دو دلیل توجه‌برانگیز کودتا

دنیای اقتصاد یکشنبه 26 مرداد 1404 - 00:04
دنیای اقتصاد: یرواند آبراهامیان، محقق و نویسنده کتاب « ایران بین دو انقلاب» گفته است: «بنابر دو دلیل دولت مصدق، به‌ویژه ماجرای کودتا، کماکان توجه بسیاری به خود جلب می‌کند. اول اینکه کودتا اثر عمیقی بر تاریخ ایران و همچنین تاریخ روابط ایران و ایالات‌متحده داشته است. دلیل دوم آنکه روایت‌های رسمی از کودتا، هم در ایالات‌متحده و هم در ایران، مدعی بودند که اصلا کودتایی در کار نبوده و آنچه رخ داده «قیام مردم شاه‌دوست» علیه مصدق بوده است. این دست «تاریخ‌نگاری‌های» رسمی چنان از واقعیت به دور بودند که تاریخ‌نگاران چاره‌ای نداشتند جز آنکه به واسطه تجزیه و تحلیل صادقانه‌تری با وقایع رویارو شوند - خاصه زمانی که منابع موثقی در دسترس قرار می‌گیرد. هرچه نباشد، کارکرد اصلی تاریخ‌نگاران یافتن حقیقت درباره گذشته و به چالش کشیدن روایت نادرست است، به ویژه زمانی که بر این روایت‌ها مهر رسمی نقش بسته است.»

کتاب ایران بین دو انقلاب نوشته آبراهامیان یکی از مهم‌ترین منابع برای مطالعه‌ تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در قرن بیستم است. این اثر که نخستین بار در دهه‌ی ۱۹۸۰ منتشر شد، دوره‌ای طولانی را از انقلاب مشروطه (۱۹۰۶) تا انقلاب اسلامی (۱۹۷۹) پوشش می‌دهد. اهمیت کتاب در آن است که برخلاف تاریخ‌نگاری سنتی که اغلب بر شخصیت‌ها یا حوادث متمرکز است، آبراهامیان تاریخ را از منظر طبقات اجتماعی، نیروهای مردمی و ساختارهای قدرت بررسی می‌کند. او نشان می‌دهد که انقلاب اسلامی ۱۳۵۷را   باید پیامدِ انباشتِ تضادهای طبقاتی، بحران‌های اقتصادی و شکست پروژه‌های دولت‌سازی در ایران مدرن تلقی کرد.

آبراهامیان بحث خود را با بررسی زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی ایران قاجاری آغاز می‌کند. ضعف ساختار حکومتی، فساد درباری و فشارهای قدرت‌های خارجی (به‌ویژه روسیه و بریتانیا) جامعه را به سمت بحران کشاند. در چنین فضایی، انقلاب مشروطه (۱۹۰۶) به‌عنوان نخستین تلاش جدی برای محدود کردن قدرت سلطنت و ایجاد نهادهای مدرن سیاسی شکل گرفت.

نیروهای اجتماعی متنوعی از تجار بازار و اصناف گرفته تا روشنفکران و روحانیون در این حرکت حضور داشتند. با این حال، مشروطه نتوانست پایه‌های پایدار قدرت را دگرگون کند. دخالت خارجی و مقاومت نیروهای سنتی سبب شد نظام مشروطه بیشتر بر کاغذ باقی بماند و تحقق عینی نیابد. به دنبال کودتای ۱۲۹۹ و سلطنت رضاشاه (۱۹۲۵–۱۹۴۱)، پروژه‌ی دولت‌سازی مدرن در ایران آغاز شد. اصلاحات رضاشاه شامل ایجاد ارتش نیرومند، تمرکز قدرت اداری، ساخت راه‌آهن و مدارس جدید بود. هدف او تکوین دولتی مطلقه و کارآمد بود که بتواند کشور را به‌سرعت وارد دروازه‌‎های تمدن مدرن غربی کند.

اما این پروژه هزینه‌ای سنگین داشت: سرکوب احزاب و اتحادیه‌ها، و حذف نهادهای مدنی. آبراهامیان تاکید می‌کند که رضاشاه در واقع کوشید جامعه‌ای مدرن از بالا بسازد، اما اجازه نداد جامعه نقشی فعال در سیاست داشته باشد. به همین دلیل، پایه‌های دولت او بر اجبار و سرکوب استوار ماند.

اشغال ایران در جنگ جهانی دوم و تبعید رضاشاه، فضایی تازه به روی مردم ایران گشود. محمدرضا شاه که به سلطنت رسید هنوز قدرت مطلقه نداشت و در نتیجه، احزاب متعددی مجال فعالیت یافتند.

حزب توده به‌عنوان نماینده کارگران و روشنفکران چپ نقش مهمی به عهده گرفت. جبهه ملی به رهبری مصدق با شعار استقلال و ملی شدن صنعت نفت سیاستی نوین را رقم زد. جریان‌های مذهبی نیز، گرچه پراکنده، اما فعال بودند و بعدها پایه‌گذار حرکت‌های سازمان‌یافته‌تر شدند.

جنبش ملی شدن نفت نقطه اوج این دوران بود و توانست قدرت مردمی را حول شعار استقلال بسیج کند. اما این روند با کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲ به پایان رسید. کودتا که با همکاری آمریکا و بریتانیا انجام شد، دولت مصدق را سرنگون کرد و شاه را به قدرت بازگرداند. آبراهامیان این رویداد را نقطه عطفی در تاریخ معاصر می‌داند؛ زیرا نه تنها یک تجربه دموکراتیک ناکام ماند، بلکه بی‌اعتمادی عمیقی نسبت به غرب در حافظه‌ی ایرانیان بر جای گذاشت.

 آبرهامیان همچنین در جایی دیگر تصریح کرده است: می‌توانیم بگوییم که مصدق در صبح روز ۲۸مرداد با فرانخواندن طرفداران خود برای ریختن به خیابان‌ها مرتکب خطای بزرگی شد. ما فقط می‌توانیم حدس بزنیم که چرا او مرتکب این اشتباه شد. آیا به خاطر تضمین‌های سرتیپ ریاحی بود، آیا می‌خواست از خون و خونریزی جلوگیری کند، آیا از خطر جنگ داخلی پرهیز می‌کرد، آیا فریب هندرسون را خورد و فکر می‌کرد که اگر تظاهراتی راه نیفتد اوضاع به حال عادی بازمی‌گردد، یا… حتی با وجود اسناد جدید، هنوز نمی‌دانیم چه کسی دستور سرازیر شدن تانک‌ها را به مرکز شهر تهران داده است. 

 آیا دستورات از طرف سرلشکر دفتری، فرماندار نظامی تهران، صادر می‌شد یا از سرتیپ ریاحی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح یا اساسا دستوراتی در کار نبوده و ماموران تانک‌ها با نقض دستورالعمل‌ها تانک‌های خود را به‌ عنوان بخش لاینفک توطئه کودتا به حرکت درآوردند.

پس از کودتا، محمدرضا شاه با حمایت ایالات متحده و درآمدهای نفتی، قدرتی مطلقه ایجاد کرد. دستگاه امنیتی ساواک، ارتش مدرن و اصلاحات اقتصادی ابزارهای اصلی او بودند.

مهم‌ترین اقدام شاه در دهه ۱۳۴۰ انقلاب سفید بود؛ مجموعه‌ای از اصلاحات شامل اصلاحات ارضی، حق رای زنان و گسترش آموزش. هدف آن بازسازی جامعه و کاستن از نفوذ نیروهای سنتی، به‌ویژه روحانیت بود. اما این اصلاحات به‌جای تقویت پایه‌های اجتماعی رژیم، تضادهای تازه‌ای به وجود آورد:

  اصلاحات ارضی کشاورزی سنتی را از میان برد، ولی کشاورزی مدرن و پربازده جایگزین نشد.

  میلیون‌ها روستایی به شهرها مهاجرت کردند و حاشیه‌نشینی و فقر شهری گسترش یافت.

  طبقه متوسط جدید (کارمندان، دانشجویان، معلمان) رشد کرد، اما به‌سرعت از فساد و استبداد سیاسی بیزار شد. 

آبراهامیان با رویکرد جامعه‌شناختی نشان می‌دهد که در دهه ۱۳۵۰، مجموعه‌ای از نیروها علیه رژیم صف‌آرایی کردند:

  کارگران صنعتی با اعتصاب‌های گسترده در سال‌های پایانی شاه، چرخ اقتصاد را متوقف کردند.

  دهقانان که از اصلاحات ارضی نفعی نبردند، به حاشیه‌نشینان شهری بدل شدند.

  طبقه متوسط جدید به موتور اصلی اعتراضات سیاسی تبدیل شد.

  روحانیت با شبکه‌های سنتی خود (مساجد، حوزه‌ها، بازار) توانست همه‌ی این نارضایتی‌ها را در یک گفتمان دینی سازمان دهد و متحد خود کند. 

ترکیب بحران اقتصادی (به‌رغم افزایش درآمدهای نفتی)، شکاف طبقاتی، وابستگی به غرب، و سرکوب سیاسی مشروعیت شاه را در نظرگاه عمومی مخدوش کرد. با اوج‌گیری اعتصاب‌ها، تظاهرات‌میلیونی و انسجام رهبری روحانیت، رژیم پهلوی سقوط کرد. انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ نه صرفا جنبشی سیاسی، بلکه طغیانی اجتماعی بود که حاصل دهه‌ها بحران ساختاری بود.

آبراهامیان بر این نظر است که، انقلاب اسلامی محصول بلندمدت تاریخ معاصر ایران از مشروطه تا کودتای ۱۹۵۳و اصلاحات ناموفق پهلوی‌ها بود. ضمن اینکه نوسازی از بالا بدون مشارکت سیاسی جامعه، تضادهایی آفرید که به انفجار منتهی شد. 

برخلاف انقلاب‌های کلاسیک، هیچ طبقه منفردی عامل اصلی انقلاب نبود؛ بلکه پیوند کارگران، حاشیه‌نشینان، طبقه متوسط و روحانیت، جنبشی فراگیر ایجاد کرد  و نهایتا اینکه؛ گفتمان دینی نقش کلیدی در وحدت‌بخشی به این نیروهای متنوع داشت و انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند.

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.