در دو دهه گذشته، صندوقهای سرمایهگذاری دانشگاهها و کالجهای بزرگ به سمت داراییهای جایگزین هجوم بردهاند. موسسات آموزشی در تلاش برای تقلید از رویکرد دیوید سوینسن، مدیر صندوق سرمایهگذاری دانشگاه ییل،میلیاردها دلار از سهام و اوراق قرضه خود را فروخته و آن را صندوقهای پوشش ریسک، سرمایهگذاری خصوصی، سرمایهگذاری جسورانه و دیگر داراییهایی که امکان معامله عمومی ندارند، سرمایهگذاری کردهاند. در نتیجه در حال حاضر ترکیب پرتفو آنها هیچ شباهتی به نمونه متعارف ۶۰درصد سهام و ۴۰درصد اوراق قرضه ندارد.
طبق آمار انجمن ملی امور مالی دانشگاهها و کالجها، در سال مالی ۲۰۲۴ صندوقهای سرمایهگذاری با بیش از پنجمیلیارد دلار دارایی تنها ۲درصد نقدینگی، ۶درصد اوراق قرضه، ۸درصد سهام آمریکا و ۱۶درصد سهام بینالمللی داشتند. بدین ترتیب، دوسوم دارایی آنها در صندوقهای خصوصی و دیگر داراییهای غیرمتداول، با نقدشوندگی کم سرمایهگذاری شده بود. عواقب این تصمیم هنگامی آشکار شد که با تهدید دولت ترامپ مبنی بر قطع بودجه فدرال موسسات آموزشی، دانشگاههای معتبری مانند براون، کلمبیا، کرنل،هاروارد و نورثوسترن دچار ترس و وحشت شدند.
اگرچه ارزش دارایی صندوق این دانشگاههامیلیاردها دلار است، با این حال تخصیص بخش عمدهای از آن به داراییهای با نقدشوندگی کم مشکل زا است. در راستای این اقدام، دانشگاهها ناچار به کاهش بودجه، توقف استخدام و جمعآوری منابع مالی به هر شکل ممکن شدهاند. برای مثال، دانشگاه براون با بیش از ۷.۲میلیارد دلار دارایی، در ماه آوریل ۳۰۰میلیون دلار و در ماه ژوئیه ۵۰۰میلیون دلار وام گرفت. همچنین دانشگاه نورثوسترن با ۱۴.۳میلیارد دلار دارایی، ۵۰۰میلیون دلار و هاروارد با دارایی ۵۳.۲میلیارد دلار، در ماه آوریل ۷۵۰میلیون دلار جذب کرد.
بخش زیادی از داراییهای موسسات محدود به مصارف خاص هستند. به عبارتی فقط برای اهداف از پیش تعیینشده قابل استفادهاند. این موضوع اهمیت نقدینگی را دوچندان میکند و نشان میدهد که سرمایهگذاری گسترده در داراییهای غیرقابل معامله، تصمیمی نادرست است. در زمان رونق، سرمایهگذاران وزن زیادی به نقدینگی و نقدشوندگی نمی دهند چرا که پول نقد فراوان و نیاز به آن اندک است. درمقابل هنگام بحران، نقدینگی تنها مسالهای است که سرمایهگذاران در ذهن خود به آن وزن میدهند، چرا که پول نقد کمیاب و نیاز به آن زیاد است.
در این راستا هنگامی که بازیگران نیاز فوری به نقدینگی دارند، فروش داراییهای جایگزین و غیرقابل معامله تقریبا غیرممکن است. آمارها نشان میدهند که در چنین شرایطی، فروش این دسته از داراییها حداقل با ۷ درصد تخفیف صورت میگیرد. لورنس سیگل، مدیر تحقیقات صندوق فورد، نیز هشدار داده است که صندوقهایی که بخش عمده اوراق قرضه خود را جهت خرید داراییهای خصوصی فروختهاند، درنهایت مجبور خواهند شد سهام خود را با زیان هنگفت در بازار بفروشند. درسی که از تجربه این صندوقها باید آموخت این است که نقدینگی، ارزشمندترین دارایی هر سرمایهگذاری بوده و نباید نادیده گرفته شود.
امروزه ترکیب پرتفو صندوقهای سرمایهگذاری و نحوه تخصیص منابع آنها تنها یک مساله داخلی نیست چرا که پرتفو با نقدشوندگی پایین و داراییهای غیرقابل معامله میتواند ریسک سیستماتیک برای بازارهای مالی ایجاد کند. اگر چند صندوق بزرگ به طور همزمان با بحران نقدینگی مواجه شوند و مجبور شوند داراییهای جایگزین خود را با تخفیف بفروشند، اثر آن گریبانگیر تمامی بازار میشود.
سقوط ارزش داراییها درنتیجه موج فروش گسترده، سرمایهگذاران، بازارهای اوراق بهادار و حتی سیاستگذاران اقتصادی را مجبور به واکنشهای اضطراری میکند. بنابراین، مدیریت هوشمند نقدینگی و طراحی پرتفوی متوازن، نه تنها برای بقای صندوق، بلکه برای ثبات کل اقتصاد اهمیت دارد.