سازمان همکاری اسلامی تاکنون چندین نشست، در سطح وزرای خارجه، برای بررسی اوضاع در غزه و فلسطین برگزار نموده است. برخی از این نشستها فاقد دستاوردی جدی بوده و حتی عدم برگزاری آن می توانست از برگزاری آن بهتر باشد! زیرا برگزاری بدون نتیجه آن نشان داد دست کشورهای اسلامی برای تاثیرگذاری بر موضوع خالی است. به نظر می رسد نشست فردا در شرایط کاملا متفاوتی برگزار می شود و این امر احتمال تبدیل آن به یک «نشست تاثیرگذار» و حتی یک «نقطه عطف» در موضع گیری کشورهای اسلامی نسبت به موضوع را تقویت می نماید.
موضوع غزه در سطوح مختلف در شرایط متفاوت و بی سابقه ای قرار گرفته است: فاجعه انسانی در غزه به اوج رسیده و سازمان ملل رسما در این باریکه اعلام قحطی نموده است. دبیرکل سازمان ملل، آنتونیو گوترش، دیروز اعلام کرد کلمه ای برای توصیف آنچه در غزه می گذرد، وجود ندارد. در عین حال، اسرائیل اعلام کرده در این شرایط آماده حمله به غزه و تصرف شهر غزه است. این حمله با هدف نابود کردن کامل این شهر صورت می گیرد. قحطی و حمله مرگبار و نابود کننده اسرائیل می تواند فاجعه ای فراتر از همه تصورها در غزه رقم بزند. فاجعه ای که در آن صدها هزار انسان بیگناه مانند برگ خزان بر زمین بریزند.
از طرف دیگر، دولت اسرائیل همه تعارفات سابق را کنار گذاشته و شمشیر را برای منطقه از رو بسته است. به لبنان، سوریه، ایران و یمن حمله کرده و مناطقی از لبنان و سوریه را به اشغال خود درآورده است. برای ترکیه خط و نشان می کشد و عربستان را به تشکیل کشور فلسطینی در خاک این کشور توصیه می کند! و نهایتا سخن از اسرائیل بزرگ می گوید. این اسرائیل برای صهیونیستهای مذهبی (که اینک در دولت نتانیاهو قدرت دارند)، به معنای نیل تا فرات است که بخشهای بزرگی از مصر، لبنان، سوریه، اردن، عراق و حتی ترکیه و عربستان را به خاک این کشور اضافه می نماید. در همین میان، دولت اسرائیل صریحا و علنا راه حل دو دولتی و تشکیل کشور فلسطین، حتی در بخش کوچکی از فلسطین (در واقع در ۲۰ درصد از سرزمین تاریخی فلسطین)، را منتفی می داند. براین اساس، کمتر زمانی، حداقل در دهه های اخیر بوده که تمام منطقه، اعم از اعراب، ترکها و ایرانیها، همه این چنین از توسعه طلبی، قدرت نمایی و تهدیدهای اسرائیل احساس نگرانی کرده و از این حیث در کنار هم قرار گرفته باشند.
علاوه بر تغییر شرایط منطقه ای، اوضاع در جهان نیز دستخوش تحول شده است: در بلوک غرب، که روزگاری مهمترین حامی اسرائیل در جهان به شمار می رفت، اختلاف افتاده و هر روز یکی از کشورهای غربی این اردوگاه (حمایت از رژیم) را ترک می گوید. روابط اسرائیل با کشورهای متعددی در غرب، از جمله با فرانسه، هلند، ایرلند، آلمان، استرالیا، نروژ، نیوزلند، کانادا و ... متشنج شده و در مواردی (مانند مورد فرانسه و استرالیا) کار به مشاجره و دعوای علنی کشیده شده است.
شرایط متفاوت منطقه ای اوضاع را برای انسجام و همبستگی بیشتر کشورهای اسلامی و همچنین اتخاذی موضعی قویتر در برابر تجاوزات اسرائیل به منطقه فراهم نموده است. همچنین تغییر فضای بین المللی و کاهش حمایت از اسرائیل در غرب، زمینه را برای نقش آفرینی قویتر و موثرتر کشورهای اسلامی امکان پذیر کرده است. براین اساس، از همه کشورهای اسلامی، از جمله کشورمان، انتظار می رود از این فرصت استفاده نموده و تحولی تاریخی در موضع گیری سازمان همکاری اسلامی و حمایت جهان اسلام از حقوق مردم فلسطین را رقم بزنند.
در این رابطه، از وزارت خارجه کشورمان انتظار می رود با درک این موقعیت تاریخی از فرصت این نشست استفاده بهینه نموده و به بهبود واقعی اوضاع در جهان اسلام و غزه بیندیشد: وزارت خارجه کشورمان با الهام از فضای انقلابی، ایده آلیستی و چپ گرایانه اوایل انقلاب، از دیپلماسی حرفه ای و واقع گرایی دور شد و شعارهای تند، احساساتی و البته کم خاصیت را برای اعلام موضع در حوزه فلسطین برگزید. این سنت نامبارک، به رغم افت و خیز و کاهش در دولت فعلی، همچنان در وزارت خارجه ادامه یافته و این وزارتخانه همچنان از همکاری و هماهنگی واقعی با سایر کشورهای اسلامی، در موضوع فلسطین، فاصله گرفته و ترجیح می دهد در انزوای خودساخته و رویایی، شعارهای تند و بی حاصل علیه اسرائیل را تکرار نماید. این شعارها که ممکن است عده ای تندرو را در کشورهای مختلف راضی نماید، عملا تاثیری بر بهبود اوضاع فلسطینی ها نداشته و از این زاویه می تواند حرکتی پوپولیستی و غیرمسئولانه به شمار آید. «تاثیر» و «نتیجه» مواضع و اقدامات باید راهنمای مسئولین امر قرار گرفته والا یک سخنرانی پر از مرگ بر اسرائیل که هیچ کمکی به بهبود اوضاع فلسطینی ها ننماید و آنها را به اهداف والای خود نزدیک ننماید، چه فایده ای دارد؟
بر این اساس، مفیدترین تحول در سیاست فلسطینی کشور، نزدیکی آن به سایر کشورهای اسلامی و همکاری برای اتخاذ مواضعی هماهنگ و موثر (و نه موضع منزوی، یکجانبه و بی اثر) علیه اسرائیل ارزیابی می شود. جمهوری اسلامی ایران می تواند از فرصت نشست جده استفاده نموده و سیاست فلسطینی جدید خود را معرفی نماید: اراده واقعی خود را برای هماهنگی و همکاری با همه کشورهای اسلامی در این مسیر اعلام نماید، دست از ملامت و سرزنش کشورهای اسلامی بردارد و به آنها اجازه دهد براساس شرایط خود در این جبهه نقش آفرینی نمایند. برخی کشورهای اسلامی به دلیل شعارهای گذشته در نیات و اهداف واقعی ایران تردید دارند. ایران باید با واضح ترین شکل ممکن هرگونه دخالت در امور داخلی کشورهای اسلامی را رد نموده و موضع مشخص خود مبنی بر احترام کامل به همه نظامهای سیاسی موجود در جهان اسلام، فارغ از کم و کیف آن، اعلام نماید. حداکثر هماهنگی و همکاری با کشورهای اسلامی را در دستورکار قرار دهد و زبان مناسب و برادرانه ای برای بیان تفاوتها و اختلافات برگزیند. در این مسیر، اعلام مخالفت علنی با راه حل دو دولتی را به مصلحت جهان اسلام نمی داند: ایران راه را برای کشورهای اسلامی باز بگذارد. اگر آنها بتوانند کرانه باختری و غزه را از اسرائیل پس بگیرند و به فلسطینی ها بدهند، این برای همه در جهان اسلام، از جمله ایران، مایه خوشوقتی و خوشحالی است اما این امر هیچ گاه اتفاق نخواهد افتاد و مخالفت ما با آن تنها گناه این عدم وقوع را به گردن جمهوری اسلامی ایران (و نه اسرائیل که مسئول اصلی این ماجراست) می اندازد. ایران می تواند از این نشست استفاده نموده و برادری خود را با سایر کشورهای اسلامی، در مواضعی مشخص و معنادار، اعلام نماید و اعلام کند آماده است در کنار کشورهای اسلامی قرار گیرد. ایران می تواند از فرصت جده استفاده نموده و آمادگی خود را برای اتحادی راهبردی با جهان اسلام در جهت مقابله با اسرائیل اعلام نماید.
نشست جده با استفاده از فضای منطقه ای و بین المللی متفاوت می تواند مصوبات موثری را مدنظر قرار داده و به تصویب برساند. این مصوبات می تواند شامل موارد زیر باشد:
اخراج اسرائیل از سازمان ملل متحد: اخراج کامل از سازمان ملل به دلیل وتوی آمریکا در شورای امنیت امکان پذیر نیست اما تعلیق عضویت اسرائیل در این سازمان از طریق رای گیری در مجمع عمومی امکان پذیر است. چنین تصمیمی قبلا یکبار علیه (حکومت آپارتاید) آفریقای جنوبی در سال ۱۹۷۴ اتخاذ شد. در شرایط فعلی، رای مثبت دو سوم اعضای مجمع عمومی به این تصمیم دور از انتظار نیست. سازمان همکاری اسلامی بیش از پنجاه رای در سازمان ملل دارد.
تحریم ورزشی اسرائیل: اسرائیل در تجاوز اخیر به غزه صدمات بسیاری به بنیه ورزشی این باریکه وارد کرده است. اخیرا کاپیتان تیم ملی فوتبال فلسطین، موسوم به پله فلسطین، در حالیکه برای دریافت غذا به یکی از مراکز اسرائیلی توزیع کمک مراجعه کرده بود، کشته شد. جامعه ورزشی در سراسر جهان علیه اسرائیل به حرکت درآمده است که نشانه مشخص آن فضای ضداسرائیلی ورزشگاهها در کشورهای مختلف، از جمله کشورهای عربی و غربی، است. بازیکنان و باشگاههای متفاوتی در جهان به تحریم ورزشی اسرائیل روآورده اند اما هنوز این حرکت فرادی و ناهماهنگ است. نشست جده می تواند تصمیمی دسته جمعی برای این تحریم بگیرد.
ایده تجاوزکارانه «اسرائیل بزرگ» باید در مرکز توجه نشست جده باشد و ساز و کاری دائمی برای پیگیری آن و سایر موارد تجاوز اسرائیل به منطقه، از جمله نسل کشی، پاکسازی نژادی، آپارتاید، اشغالگری، شهرک سازی و توسعه طلبی تاسیس شود. مرکزیت امور فلسطین در سازمان همکاری اسلامی عمدتا در کمیته قدس این سازمان قرار دارد که ریاست آن با پادشاه مراکش است. مراکش که در مسئله صحرای غربی گرفتار است و به کمک کشورهای غربی در این زمینه نیاز دارد، فاقد توان لازم برای اداره مستقل و موثر این مرکزیت است و متاسفانه در «پیمان ابراهیم» از صف کشورهای اسلامی فاصله گرفته و به اسرائیل نزدیک شده است. اگر چنین تشکیلاتی تحت اداره کشورهای فعالتر و موثرتری چون عربستان یا ترکیه باشد، می توان به آینده آن امیدوار بود.
لازم است نشست جده صریحا و قویا از کشورهایی که در شرایط فعلی تحت فشار و آزار اسرائیل می باشند، به ویژه لبنان، سوریه، ایران و یمن حمایت نماید.
عادی سازی روابط با اسرائیل در شرایط فعلی، تا زمانیکه اسرائیل براساس قطعنامه های سازمان ملل از کرانه باختری و غزه بطور کامل عقب نشینی نکرده، باید نهی شود. عادی سازی قبل از آن در واقع کمک به تجاوزهای مکرر اسرائیل (از جمله نسل کشی) به منطقه است.
آشتی داخلی فلسطین و همکاری سازمانهای فلسطینی با یکدیگر و سهم همه سازمانها در تشکیلات ملی فلسطینی باید مورد تاکید قرار گیرد.
همه انواع تحریم، از جمله تحریمهای سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی علیه اسرائیل، با هدف متوقف کردن تجاوز آن به غزه و منطقه باید مد نظر قرار گیرد. اسرائیل باید به خاطر ارتکاب جنایات بی سابقه علیه مسلمانان و اعراب تنبیه شده و همچنین به مجازاتهای های بزرگتر، در صورت ادامه تجاوز به غزه، تهدید شود.
همه کشورهای اسلامی به پیگیری قضایی جنایات اسرائیل تشویق شوند و سازمان در چارچوب اختیارات و امکانات آن موظف شود این موضوع را پیگیری نماید یا این کار از طرف سازمان به یک شرکت حقوقی معتبر و کارآزموده بین المللی محول گردد.
از خبرنگاران و شبکه های خبری، به ویژه الجزیره، که به رغم شرایط سخت، صدای مردم غزه را به جهان می رسانند، تشکر و اعلام حمایت شود.
از کشورهای مختلف، از جمله چندین کشور اروپایی، که اقدامات موثری علیه تجاوزات اسرائیل اتخاذ نموده و قصد خود برای به رسمیت شناختن فلسطین اعلام کردند، تشکر و قدردانی شود. و از سازمان خواسته شود در تماس با سایر کشورهای اروپایی، که مانعی بر سر راه اتخاذ تصمیماتی قوی علیه اسرائیل می باشند، مراتب نارضایتی جهان اسلام به آنها اعلام شود.
کشورهای اسلامی، به ویژه کشورهایی که مستقیما از تهدیدات و تجاوزهای اسرائیل رنج می برند، فاقد یک ساز و کار مشورتی جدی و تمام وقت می باشند. این امر نقیصه بزرگی در منطقه به شمار می آید و مانعی بزرگ در راه همکاری و همفکری و هم افزایی آنهاست. لازم است جمعی وجود داشته باشد که در آنها نمایندگان تام الاختیار روسای کشورهای منطقه بتوانند در پشت درهای بسته و به دور از تعارفات دیپلماتیک در مورد مسائل مبتلابه (در حوزه اسرائیل و فلسطین) مشورتهای صریح، جدی و بموقع داشته باشند. این کشورها شامل کشورهای طوق (مصر، اردن، لبنان و سوریه) و همچنین کشورهای دیگری که در معرض تجاوز، تهدید یا توسعه طلبی اسرائیل می باشند (از جمله ترکیه، ایران، عراق و عربستان)، می شود. مشورت و همفکری مستمر اینها در مورد مسائل منطقه و مقابله با تجاوزات اسرائیل می تواند ضروری ترین و فوری ترین نیاز منطقه به حساب آید.
* استاد مطالعات اسرائیل - دانشگاه تهران