در کمتر از شش ماه از سال ۱۴۰۴، خانوادههای کارگری ایران با بحرانی عمیق دستوپنجه نرم میکنند. تورم لجامگسیخته، افزایش سرسامآور اجارهخانه، هزینههای بالای خوراک، آموزش و درمان، دستمزدهای ناچیز را بیارزش کرده است. حقوق یک ماهه، اغلب تا نیمه ماه هم دوام نمیآورد و خانوادهها را در تنگنای مالی شدیدی قرار داده است.
خانواده در فرهنگ ایرانی، پناهگاهی برای آرامش و همدلی بوده، اما فشارهای اقتصادی این پناهگاه را به صحنهای از جدل و تنش تبدیل کرده است. استرس ناشی از ناتوانی در تأمین مخارج، روابط زناشویی را فرسوده میکند. یک کارگر نساجی در اصفهان میگوید: «وقتی حقوقم دو هفتهای تمام میشود، احساس ناکامی میکنم. همسرم انتظار تأمین مخارج دارد، اما وقتی نمیتوانم، دعواها شروع میشود.»
روانشناسان این وضعیت را «فرسایش نقشهای خانوادگی» مینامند؛ جایی که ناتوانی در ایفای نقش اقتصادی، به بحران هویت و تنش در روابط زناشویی منجر میشود.
فشار اقتصادی، کیفیت ارتباط والدین با فرزندان را به شدت کاهش داده است. والدینی که زیر بار کار طاقتفرسا یا اضطراب مالی هستند، زمان و انرژی کافی برای گفتوگو و تربیت فرزندان ندارند. یک مادر شاغل در مشهد میگوید: «خسته از کار برمیگردم و نمیتوانم با فرزندم حرف بزنم. او غرق گوشی است و حس میکنم داریم از هم دور میشویم.»
مطالعات نشان میدهد این فاصله عاطفی میتواند به افت تحصیلی، گرایش به گروههای ناسالم و بحران هویت در کودکان و نوجوانان منجر شود؛ هزینهای که نسل آینده باید بپردازد.
بحران مالی ابتدا با بحث و گلایه شروع میشود، اما بهتدریج به سکوت سرد یا حتی خشونت خانگی میانجامد. جامعهشناسان این روند را «مارپیچ فرسایش اجتماعی» مینامند:
کاهش درآمد → افزایش تنش
افزایش تنش → کاهش صمیمیت
کاهش صمیمیت → انباشت خشم
انباشت خشم → خشونت یا فروپاشی عاطفی
آمار طلاق در سالهای اخیر نشان میدهد که مشکلات مالی، یکی از عوامل اصلی جدایی زوجهاست.
در بسیاری از کشورها، دولتها با یارانه مسکن، بیمه درمانی و مشاوره رایگان، فشار اقتصادی بر خانوادهها را کاهش میدهند. اما در ایران، حمایتهای نهادی یا ناکافیاند یا به دلیل بروکراسی پیچیده به دست نیازمندان نمیرسند. این خلأ، خانوادهها را در برابر فشارهای مالی تنها گذاشته و بار بحران را مستقیماً به روابط عاطفی منتقل کرده است.
کارشناسان معتقدند مهار این بحران نیازمند ترکیبی از اقدامات کلان و خرد است:
در سطح کلان: کنترل تورم، واقعیسازی دستمزدها و حمایت از مسکن کارگری.
در سطح خرد: ایجاد مراکز مشاوره خانوادگی رایگان، آموزش مهارتهای گفتوگوی زناشویی، توسعه فضاهای تفریحی ارزانقیمت و آموزش مدیریت استرس اقتصادی به والدین.
تقویت تابآوری خانوادگی میتواند از انتقال فشار مالی به روابط عاطفی جلوگیری کند.
بحران معیشتی ۱۴۰۴ تنها یک مشکل اقتصادی نیست، بلکه یک فاجعه اجتماعی است که بنیان خانوادهها را تهدید میکند. فرسایش روابط زناشویی، فاصله عاطفی با فرزندان و افزایش خشونت خانگی، نشاندهنده هزینههای پنهانی است که فراتر از کاهش قدرت خرید است. اگر راهکارهای فوری برای بهبود معیشت و حمایت از خانوادهها اجرا نشود، نسلی از کودکان با بیاعتمادی و خلأ عاطفی بزرگ خواهند شد؛ هزینهای که تا دههها گریبان جامعه را خواهد گرفت.