمیکنم و تیم برای من مهمتر است. مادر من در بیمارستان بستری بود و از آنجا بازی من را دیده بود و بعد از بازی به من زنگ زد و گفت خیلی بغض کردم و خیلی خوشحالم. این خوشحالی و حال مادر برای من خیلی لذتبخش بود. خدا را شکر در حال حاضر سلامت هستند.
*قبل از این گل باز هم به عنوان دروازهبان سابقه گلزنی داشتی؟
از بچگی خیلی علاقه داشتم که پا به توپ به جلو بروم و خیلی انفرادی تمرین میکردم. در جوانان و امیدهای گیتیپسند به هم همین شکل گل زده بودم.
*چرا با اینکه از پردیس قزوین جلو بودید، چنین تصمیمی گرفتی؟
کلا سبک بازی من به همین شکل است و ریسک کردم و جواب داد.
*به هر حال خروج از محوطه جریمه جزو اختیارات دروازهبان نیست. آیا کادر فنی از این اقدام باخبر بود؟
زمانی که میخواستم با فولاد زرند قرارداد ببندم به کادر فنی گفته بودم که این تخصص را دارم و در تمرینات هم به عنوان یک تاکتیک مرتب این حرکت را انجام میدهیم.
*در بازی مقابل پردیس یک پنالتی هم گرفتی و بهترین بازیکن زمین شدی. ظاهرا در گرفتن پنالتی متخصص شدی. این استعداد ذاتی بوده یا با تمرین به آن رسیدی؟
زمانی که در اروم آلیاژ بودم و سن خیلی کمتری داشتم با یکی از رفقا به اسم هادی احمدی که بازیکن فرشآرا در لیگ برتر بود و من همیشه آرزو داشتم که مثل در به لیگ برتر بزرگسالان برسم. با هادی خیلی کری داشتیم، او خیلی دوست داشت به من گل بزند و من برعکس خیلی علاقه داشتم مانع گلزنی او شوم. خدا را شکر انقدر با او تمرین کردم تا از همان بچگی به رشد خوبی رسیدم.
*چند پنالتی در این فصل گرفتی؟
۲ پنالتی از این سه بازی گرفتم و ۲ تا کلینشیت هم دارم.
*فولاد زرند با پیروزی مقابل پردیس به رده دوم رسید. آیا این تیم را میتوان شانس قهرمانی دانست؟
با مس سونگون در صدر هم امتیاز هستیم ولی با تفاضل گل کمتر نسبت به این تیم دوم شدیم. اوایل فصل استرس بازیهای سختی را داشتیم اما خدا را شکر سه بازی پشت سر پیروز شدیم.
*الگوی بهروز رسولی در دروازهبانی کیست؟
الگوی من در دروازهبانی همیشه خودم هستم و میخواهم با یادگیری از بقیه الگویی برای بازیکنان دیگر باشم ولی هیگوئیتا را به خاطر بازی با پا از همان بچگی خیلی دوست داشتم.
*به کدام بازیکن فوتسال در ایران علاقه داری؟
حسین طیبی، سعید احمد عباسی، سپهر محمدی بازیکنان بزرگی هستند و قبلتر هم خود آقای وحید شمسایی و محدرضا حیدریان جزو بازیکنان بزرگی در این رشته بودهاند.
*از بازیکنان فوتبال در خارج از ایران چه کسی را انتخاب میکنی؟
زمانی که بچه بودم طرفدار مسی بودم و بعد رونالدو را دنبال کردم و حالا او را خیلی دوست دارم.
*چرا رونالدو؟
سبک زندگی او را میپسندم و نظرم را عوض کرد.
*استقلالی هستی یا پرسپولیسی؟
با افتخار هوادار دو آتیشه استقلال هستم. کل خانواده ما طرفدار استقلال هستند و از همان بچگی پیراهن قرمز نداشتیم و همه آبی بودند.
*بازیهای استقلال را دنبالی میکنی؟
چون درگیر تمرین و بازی هستم خیلی نمیرسم ولی دورادور اخبار استقلال را پیگیری میکنم.
*استقلال در چند سال اخیر در قهرمانی لیگ ناکام بوده. فکر میکنی دلیل عدم موفقیت این تیم چیست؟
من فکر میکنم استقلال در چند سال اخیر فقط در بخش مدیریتی مشکل داشته است. استقلال تیم بزرگ و باشخصیتی است و به نظر من اگر کسی پیدا شود که واقعا تخصص لازم را برای مدیریت استقلال داشته باشد، قطعا نتیجه لازم را خواهند گرفت.
*هدف بهزاد رسولی چیست؟
هدف من بازی در اسپانیا و بازی با پیراهن تیم ملی در جام جهانی است و دوست دارم در جام جهانی بهتر دروازهبان شوم.
*سابقه دعوت به تیم ملی را دشتی؟
در اردوی تدارکاتی در تایلند آقا وحید من را تیم ملی دعوت کرد و مقابل کویت بازی کردم. اولین بازی ملی من بود و با خدا را شکر با کلینشیت همراه شد.
*در اسپانیا دوست داری در کدام تیم بازی کنی؟
خیلی دوست دارم در بارسلونا بازی کنم.
*وحید شمسایی چقدر در تیم ملی تاثیرگذار بوده؟
آقا وحید از زمانی که به تیم ملی آمده خیلی به بازیکنان جوان لیگ اهمیت داده و میخواهد از همه جوانان به بهترین شکل استفاده کند. خاطر من هست قبل از آقای شمسایی یک دوره به تیم ملی دعوت شدم ولی آن زمان من و چند بازیکن جوان خیلی احساس راحتی در تیم ملی نداشتیم اما در دوره آقا وحید خیلی فرق کرده و حس و حال تیم ملی بسیار خوب شده و بازیکنان جوان با انگیزه زیادی وارد تیم ملی میشوند. در کل من به آینده این تیم ملی خیلی امیدوارم.
*خانواده چقدر در این مسیر به تو کمک کردهاند؟
میخواهم از همین جا از پدر و مادرم تشکر کنم. زمانهایی که در شهرستان بازی میکردم دوری من از خانواده برای من و آنها خیلی سخت بود اما تحمل کردند و خدا را شکر میکنم که جواب گرفتم و به تیم ملی رسیدم.