ماجرای کفشداری ۱۱ حرم امام رضا (ع)/«گرفته کفشداری جای کفش انگار پایم را»

تابناک یکشنبه 02 شهریور 1404 - 00:16
شاید نتوان همه معانی مستتر در «کفشداری ۱۱» را که در ذهن من و دیگر عزیزان بوده است، حس خوبی برای زائران و کسانی که با فضای حرم مانوس هستند به همراه می‌آورد و آن‌حس این است که به ضریح نزدیک شده‌ای، به محبوب و معشوقت نزدیک شده‌ای. فکر می‌کنم در همه حرم‌ها همین‌گونه است. آدم وقتی کفشداری را می‌بیند، خود به خود حالش خوب می‌شود.

ماجرای کفشداری ۱۱ در حرم امام رضا (ع)/«گرفته کفشداری جای کفش انگار پایم را»

به گزارش سرویس فرهنگی تابناک، شماره جدید فصلنامه مطالعات آینی «عین» که به‌تازگی ویژه بهار و تابستان ۱۴۰۴ منتشر شده، با پرونده «جاکفشی» روی پیشخان مطبوعات آمده است. عنوان فرعی این‌پرونده هم «پابه‌پای کفش‌ها در روضه‌ها» است و پنجمین‌مطلب این‌شماره مطلبی درباره کتاب «کفشداری ۱۱» است که به‌قلم شاعر و سراینده آن هادی جان‌فدا نوشته شده است. 

کفشداری ۱۱ یکی از ورودی‌های حرم امام رضا (ع) است که مکانی مرموز و مقدس است. علما و عرفا نیز صحبت‌هایی درباره این‌محل از حرم امام رضا (ع) داشته‌اند و کتاب شعر هادی جان‌فدا نیز نام آن را یدک می‌کشد. این‌نقل بین علما معروف بوده که کفشداری ۱۱ محل تشرف امام زمان (ع) به خدمت امام رضا (ع) است. به همین‌دلیل علما و بزرگان عموما از این‌محل به خدمت امام رضا (ع) می‌رسند. 

هادی جان‌فدا نیز در مقاله کوتاهی که برای شماره «کفشداری» مجله «عین» نوشته، به ماجرای کفشداری ۱۱ پرداخته است.

مشروح این‌مطلب در ادامه می‌آید؛

سگ کویت به دست آرد رگ خواب غزالان را

اگر که سرمه چشمش کند خاک خراسان را

چنان احساسی و پاک و لطیف و مهربان هستی

که شاعر می‌کند عشق تو لات چاله‌میدان را

غبار خاک پایت را نسیم آورد تا تهران

بنا کردند بازار طلای سبزه‌میدان را

تو آن شاهی که برعکس عرب‌ها با کمی لبخند

بدون جنگ و خونریزی گرفتی خاک ایران را

به پر بشکافت نیلِ مردم دور ضریحت را

خدای طور! موسی کرده‌ای انگار دربان را

قسم خوردی که می‌آیی سه‌موطن بعد جان‌دادن

دریغ از بخت! عزراییل هم پس می‌زند جان را

اگر گریان به دیوار حرم تکیه نمی‌دادم

کدامین کوه طاقت داشت این حال پریشان را؟

گرفته کفشداری جای کفش انگار پایم را

به این ترفند پابند توام باقی دوران را...

حدود ده سال پیش بود که مجموعه‌ای از اشعار اهل‌بیتی و آیینی بنده با عنوان «کفشداری ۱۱» منتشر شد. اگر بخواهیم در مورد اسم این‌مجموعه صحبت کنیم، چند نکته وجود دارد که عرض می‌کنم. اولا، کفشداری جایی است که آدم در حرم یا در مسجد یا اماکن متبرکه کفش را تحویل می‌دهد؛ این درآوردن کفش یک‌جنبه دارد که در آن مستتر است: احترام و تکریم مکان. با توجه به آیه کریمه: «انی انا ربک فاخلع نعلیک انک بالواد المقدس طوی»، خداوند سبحان تقدس آن وادی را به‌عنوان دلیل بیرون آوردن کفش اعلام می‌کند. در این‌کفش درآوردن یک‌نوع احترام و تکریم وجود دارد؛ نسبت به کسی که زیارت می‌شود و نسبت به محلی که انسان در آن حضور دارد. 

حالا چرا کفشداری ۱۱؟ در حرم مطهر علی بن‌ موسی‌الرضا (ع)، کفشداری ۱۱ که در صحن گوهرشاد قرار گرفته است، نزدیک‌ترین کفشداری به ضریح مطهر امام رضا (ع) بود و به‌صورت بسیار خودجوش، خیلی از دوستان ما، بچه‌های تهران، بچه‌های کرج، آنجا در صحن گوهرشاد جمع می‌شدند و وقتی می‌خواستند حرم مشرف شوند، کفششان را به کفشداری ۱۱ تحویل می‌دادند. خود من هم هربار در این‌چندین سالی که حرم علی بن موسی‌الرضا (ع) مشرف می‌شوم، آنجا می‌روم و کفشم را به آن‌کفشداری تحویل می‌دهم. این نزدیک‌بودن به ضریح و حالت نوستالژیکی که برای من و دوستانمان داشت و اینکه محل جمع‌شدن، قرارهایمان و محل مشرف‌شدنمان به حرم علی بن موسی‌الرضا (ع) بود باعث شد که من اسم آن‌کتاب را بگذارم «کفشداری ۱۱». وقتی این‌کتاب در زمان خودش - حدود ده سال پیش - منتشر شد، اسم «کفشداری ۱۱» خیلی مورد استقبال دوستان عزیز شاعر و سایر عزیزان قرار گرفت. 

ماجرای کفشداری ۱۱ در حرم امام رضا (ع)/«گرفته کفشداری جای کفش انگار پایم را»

در کتاب «کفشداری ۱۱» شعری هم هست برای وجود مبارک ابوالحسن علی بن موسی‌الرضا (ع) (علیه آلاف التحیه و الثناء) که من در بیت آخر آن شعر به کفشداری اشاره‌ کرده‌ام: «گرفته کفشداری جای کفش انگار پایم را/ به این‌ترفند پابند توام باقی دوران را...» که یک‌اشاره تلویحی دارد به همان کفشداری ۱۱ و اسم کتاب و ماجراهایی که مربوط به این‌اسم است. شاید نتوان همه معانی مستتر در «کفشداری ۱۱» را که در ذهن من و دیگر عزیزان بوده است، حس خوبی برای زائران و کسانی که با فضای حرم مانوس هستند به همراه می‌آورد و آن‌حس این است که به ضریح نزدیک شده‌ای، به محبوب و معشوقت نزدیک شده‌ای. فکر می‌کنم در همه حرم‌ها همین‌گونه است. آدم وقتی کفشداری را می‌بیند، خود به خود حالش خوب می‌شود، می‌داند به جایی که دوست داشت و به جایی که دنبالش بود، رسیده است. در زیارت اربعین سیدالشهدا (ع) نیز همین‌طور است. این‌زوار که بعد از چند روز پیاده‌روی به کربلای معلی و حرم سیدالشهدا (ع) می‌رسند، وقتی کفشداری را می‌بینند، حس خوبی به آن‌ها دست می‌دهد و احساس وصال دارند. خیلی از مواقع هم در فضای اربعین کفشداری‌ها پر است و مردم بیرون از کفشداری کفش‌های خود را رها می‌کنند، اما خود دیدن کفشداری به آدم این‌حس را می‌دهد که من به محبوبم، به کسی که این‌سختی‌ها را در راه تحمل کردم تا به او برسم، خیلی نزدیک شدم.

ای کاش غیر غصه تو غم نداشتیم

ماهی به غیر ماه محرم نداشتیم

این داغ سینه‌سوز تو می‌کشتمان اگر

قلبی به قدر وسعت عالم نداشتیم

گاهی اسیر غربت عباس می‌شدیم

چون داشتیم روضه و پرچم نداشتیم

شرمنده‌ام برای تنت زیر آفتاب

در حد چندقطره شبنم نداشتیم

گیرم که گریه مرهم زخم دلم شود

اما برای زخم تو مرهم نداشتیم...

منبع خبر "تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.