به گزارش رکنا، سعید لیلاز در گفتوگویی با روزنامه اعتماد به بررسی مسائل متنوعی پرداخته و نظرات خود را در رابطه با برخی وقایع و چالشهای اخیر کشور بیان کرده است.
لیلاز درباره دوران جنگ ۱۲ روزه گفت: «در همان روزهای اول جنگ، معتقد بودم که باید حداقل کاری انجام دهم و چراغ خانهام را در تهران روشن نگه دارم. حتی اگر جنگ ۱۲۰۰ روز طول میکشید و شدت آن ۱۲۰۰ برابر بیشتر میشد، برنامهای برای ترک تهران نداشتم. خانوادهام شهر را ترک کردند ولی خودم باقی ماندم، چرا که این را وظیفهای حداقلی میدانستم.»
لیلاز با اشاره به وضعیت کشور پیش از شروع جنگ، اظهار داشت: «یک هفته قبل از شروع جنگ، برای همه روشن شده بود که این درگیری به زودی آغاز خواهد شد. فکر میکردم اگر این جنگ آغاز شود، ایران در دوراهی تسلیم محض یا آغاز مقاومت قهرآمیز قرار خواهد گرفت. این تصمیمگیری ناشی از ماهیت برنامه هستهای ایران است که یا به نقطه گریز هستهای میرسد یا خیر.»
لیلاز درباره توافق هستهای و مکانیسم ماشه گفت: «ما در مذاکرات حاضر نبودیم و دقیقاً نمیدانستیم چه تصمیماتی اتخاذ میشود؛ اما امروز متوجه شدهایم که مکانیسم ماشه بهطور قطع اتفاق میافتاد و توافقی واقعی وجود نداشت. در واقع، همان زمان هم باختیم و ۱۰ تا ۱۲ سال وقت کشور را هدر دادیم.»
وی با انتقاد از عملکرد نظام حکمرانی در استفاده از فرصتهای موجود تصریح کرد: «از زمان آغاز جنگ نیز این فرصتها مغفول ماندهاند. عملکرد صداوسیما، قوه قضاییه و نوع برخورد با زندانیان سیاسی شاهدی بر این ادعا است.»
لیلاز به مشکلات اساسی در اولویتبندیهای حکومتی اشاره کرد و افزود: «در دو ماه آخر منتهی به جنگ، مسائلی مانند پیامکهای حجاب، سگگردانی در خیابانها و کشمکشهای پیرامون حضور دختران در مسابقات فوتبال، به عنوان مهمترین دغدغههای کشور معرفی شده بودند.»
سعید لیلاز با بررسی رابطه مردم و حکومت توضیح داد: «مردم ایران دارای حافظه تاریخی قوی هستند و در لحظات حساس تصمیمات عاقلانهای میگیرند. اما این عملکرد منفی حکومت و سوءمدیریتها مردم را دچار دغدغههایی کرده است که میتواند بحرانهای بیشتری به همراه داشته باشد.»
لیلاز در ارتباط با امنیت عمومی کشور اظهار داشت: «چیزی که مردم در طول برخی شبهای جنگ دیدند، حضور عناصر امنیتساز بود که باعث میشد دغدغههایشان کاهش یابد. مردم امنیت را به عنوان یکی از اصلیترین نیازها تشخیص میدهند و این موضوع بسیار مهم است.»
وی همچنین به ضعفهای عمده اقتصادی کشور اشاره کرد و گفت: «اگر تولید ناخالص داخلی ما قویتر بود، امکان ایجاد ملتی راضیتر و مرفهتر فراهم میشد. اما ضعفهای اساسی در مدیریت اقتصادی باعث عدم استفاده از این فرصتها شده است.»