اگر اندکی با ادبیات کلاسیک آشنایی داشته باشید این حرف را متوجه میشوید. سیاست روسی عین رمانهای روسی است که آخر سر متوجه نمیشوید واقعا حق با کی بود؟
عصر ایران؛ فؤاد شمس- زمانی که ولادیمیر پوتین بعد از سالها تلاش غربیها برای انزوایش پا روی فرش قرمزی گذاشت که ترامپ در آلاسکا برایش گسترانیده بود، صفحه تازهای از تاریخ پر از ابهام سیاست روسی ورق خورد. خصوصا آن لحظه که ترامپ به خیال خود با پرواز جنگنده بر بالای سر پوتین میخواست قدرتنمایی کند، با برخورد خونسردانه و لبخند سرد وی مواجه شد.
پوتین صبر کرد تا پاسخ ترامپ را به شکل دیگری بدهد. پوتین ترجیح داد در مقابل قدرتنمایی لحظهای ترامپ به تاریخ مراجعه کند. بر مزار خلبانان اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی که در خاک آلاسکا دفن شدهاند، گل نهاد. آلاسکایی که زمانی جزو امپراتوری روسیه بوده. پوتین با این حرکت نشان داد میراثدار کل تاریخ روسهاست از تزارها تا بلشویکها. پیامی که به غرب و ترامپ داد این بود که امتداد تاریخی روسها را حتی در جغرافیای آلاسکا ارزشمند میدادند.
صبر بهمثابه سلاح استراتژیک
در سالهای اخیر بهویژه در بحران اوکراین، بارزترین ویژگی روسیه و شخص پوتین را میتوان در دو کلمه خلاصه کرد: صبر و ابهام. روسیه نه با شتاب که با حوصله، نه با شفافیت کامل که با ابهام کار خود را پیش می برد. این همان کاری است که بارها در تاریخ این کشور به چشم آمده و بخشی از «دیانای سیاسی» روسها بهحساب میآید.
در ذهن روسها، زمان نه یک دشمن که یک متحد است. آنان باور دارند با کش دادن روندها، فرسوده کردن رقیب و حفظ ظرفیتهای خود، میتوانند موازنه را به سود خود تغییر دهند. در این میان، ابهام در نیت و واکنش، طرف مقابل را در بلاتکلیفی نگه میدارد و هزینههای محاسباتی او را بالا میبرد.
ناپلئون در مسکو؛ شکست در سرمای زمان
کلاسیکترین نمونه این تاکتیک روسی را باید در جنگ ۱۸۱۲ دید. ارتش ناپلئون با قدرتی افسانهای وارد روسیه شد. پاسخ روسها ساده و مرموز بود: عقبنشینی، زمین سوخته و خرید زمان. آنان هیچ نبرد تعیینکنندهای با فرانسویها نکردند. مسکو خالی شد، شهر سوخت و ارتش بزرگ ناپلئون بیآنکه به پیروزی قاطعی برسد، در سرمای بیپایان و کمبود تدارکات، از درون متلاشی شد. روسها با صبر و در واقع هیچکاری نکردن دشمن را شکست دادند. از دل آن هم یکی از سترگترین آثار ادبی تاریخشان یعنی زمان جاودانه «جنگ و صلح» تولستوی را خلق کردند. رمانی پیچیده که سرتاسر آن ابهام است و همین هم زیبا و جاودانهاش کرده.
جنگ جهانی دوم؛ استالینگراد و منطق فرسایش
همین منطق در جنگ جهانی دوم تکرار شد. در سالهای نخست، ارتش نازی تا دروازههای مسکو رسید. اما شوروی نه تسلیم شد و نه به دنبال پاسخ سریع رفت. آنان با خریدن زمان، انتقال صنایع به شرق و تحمل تلفات عظیم، آرامآرام ماشین جنگی آلمان را فرسوده کردند. نقطه اوج این روند، نبرد استالینگراد بود. جایی که آلمانها در گرداب فرسایش گرفتار شدند و ورق تاریخ برگشت. باز هم صبر و فرسایش، بیش از نبردهای برقآسا، ضامن پیروزی روسها شد.
اوکراین؛ فرانکشتاینی که گریبان آفرینندهاش را گرفت
البته روسها اشتباهات بزرگی هم داشتند شاید بزرگترین اشتباه تاریخی روسها خلق موجودیت جغرافیای فرانکشتاینگونهای به نام اوکراین بود. بلشویکها با ادغام مناطق غربی کشاورزی عقب مانده اوکراین در جمهوریهای تازه تاسیس سوسیالیستی خود در مناطق صنعتی غربی (دونتسک، خارکیف و لوهانسک) و مناطق ساحلی ( خرسون و اودسا) که پیشرفته و صنعتی بودند، اشتباهی بزرگ کردند. اودسایی که نگین جواهری توسعه کاترین کبیر بود، دونتسکی که قلب تپنده انقلاب اکتبر بود همه در زمان لنین و با فشار تروتسکی که از یهودیان اوکراینی بود، به اوکراین الحاق شد تا موجودی عجیب الخلقه همچون یک فرانکشتاین جغرافیایی خلق شود که بعدها برای روسها دردسرآفرین شود.
همکاری برخی اوکراینیها با حمله آلمان نازی و حتی بعدها خرابکاریهای گروههای وابسته به گروه تندروی باندرا همه دردسری بود که اوکراین برای سرزمین مادریاش درست کرد که البته باز هم جایزه آن را گرفت و خروشچف بدون هیچ دلیل منطقی در دهه ۵٠ میلادی شبه جزیره کریمه را از روسیه جدا و به اوکراین داد. یک تقسیم به ظاهر ساده استانی که بعدا مقدمه فاجعه شد.
اوکراین پساشوروی و صبوری ابهام آمیز روسها
بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و یربرآوردن جمهوری های سابقا متحد به عنوان کشورهای مستقل رابطه اوکراین و سرزمین مادری روسیه فراز و نشیب فراوان داشت تا اینکه نهایتا در ۲۰۱۴ با بازگشت کریمه به روسیه همگان پنداشتند کردند کاسه صبر روسها لبریز شده و جنگ سالهای اخیر هم تایید دیگری بر آن بود. اما روسیه هیچگاه همه برگهای خود را یکباره روی میز نگذاشت. روسها برخلاف آمریکاییها دنبال نبردهای برقآسا و پرتلفات نبودند.
به جنگهای شهری کمشدت در دونباس در این سالها بنگرید. حتی تغییر نیروهای میدانی را هم توجه کنید. جایی که واگنریهای بیحوصلگی کردند، پوتین در حذف آنان درنگ نکرد. یا زمانی چچنیها اندکی تندروی کردند، روسیه سریعا نیروهای مسلح کرهشمالی که منظمتزکر و حرف گوشکن بودند را جایگزین کرد.
روسها با آرامش و صبر جنگیدند دنبال آزادسازی شهرها بودند نه تخریب کامل. در کنار آن خطوط قرمز مبهم در مورد سلاحهای غربی یا تهدیدهای هستهای را نگه داشتند تا غرب هیچوقت دقیقاً نفهمد نقطه واکنش قاطع مسکو کجاست و همین بلاتکلیفی، ابتکار زمان را به روسیه میدهد.
فرش قرمز ترامپ
بعد از سالها سرانجام روسها و خصوصا شخص پوتین حس میکنند مزد صبر خود را گرفتهاند. بزرگترین دشمن روسیه یعنی آمریکا و بایدن در باتلاق جنگ اوکراین انتخابات را به ترامپی باختند که سریعا برای پوتین فرش قرمز پهن کرد.
اگر این صبر به رکود و فرسایش داخلی بدل میشد، ممکن بود اثر معکوس بگذارد اما صبر و سیاست ابهام پوتین کاری کرد که فشار اقتصادی و تحریمها غرب موجب نارضایتی اجتماعی مردم روسیه نشود و نهایتا انزوای بینالمللی روسیه هم به دست بزرگترین رقیب سنتیاش یعنی آمریکا و شخص ترامپ شکسته شود.
بیانتها و مبهم همچون دشتهای مهآلود برفی
جغرافیا در هر سرزمین مُهر خود را بر سرنوشت مردمان آنجا میزند. گویا روسها هم به خاطر سالها زندگی در دشتهای بیانتهای سرد و مهآلود برفی در سیاست هم صبوری آموختهاند هم افق برایشان مبهم و مهآلود است. این حتی حریف را که هیچ گاهی خودشان را هم گیج میکند. کافی است اندکی به ادبیات بزرگان روسیه خصوصا داستایوفسکی، گوگل، مایاکوفسکی و آندری برلی مراجعه کنید. در روایتهای داستانی آنان اصلا آدمها به راحتی به دو دسته خوب و بد تقسیم نمیشود. همه چیز در هالهای از ابهام است قضاوت سخت است. روسها گویا عادت کردهاند همه چیز را مبهم و سخت کنند از جمله سیاست!
صبر و ابهام، سنت تاریخی روسیه است. از عقبنشینی سنجیده در برابر ناپلئون، تا تحمل بالاترین تلفات انسانی در جنگ جهانی دوم، و امروز در مواجهه با بحران اوکراین، روسها نشان دادهاند که سیاست خارجیشان بیشتر بر محور زمان، فرسایش و ابهام استوار است تا واکنشهای سریع و شفاف. برای روسیه، برد نه در یک حمله برقآسا، بلکه در فرسودن حریف در بازی بلندمدت تعریف میشود. حتی میتوان گفت برای روسها پیروزی لزوما شکست کامل طرف مقابل نیست. پیروزی برای آنان امری مبهم است حتی!
اگر اندکی با ادبیات کلاسیک آشنایی داشته باشید این حرف را متوجه میشوید. سیاست روسی عین رمانهای روسی است که آخر سر متوجه نمیشوید واقعا حق با کی بود؟
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
منبع خبر "
عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.