الزامات دفاع میهنی فردا

مشرق نیوز دوشنبه 27 مرداد 1404 - 08:41
تجربه نبرد اخیر نشان داد که برای دفاعی پایدار، انسجام اجتماعی به‌عنوان روح مقاومت و فناوری به‌عنوان بازوی آن باید در کنار یکدیگر قرار گیرند؛ اگر هرکدام از دیگری عقب بیفتد، خسارت‌آفرین است. 

به گزارش مشرق، مصباح‌الهدی باقری، محمدجواد تسلیمی و سیدسجاد موسویان، پژوهشگران هسته مدیریت جهادی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) طی یادداشتی در روزنامه فرهیختگان نوشتند:

نظام سلطه ده‌ها سال است که در حال سلطه و چپاول ملل گوناگون از جمله ایران بوده است. با انقلاب اسلامی ایران و خارج شدن کشور ما از زیر بار سلطه اجنبی، دشمنی آن‌ها با ملت و کشور ایران بیش از پیش عیان شده و به طُرق مختلف ظهور و بروز یافته است.

تهاجم نظامی در سال‌های ابتدای انقلاب که نیابتاً توسط عراق انجام شد، تحریم‌های اقتصادی، سونامی تهاجم فرهنگی و... از مصادیق این دشمنی بارز است. اکنون بیش از ۴۶ سال است که ملت و انقلاب اسلامی ایران در حال مقابله دائمی با این تهاجم کینه‌توزانه است و دشمن غدار نیز ساعتی از اغراض خصمانه خود دست نکشیده و همواره در حال نوسازی و به‌روزرسانی راهبردهای هجمه و ضربه به کیان مقدس ایران است؛ از این‌رو بهره‌گیری از تجربیات گذشته در این رویارویی و شناخت نیازها و اصول جهت بازسازی داخلی و طراحی راهبردهای به‌روز و ارتقایافته از لوازم ضروری این نبرد است.

سحر ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، برگ جدیدی از این تقابل ورق خورد و علی‌رغم سالیان سال دشمنی به انحاء مختلف نظامی و غیرنظامی، این‌بار خاک ایران مورد تهاجم گسترده مستقیم دشمن عنود واقع شد. می‌توان تفاوت این نبرد نظامی را با نبرد گذشته از دو حیث تحلیل کرد. اول آن‌که در تهاجم اخیر، رژیم صهیونیستی و در نقطه‌ای رژیم آمریکا به‌صورت مستقیم و بلاواسطه خاک ایران را مورد تهاجم قرار دادند. دوم آن‌که برخلاف گذشته که جنگ‌ها انسان‌پایه بود، نبرد اخیر فناورپایه بود.

از این‌رو این اتفاق نشان از ورود به مرحله جدید و تعیین‌کننده‌ای از تقابل مستضعفین و مستکبرین عالم دارد؛ چیزی که در بیانات رهبر حکیم انقلاب و آن‌طرف گفته‌های سران کفر نیز نمود و ظهور داشته است. قرار گرفتن در چنین بزنگاه تاریخی، ضرورت بررسی تجربیات و استخراج الزامات دفاع میهنیِ تراز را بیش از پیش نمودار می‌سازد.

توجه به این نکته حائز اهمیت است که طی بیش از دو دهه گذشته، عمدتاً ابتکار عمل در صحنه رویارویی با جبهه مقاومت بوده و طوفان‌الاقصی شاهد مثال آن است. رژیم در یکی‌دو سال گذشته تلاش کرده با انواع ترفندها موازنه را به نفع خودش برگرداند و نیروی فعال با دست برتر باشد.

آن‌چه طی نبرد اخیر و بعد از شروع ترورهای هدفمند که با ترور شهید سید رضی موسوی در سوریه و یک هفته بعد، ترور شهید صالح العاروری در دی ۱۴۰۲ در لبنان شروع و سپس در مرداد ۱۴۰۳ با ترور شهید فؤاد شکر و جمع دیگری از فرماندهان حزب‌الله در لبنان و سپس شهید اسماعیل هنیه در تهران انجام شد و با پادرمیانی و خدعه و نیرنگ آمریکا پاسخ مناسبی دریافت نکرد؛ جبهه مقاومت را در موضع واکنشی و تدافعی قرار داد؛ به‌گونه‌ای که واکنش‌های ما در زمین طراحی‌شده آن‌ها و عمدتاً پیش‌بینی‌شده است. تغییر زمین بازی به‌گونه‌ای که ابتکار عمل به دست مقاومت افتد، از راهبردهای اساسی برای شکست این حصر است.

چنین تغییری مستلزم آن است تا از سویی نقشه و فکر دشمن در حوزه‌های مختلف تهاجمی فهم گردد، ظرفیت‌های درونی شناسایی شود و با تکیه بر معارف ناب الهی پیرامون تقابل تاریخی دو جریان حق و باطل و جغرافیای غنی مقاومت و ضعف‌های متنوع دشمن -چه بالفعل و چه بالقوه- راهبردهای اتخاذ رویکرد تهاجمی و تغییر موازنه تدوین و عملیاتی گردد.

در این یادداشت به ارائه چهارده راهبرد به‌عنوان الزامات دفاع میهنی در مقابل تجاوز احتمالی دشمن پرداخته می‌شود؛ مواردی که به نظر می‌رسد توفیق در رویارویی‌های پیش‌رو تا حد قابل توجهی به آن‌ها وابسته است. هر کدام از موارد نیاز به بسط و تبیینی دارد که برخی از آن‌ها در گزارش‌های سیاستی مستقلی آماده شده است.

۱- تشکیل اتاق جنگ

با این‌که دلسوزان انقلاب از سال‌ها قبل نسبت به تشکیل اتاق جنگ (با عناوین و اسامی مختلف) و اخذ تصمیمات ویژه برای دوره تحریم در دو بخش تحریم‌شکنی و تحریم‌ناپذیری تأکید داشتند و حتی سازه‌های نهادی برای آن پیشنهاد و تعبیه کردند، اما متأسفانه روند بوروکراسی در کشور این مأموریت مهم را تضعیف و بعضاً به محاق و تعلیق برده است.

تشکیل شورای دفاع ذیل شورای عالی امنیت ملی با این‌که دیر، اما بسیار مسرت‌بخش است؛ به شرط آن‌که این شورا هم در چنبره تودرتوی بوروکراسی اجرایی کشور هضم و خنثی نشود.

تجربه‌های جهانی تشکیل چنین نهادهایی به بیش از هشتاد سال پیش در بحبوحه جنگ جهانی دوم بازمی‌گردد و آمریکا، شوروی سابق و انگلیس تجارب گران‌بهایی را در این زمینه از سر گذرانده‌اند. تجربه روسیه در همین جنگ اخیر با اوکراین نیز از این حیث قابل بازخوانی و درس‌آموزی است. چین هم در دوره کرونا با این نگاه به مبارزه برخاست.

به نظر می‌رسد اداره کشور در زمان فعلی و احیاناً بروز جنگ بعدی، نیازمند اتخاذ تدابیر خاص، سریع و قرارگاهی است تا از آفت تأخیر، ناهماهنگی و بخشی‌نگری حتی‌الامکان مصون باشیم. این اتاق با یک دبیرخانه چابک و چالاک فکری بایستی ضمن دستورکارسازی‌های درست، به فرایند حل مسئله با مشارکت امنای هر حوزه پرداخته و در زمان کوتاهی به تصمیم رسیده و آن را عملیاتی نماید.

تشکیل هرچه زودتر این شورا، دستورهای بر زمین‌مانده زیادی را همین الآن در نوبت بررسی و اتخاذ تصمیم عاجل دارد که ضرورت دارد با نگاه ویژه مورد توجه قرار گیرد. بدیهی است این جنس شوراها زنده به دبیرخانه و دبیر چابک و چالاک خود و تیم کارشناسی مشاور و پشتیبان هستند و هرقدر در این بخش ضعف موجود باشد، این شورا هم خیلی زود می‌تواند به سرنوشت قبلی‌ها دچار شود.

۲- پیگیری حقوقی و محکومیت جهانی اقدامات رژیم صهیونیستی

یک گام مهم در مقابله با تجاوز دشمن زورگو، تلاش مجاهدانه برای محکومیت و بی‌اعتباری جهانی اقدامات نامشروع و قاعده‌گریز رژیم صهیونیستی و ایالات متحده با استفاده از ظرفیت‌های حقوقی و دیپلماتیک است.

حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران، ترور دانشمندان و هدف قرار دادن مناطق مسکونی و حتی ترور فرماندهان نظامی آن هم در اقامتگاه مسکونی (غالباً با خانواده) و حمله بی‌رحمانه به مردم در مناطق مسکونی عادی، آشکارا نقض قوانین بین‌المللی و معاهدات رسمی است. با این‌حال، بخشی از کشورهای جهان - به‌ویژه مدعیان حقوق بشر در اروپا - حتی حاضر به محکوم کردن این جنایت نشده‌اند.

این درحالی است که تجاوز رژیم صهیونیستی - به انحاء گوناگون - برای اولین بار نبوده و ضرورت پیگیری جرائم رژیم صهیونیستی در صحنه بین‌المللی بارها توسط رهبر حکیم انقلاب مطالبه شده است. معظم‌له در قضیه مربوط به بدافزار استاکس‌نت، گلایه عدم پیگیری حقوقی را مطرح فرمودند و همچنین بعد از حمله نظامی رژیم صهیونیستی در آبان‌ماه گذشته، شکل‌گیری ائتلاف همه‌جانبه سیاسی، اقتصادی، حقوقی و... را علیه رژیم مجرم صهیونیستی ضروری دانستند.

بنابراین در این زمینه شاهد عقب‌افتادگی تاریخی هستیم؛ به‌گونه‌ای که گلایه‌های رهبر انقلاب در این موضوع به نیمه‌های دهه ۹۰ و حتی قبل‌تر برمی‌گردد و با گذشت حدود ۱۰ سال، در دیدار اخیر با قوه قضائیه مجدداً معظم‌له بر این مهم تأکید کردند.

جمهوری اسلامی باید با بهره‌گیری از ابزارهای حقوقی و دیپلماتیک، این پرونده را به یک مطالبه جهانی تبدیل کند؛ از ثبت رسمی تجاوز دشمن در مجامع بین‌المللی و جلب آرای کشورها برای محکومیت آن گرفته تا پیگیری دریافت غرامت.

این مأموریت بر عهده نهادهایی چون وزارت امور خارجه، معاونت امور بین‌الملل قوه قضائیه، ستاد حقوق بشر، کمیسیون حقوقی و امور قضایی مجلس، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و معاونت بین‌الملل دفتر رهبر انقلاب است. در این مأموریت، محوریت با قوه قضائیه است و ضروری است کمیته‌ای با محوریت معاونت امور بین‌الملل قوه قضائیه و عضویت نهادهای مذکور، متکفل پیگیری آن شوند. بدیهی است ظرفیت‌های بین‌المللی و کارشناسی فعلی قوه قضائیه برای این‌گونه امور پایین است و لازم است این ظرفیت‌ها با همکاری سایر نهادهای حقوقی و روابط بین‌الملل ساخته شود.

۳- هم‌ترازی انسجام اجتماعی و فناوری

یکی از ویژگی‌های نبرد اخیر، فناورپایه بودن آن بود؛ رویارویی‌ای که بیش از هر زمان دیگری بر ابزارهای پیشرفته تکیه داشت به‌گونه‌ای که شاهد جنگی هوشمند بودیم. در مقابل، نقطه قوت اصلی جبهه ما همچنان در «انسجام اجتماعی» و ظرفیت‌های نرم‌افزاری نهفته است. تجربه این نبرد نشان داد که برای دفاعی پایدار، این دو باید در کنار یکدیگر قرار گیرند؛ انسجام اجتماعی به‌عنوان روح مقاومت و فناوری به‌عنوان بازوی آن. اگر هرکدام از دیگری عقب بیفتد، خسارت‌آفرین است.

اگرچه عملکرد فناورپایه ایران در دفاع میهنی اخیر توانست دشمن را عقب براند و امری درخور تقدیر بود، اما مرحله جدید احتمالی نبرد اقتضا می‌کند که توانمندی فناورانه خود را بیش از پیش ارتقا دهیم؛ از حوزه‌های آفندی و پدافندی گرفته تا IT و شبکه، جنگ سایبری و کشیده شدن جنگ به زیرساخت‌ها از جمله زیرساخت‌های اقتصادی و... در این مسیر، چهار اقدام کلیدی ضروری است.

۱- شناسایی دقیق ضعف‌های خود بر اساس تجربه ترورها و تجاوزهای گذشته.

۲- تحلیل نقاط ضعف دشمن و بهره‌گیری از آن‌ها از حیث اقتصادی، امنیتی و نظامی.

۳- درک شیوه طراحی و تاکتیک‌های دشمن و پیشی گرفتن از او (خواندن دست دشمن).

۴- خروج از الگوهای قابل پیش‌بینی و طراحی اقدامات غیرمترقبه برای غافلگیری دشمن و تغییر موازنه.

تحقق این اهداف با نقش‌آفرینی مجموعه‌های نظامی و دفاعی کشور و ارتباط با مراکز دانش‌بنیان ممکن می‌شود. بدیهی است در این موضوعات، فرماندهی میدان با مجموعه‌های نظامی و دفاعی است که با تعریف نیاز، ارتباط‌گیری و فراهم کردن بستر فعالیت و پژوهش، ظرفیت‌های فکری، نوآورانه و حل مسئله مراکز دانش‌بنیان را توسعه دهند.

۴- حفظ انسجام از طریق سازوکارهای آن

پیش‌تر توضیح داده شد که اتکای جبهه ما در مبارزه، اتکای نرم‌افزاری و با تکیه بر ایمان الهی و حب وطن است که از مهم‌ترین نمودهای آن می‌توان به انسجام و اتحاد مردم اشاره کرد.

مقوله اتحاد ملی عنصری است که طی سالیان اخیر در کشور ما دچار اختلال شده بود و بر همین اساس دشمنان با خیال باطلِ از بین رفتن این نقطه قوت، اقدام به حمله نمودند. ماحصل این اتفاق، از سویی به طور موقت آسیب‌های سالیان گذشته را تا حد بالایی جبران کرد و از سوی دیگر به یکی از اصلی‌ترین عوامل پیروزی بدل شد.

واضح است که اتحاد را می‌توان دارای مراتبی دانست، اما آنچه اهمیت دارد این است که علی‌رغم اختلاف‌نظرها و سلایق، اتحاد دل‌ها و جان‌ها حفظ شود. چنانچه رهبر انقلاب در بیانات ابتدای فروردین ۱۴۰۳ خود به این موضوع اشاره فرمودند: «نکته‌ بعدی در باب منافع ملّی، مسئله‌ اتّحاد دل‌های مردم است؛ اتّحاد عزم‌ها و اراده‌های مردم است. ما در این زمینه متأسّفانه مشکلاتی داریم، عقب‌افتادگی‌هایی داریم؛ ارتباط و همدلی اجتماعی خیلی مهم است؛ در این زمینه دچار غفلت شدیم؛ خودمان به دست خودمان در وحدت ملّی‌مان اختلال ایجاد می‌کنیم. همه ‌ما در این غفلت شریکیم؛ همه‌ ما وظیفه داریم که وحدت ملّی را، اتّحاد مردم را، اتّحاد مردم و مسئولان را حفظ کنیم؛ روزبه‌روز آن را تقویت کنیم؛ این سیاست قطعی نظام جمهوری اسلامی از روز اوّل بوده است.»

اتحاد و انسجام، علی‌رغم اهمیت روشن و غیرقابل انکار، از متولی مشخصی برخوردار نیست و سازوکار تعریف‌شده‌ای ندارد. فقدان این دو موجب شده که پرداختن به این مسئله مهم صرفاً در حد حرف باقی بماند و در عمل شاهد عقب‌ماندگی باشیم.

بلاشک می‌توان مواردی را به‌عنوان عناصر دارای نقش کلیدی در ایجاد و حفظ اتحاد و انسجام دانست که از جمله آنان می‌توان به مسئولان، خواص و حلقه‌های میانی، احزاب، رسانه‌ها و... اشاره کرد.

در وضعیت فعلی که این مقوله، جزء بلاشکِ امنیت ملی قلمداد می‌شود، شعام مهم‌ترین وظیفه در حفظ، رصد و برقراری اتحاد ملی و برخورد با برهم‌زنندگان آن دارد. به اختصار چند راهبرد کلیدی به‌عنوان راهبردهای اصلی این مقوله ذیلاً ذکر می‌شود:

عوامل اتحادآفرین:

۱- یکی از اصلی‌ترین عوامل ایجاد اتحاد در شرایط کنونی کشور، میهن است. در تجربه‌ای که از دفاع میهنی گذشت، مشاهده شد که همه با سلایق گوناگون زیر این پرچم جمع شدند و کنار هم به دفاع پرداختند. از این رو، تکیه بر میهن و ضرورت پاسداشت این خاک، یکی از عوامل اتحادآفرین است.

۲- اتحاد به معنای پیوستگی، دارای مرز است؛ از این رو یکی از ارکان اتحاد، مرزگذاری با دشمنان است. برجسته کردن غیظ و عصبیت نسبت به متجاوز که همزمان با چشیدن درد تجاوز است، از عوامل ایجاد اتحاد خواهد بود و عدم رعایت فاصله با دشمن، مخل اتحاد است. مسئولین دیپلماسی کشور شایسته است نبض جامعه را در این خصوص دائم مدنظر داشته باشند.

عوامل مخل اتحاد:

۱- برجسته کردن تفاوت‌های عقیدتی و فکری باوجود اشتراکات فراوان، از عواملی است که اتحاد قلوب مردم را بر هم می‌زند.

۲- غلبه منافع حزبی و جناحی بر منافع ملی نیز موجب بر هم زدن اتحاد عمومی است. انتقام‌گیری‌های سیاسی در همه حال مضر است و در شرایط فعلی مضرتر.

۵- طراحی بسیج میهنی توده‌ها

از نکات مبنایی و مهم در تقابل با نظام استکبار، تکیه ما بر بُعد نرم‌افزاری است؛ برخلاف جبهه استکبار که بخش عمده توان و اعتماد خود را بر تجهیزات، سلاح و ابزارهای مادی متمرکز کرده است.

در جبهه خودی، قوت ایمانی و بنیان‌های فکری دینی موتور اصلی پیشروی و رمز توفیق به شمار می‌رود. بر همین مبنا، آحاد مؤمن و معتقد جامعه – به‌واسطه عدم برخورداری از ابزارآلات نظامی – نه‌تنها تهدید نبوده، بلکه فرصت و سلولی از سلول‌های مبارزه محسوب می‌شوند. چنین رویکردی، انرژی ایمانی عظیمی را خلق می‌کند که در مقابله با سونامی حوادث از جا تکان نمی‌خورد و حلّال بسیاری از مشکلات ناشی از جنگ خواهد بود. تجربه دفاع ۱۲ روزه گذشته نیز ظرفیت بالای عمومی جهت حضور و ایفای نقش را به منصه ظهور گذاشت.

از این رو طراحی الگوی بسیج میهنی توده‌ها با هدف حضور و مشارکت عموم مردم در مبارزه با دشمن، از ضرورت‌های جبهه ایمان است.۱ این بسیج را می‌توان به اقتضای توان و ظرفیت افراد، در کمّ و کیف متنوع سامان داد. عرصه‌هایی از قبیل «اطلاعاتی - امنیتی، امدادرسانی، خدمت‌رسانی، رسیدگی به خانواده شهدا، معنویت‌افزایی، اقتصاد، بهداشت و سلامت و...» مواردی است که می‌توان با تکیه بر ظرفیت مردم، هم بستر رشد عمومی را فراهم ساخت و هم نیازهای مستحدثه دوران جنگ و حتی نیازهای بلندمدت‌تر را پاسخ داد. تکیه به امکاناتی چون مساجد و بسیج محلات از ظرفیت‌های فعال‌سازی این بسیج عمومی است.

به نظر می‌رسد برخی انحرافاتی که در به‌کارگیری بسیج مردمی و سازمانی شدن آن در سال‌های گذشته اتفاق افتاد، در شرایط امروز قابلیت اصلاح و بازگشت به مسیر طبیعی و فلسفه ایجادی آن را پیدا کرده است.

۶- تغییر سازوکارهای حفاظت فرماندهان و دانشمندان متناسب با تهدیدات

فرماندهان و دانشمندانی که هدف ترور رژیم صهیونیستی قرار گرفتند، پیش‌تر نیز در فهرست تهدید این رژیم بودند و حتی برخی از آنان سابقه ترورهای نافرجام را داشتند. موفقیت دشمن در برخی از عملیات‌های اخیر نشان داد که او به‌طور مستمر در حال به‌روزرسانی روش‌های خود است و این به‌روزرسانی، ضعف‌های جدی در سازوکارهای حفاظتی ما را آشکار نمود.

همان‌طور که در بخش‌های قبل بیان شد، تقابل فعلی یک تقابل فناوری‌پایه است؛ به گونه‌ای که شاهد جنگی هوشمند هستیم. در مختصات این جنگ هوشمند، ترورها نیز بسیار دقیق و هوشمند انجام شدند. بر این اساس، ترور هوشمند، حفاظت هوشمند لازم دارد.

در چنین شرایطی، بازنگری و ارتقاء راهبردهای حفاظتی ضرورتی فوری است. این امر تنها با استفاده از روش‌های سنتی ممکن نیست، بلکه باید از فناوری‌های نوین امنیتی، مدل‌های پیش‌دستانه شناسایی تهدید و شبکه‌های اطلاعاتی هوشمند بهره گرفت.

چنین تحولی بدون حضور مجموعه‌های تحقیقاتی در حوزه IT و فناوری‌های هوشمند ممکن نیست. از این رو نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات، سازمان اطلاعات سپاه و سایر نهادهای امنیتی لازم است نسبت به تعریف کار و مهیا کردن زیرساخت برای مجموعه‌های تحقیقاتی جهت رسیدن به الگوهای فناورانه نوین برای حفاظت از نخبگان و فرماندهان کشور اهتمام ورزند؛ الگویی که حداقل چند گام جلوتر از دشمن باشد.

۷- جلودار شدن رسانه

اگرچه عملکرد رسانه ملی و برخی دیگر از رسانه‌های حاکمیت در دوران جنگ گذشته قابل ستایش است، اما همچنان رسانه از آنچه که باید باشد عقب است. رسانه به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین مراجع تربیت عمومی جامعه، در زمان جنگ از سویی مکلف به اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی صحیح و سریع نسبت به وقایع و اخبار است و از سوی دیگر، وظیفه افزایش روحیه مقاومت و ایستادگی عمومی را بر دوش دارد و از همه مهم‌تر، روشنگری و بصیرت‌افزایی از شئون آن است.

رسانه باید کنداکتور جنگ، آن هم از جنس ترکیبی داشته باشد. چنین رسانه‌ای نیازمند مدیریت قرارگاهی است. در مدیریت قرارگاهی علاوه بر اطلاع‌رسانی اخبار، ضروری است حوزه امنیت روانی مردم نیز مورد توجه باشد و با دقت و ظرافت، شجاعت و سلحشوری رزمندگان و زبونی و اضمحلال دشمن تصویر و روایت گردد.

بدیهی است که مقصود از رسانه، محدود به رسانه ملی و صداوسیما نیست؛ اما حداقل در زمان جنگ و بعد از آن، مهم‌ترین متولی صداوسیماست. بر این اساس و با توجه به نقش محوری رسانه ملی، شکل‌دهی به قرارگاه رسانه‌ای با محوریت صداوسیما و متشکل از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مجموعه‌های تابعه و نمایندگان سازمان‌های جبهه فرهنگی و خبرگان خرّیطِ رسانه‌فهم و بخش فرهنگی دفتر رهبر انقلاب، جهت تغییر زمین بازی رسانه‌ای که سال‌ها توسط دشمن طراحی و اداره شده، امری ضروری است. اتفاق اخیر، فرصت مناسبی را جهت ترمیم گذشته و ایجاد تحول در این زمینه فراهم نموده است، اگر قدر دانسته شود.

۸- تقویت پدافند غیرعامل، خاصه در حوزه تأمین کالاهای اساسی و طراحی سازوکارهای نظارت سخت‌گیرانه

یکی از نقاط مهم در اداره جنگ، تأمین کالاهای اساسی برای نیازهای روزمره مردم است. در مرحله قبلی دفاع میهنی، مراجع تأمین کالاهای اساسی تا حد قابل توجهی مصون از حملات دشمن بود و میزان ضربه واردشده نیز مدیریت شد

. از این رو، تأمین کالاهای اساسی برای میان‌مدت و طراحی سازوکارهای سخت‌گیرانه جهت طی شدن درست فرایند تولید، انبار و توزیع ضروری است. با توجه به انواع سناریوها در شیوه حملات دشمن به این اقلام، یکی از راهبردهای مهم که باید مورد توجه قرار گیرد، بهره‌گیری از ایده‌های نو و خلاقانه در تولید، توزیع و انبارداری این اقلام است که در این زمینه تکیه بر ظرفیت مردمی راهگشاست.

تحقق این امر مستلزم شکل‌گیری آرایش جنگی مطابق با طراحی اتاق جنگ اقتصادی است که در راهبرد اول شرح داده شد.

۹- بازتنظیم شرایط زیرساخت‌های حیاتی مثل آب، برق، گاز و درمان جهت آسیب‌پذیری حداقلی در زمان جنگ

در کنار تأمین کالاهای اساسی، حفظ زیرساخت‌هایی همچون آب، برق، گاز و خدمات درمانی برای تداوم زندگی عادی مردم ضروری است. اختلال در این زیرساخت‌ها نه‌تنها حیات روزمره جامعه را مختل می‌کند، بلکه زنجیره تأمین کالاهای اساسی را نیز با بحران روبه‌رو می‌سازد.

ازاین‌رو، باید برای اداره طولانی‌مدت دفاع میهنی، حداقل سطح پایدار این زیرساخت‌ها تضمین شود. به‌کارگیری راهکارهای نوآورانه و کم‌هزینه، با اتکا به ظرفیت مردمی - از شبکه‌های داوطلبی تا فناوری‌های بومی - ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است.

بررسی تخصصی این ایده‌ها برعهده دانشگاه‌ها و اندیشکده‌های مرتبط با حوزه‌های انرژی و زیرساخت است تا نقشه‌ای عملیاتی برای دوران بحران طراحی شود. همچنین دیپلماسی انرژی و دیپلماسی آبی با کشورهای همسایه به‌منظور تأمین منابع موردنیاز می‌تواند بخشی از مشکلات را بکاهد.

۱۰- مسئله مخبرین و نفوذی‌ها

اگرچه مسئله نفوذ و جاسوسی بخشی از نتایج خود را در قضیه ترور فرماندهان و دانشمندان نشان می‌دهد، اما مسئله‌ای بسا گسترده‌تر است. تأثیر در جهت‌گیری فکری مردم و مسئولان، امکان خرابکاری‌های مختلف، زمینه‌سازی شورش و حرکات مسلحانه و... از دیگر نتایج نفوذ و جاسوسی است.

سال‌هاست رهبر حکیم انقلاب بحث نفوذ را مطرح و نسبت به آن هشدار داده‌اند، اما به نظر می‌رسد نفوذ یکی از دستورکارهای اصلی دشمن است و از رصد ما جلو افتاده است.

قوه قضائیه، سپاه، وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی از متولیان حل مسئله نفوذ هستند. ضروری است با بهره‌گیری از تجربیات گذشته، توفیق‌ها، شکست‌ها و نقاط خلأ شناسایی و با در دست داشتن طرحی رو به جلو، با مسئله جاسوسی مبارزه به عمل آید.

شورای هماهنگی اطلاعات کشور که در سال ۱۳۹۲ شکل گرفت، پاسخگوی نیاز فوری و عملیاتی این حوزه نیست؛ بازنگری سازوکار و حتی اعضای این شورا و همچنین جایگاه و ساختار آن از ضرورت‌های اجتناب‌ناپذیر است.

۱۱- مغتنم شمردن امکان اثرگذاری تربیتی

یکی از اتفاقاتی که طی سالیان گذشته شاهد آن بودیم، جاافتادن برخی انگاره‌های غلط پیرامون رژیم صهیونیستی در بین اقشاری از جامعه بود؛ انگاره‌هایی که بر هویت غصبی و ظالم آن روپوش گذاشته و تصویر روتوش‌شده‌ای از آن به خورد نسل نو داده می‌شد.

تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به ایران پرده از ماهیت سفاک و ددمنش این رژیم تا حد قابل توجهی برداشت و زمینه را برای گفت‌وگو پیرامون جرثومگی این رژیم در بین برخی اقشار که تحت تأثیر تهاجمات رسانه‌ای قرار گرفته بودند، فراهم کرد.

این مهم بالأخص برای کودکان و نوجوانان از جهات مختلف دارای اهمیت و همچنین امکان بالاتری است. ازاین‌رو، ضروری است با تکیه بر سه راهبرد «بحث و گفت‌وگو، آگاهی‌بخشی و امتداد و استمرار برای اقناع و جاافتادن» به‌عنوان راهبردهای اصلی در این حوزه، فرصت تابستان جهت آموزش‌های مضاعف، اضافه‌کردن اسناد و مطالبی پیرامون حقیقت این جریان در کتب درسی، توجیه استادان و معلمان، برنامه‌های گفت‌وگومحور آزاداندیشی جوانان و... مغتنم شمرده شود و آگاهی‌بخشی لازم از چهره این رژیم انجام گیرد.

آموزش و پرورش، صداوسیما و آموزش عالی متولیان اصلی این عرصه محسوب می‌شوند و مکلف به بهره‌برداری از این فرصت هستند. شاید بتوان ادعا کرد که این شرایط، فرصت بی‌بدیلی در ترویج و بارورسازی فکر صحیح و قوی در بین اقشار گوناگون، بالأخص کودکان و نوجوانان، در اختیار قرار داده است.

۱۲- مقابله همه‌جانبه با فساد

فساد، بزرگ‌ترین تهدید برای اعتماد عمومی و انسجام ملی است. بدیهی است که بی‌اعتمادی ناشی از فساد، شکاف میان مردم و حاکمیت را دامن زده و به‌تدریج سرمایه نرم‌افزاری کشور در نبرد با دشمن را دچار ضعف و زوال می‌کند. باید با هرچه باعث تزلزل در اتحاد و انسجام و صاحب‌انقلاب بودن مردم می‌شود، برخورد کرد؛ که از مصادیق مهم آن، فساد، رانت و تبعیض است.

دفاع میهنی اخیر با آثار مثبتی جهت بهبود این سرمایه همراه بود، اما یکی از الزامات اساسی تداوم آن، منوط به مبارزه‌ای فراگیر با فساد به‌ویژه در سطوح مدیریتی است. در این راستا:

قوه قضائیه باید با قاطعیت، برخورد با مفسدان را تسریع و اطلاع‌رسانی کند؛ نیروی انتظامی و دستگاه‌های نظارتی همچون سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات باید فعالانه وارد عمل شوند؛ و ایجاد سامانه‌های شفافیت عمومی و گزارش‌دهی مردمی می‌تواند به‌عنوان مکملی برای نظارت رسمی عمل کند.

شک نکنیم که مبارزه بی‌امان با فساد نه‌تنها اعتماد مردم به حاکمیت را تقویت می‌کند، بلکه سرمایه اجتماعی لازم برای تداوم مقاومت را حفظ خواهد کرد. (حتی برخورد با اختلال‌هایی که به چشم کوچک می‌آیند - مثل گران‌فروشی در قیمت بلیت اربعین - در چشم تیزبین مردم کاملاً رصد می‌شود).

۱۳- تدبیر برای جنگ ادراکی

همان‌گونه که در مقدمه این سند بیان شد، تهاجم دشمن علیه جمهوری اسلامی ایران صرفاً محدود به عرصه نظامی نیست؛ بلکه در قالب جنگی ترکیبی، خاصه ادراکی، به‌عنوان یکی از مؤثرترین ابزارها برای تغییر محاسبات جامعه به‌ویژه در میان نخبگان و اقشار خاکستری عمل می‌کند. تجربه‌های گذشته نشان داده است که جنگ ادراکی می‌تواند به‌طور مستقیم بر روحیه عمومی و حتی معادلات میدان نبرد تأثیر بگذارد. روایت فاتحانه تأثیر مستقیم بر محاسبات داخلی و همچنین محاسبات دشمن دارد.

به‌منظور مقابله با این تهدید، ایجاد قرارگاه مدیریت جنگ ادراکی با سه مأموریت زیر ضروری است.

۱- رساندن اطلاعات دقیق و شفاف به مردم و جلوگیری از آشفتگی خبری.

۲- ارائه تحلیل‌های منسجم مبتنی بر مبانی ایدئولوژیک و سیاست‌های کلان نظام، به‌ویژه در شرایط بحرانی.

۳- مدیریت خط خبری و تبیینی کشور با رصد دائمی عملیات روانی دشمن و نیازهای افکار عمومی.

این قرارگاه باید از ترکیب:

مبلغان و اندیشمندان دینی (برای تبیین مفاهیم ایمانی)، خبرنگاران و تریبون‌داران رسانه‌ای (برای انتشار سریع و دقیق پیام) و کارشناسان تحلیل رسانه و افکار عمومی (برای پایش و مقابله با عملیات روانی دشمن) تشکیل شود.

بدیهی است که عرصه تبیین یک فرایند صرفاً دستوری نیست و مدیریت آن مستلزم تعامل هوشمندانه با شبکه گسترده تبیین‌گران مردمی است. ازاین‌رو، فرماندهی قرارگاه باید در اختیار فردی قرار گیرد که هم به ظرایف تبلیغ دینی مسلط باشد و هم شناخت عمیقی از سازوکارهای رسانه‌ای و عملیات روانی داشته باشد.

خروجی مورد انتظار از این قرارگاه عبارت است از کاهش اثر عملیات روانی دشمن، ارتقای تاب‌آوری ادراکی جامعه و پشتیبانی مستقیم از پایداری اجتماعی در جنگ.

۱۴- آموزش عمومی اصول دفاع میهنی

بخشی از تلفات و خسارات ناشی از حملات دشمن نه صرفاً به علت شدت حملات، بلکه به دلیل نابلدی و ناآگاهی مردم در مواجهه با شرایط جنگی رخ می‌دهد. اگرچه سهم این عامل در مقایسه با شدت تهاجم ممکن است محدود باشد، اما با توجه به اهمیت حفظ جان مردم و نقش حیاتی آنان در دفاع میهنی، آموزش‌های عمومی پیشگیرانه از ضروریات غیرقابل‌انکار است.

ارائه این آموزش‌ها نه‌تنها می‌تواند به‌طور مستقیم از میزان تلفات و خسارات بکاهد، بلکه بستر مناسبی برای تقویت مشارکت مردمی در امدادرسانی و خدمت‌رسانی در دوران جنگ فراهم می‌آورد.

محتوای آموزش‌های عمومی:

* نحوه صحیح پناه‌گیری در زمان حملات

* مدیریت صحنه‌های بحران و کمک به مصدومان

* امدادهای اولیه و اقدامات حیاتی قبل از رسیدن نیروهای تخصصی

* روش‌های بازگشایی مسیرهای مسدود و کمک به عملیات نجات

* آشنایی با سازوکارهای هشدار و تخلیه اضطراری

نهادهای مسئول:

* جمعیت هلال احمر

* سازمان آتش‌نشانی

* اورژانس کشور

* سازمان پدافند غیرعامل

* بسیج محلات و مساجد به‌عنوان شبکه‌های پشتیبان

اجرای این برنامه نه‌تنها آثار مستقیمی بر کاهش خسارات انسانی دارد، بلکه پیام اهمیت جان مردم از سوی حاکمیت را به‌طور ملموس به جامعه منتقل می‌کند؛ امری که موجب افزایش اعتماد عمومی و انسجام اجتماعی در دوران جنگ خواهد شد. بدیهی است در این جنس امور، باید مراقب امنیت روانی و تشویش ذهنی مردم هم بود و این آموزش‌ها بایستی در بستری آرامش‌برانگیز عرضه شود.

پی‌نوشت:

۱- در این خصوص، پیشنهادیه‌ای در هسته مدیریت جهادی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) تهیه شده است.

منبع خبر "مشرق نیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.