به گزارش وبسایت د کانورسیشن، مهارتهای نوشتاری هوش مصنوعی بسیار مورد توجه قرار گرفته است، اما اکنون پژوهشگران و معلمان به توانایی این فناوری برای «خواندن» مجموعههای عظیم داده و تولید خلاصهها، تحلیلها یا مقایسههای کتابها، مقالات و نوشتهها توجه بیشتری دارند.
برای نمونه، دانشآموزی که باید رمان «ماجراهایهاکلبری فین» مارک تواین را با «ناطور دشت» جی. دی. سلینجر به عنوان رمانهایی درباره بلوغ مقایسه کند، دیگر نیازی ندارد متن کامل کتابها را بخواند؛ هوش مصنوعی میتواند هم خواندن و هم مقایسه را انجام دهد و حتی پرسشهای هوشمند برای کلاس ارائه کند. با این حال، تجربه شخصی و رشد فردی که از مواجهه مستقیم با متن حاصل میشود، از دست میرود.
استفاده از ابزارهایی برای خلاصهسازی یا تحلیل متون پدیدهای تازه نیست. ابزارهایی مانند CliffsNotes از دهه ۱۹۵۰ میلادی معرفی شدند و حتی قرنها پیش، انجمن سلطنتی لندن خلاصههایی از مقالات علمی منتشر میکرد تا پژوهشگران بتوانند پیش از خواندن کامل مقاله، محتوای آن را بررسی کنند.
با ظهور اینترنت، خدماتی مانند Blinkist نیز امکان خلاصهسازی کتابها در قالب صوتی یا متنی ۱۵دقیقهای را فراهم کردند. هوش مصنوعی اما این مسیر را به سطحی جدید ارتقا داده و ابزارهای جدید میتوانند تحلیلها و خلاصههایی تولید کنند که پیشتر تنها توسط انسانها انجام میشد. کاهش مطالعه کتاب پیش از ظهور هوش مصنوعی نیز ادامه داشت.
در ایالات متحده، درصد دانشآموزان کلاس چهارمی که تقریبا هر روز برای تفریح مطالعه میکردند، از ۵۳درصد در سال ۱۹۸۴ به ۳۹درصد در ۲۰۲۲ کاهش یافته است و برای کلاس هشتم از ۳۵درصد به ۱۴درصد رسیده است. در بریتانیا نیز تنها یکسوم نوجوانان ۸ تا ۱۸ساله گفتهاند که از مطالعه در اوقات فراغت خود لذت میبرند و این میزان نسبت به سال قبل حدود ۹درصد کاهش یافته است.
وضعیت بزرگسالان نیز مشابه است؛ تنها ۵۴درصد بزرگسالان آمریکایی در سال ۲۰۲۳ حداقل یک کتاب خواندهاند و در کرهجنوبی این میزان به ۴۳درصد رسیده است، درحالیکه در ۱۹۹۴ حدود ۸۷درصد بزرگسالان مطالعه میکردند. کاهش مطالعه در میان بزرگسالان با استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی و اتکای مفرط به هوش مصنوعی برای انجام فعالیتهای شناختی مرتبط است.
خواندن تنها یک سرگرمی نیست؛ مطالعه موجب کاهش استرس، یادگیری، توسعه شخصی و تقویت مهارتهای شناختی میشود. پژوهشها نشان میدهند که مطالعه منظم با رشد مغز کودکان، افزایش شادی، طول عمر و کاهش روند زوال شناختی مرتبط است. تحقیقات همچنین نشان دادهاند که تکیه بیش از حد به هوش مصنوعی برای انجام کارهای شناختی، موجب کاهش تفکر مستقل و مهارت تحلیل شخصی میشود. تجربه مستقیم متن، درک شخصیتها و لذت بردن از زبان و روایت، بخشی از تجربهای است که هیچ الگوریتمی نمیتواند جایگزین آن باشد.
ابزارهای هوش مصنوعی در پژوهشهای علمی نیز این روند را تشدید میکنند. سامانههایی مانند SciSpace، Elicit و Consensus با ترکیب موتورهای جستوجو و مدلهای زبانی بزرگ، مقالات مرتبط را یافته و سپس آنها را خلاصه و ترکیب میکنند و زمان لازم برای مرور ادبیات پژوهشی را به شدت کاهش میدهند. هرچند این کارآیی بالا است، اما داوری شخصی درباره اهمیت اطلاعات و ارتباط دادن ایدهها از تجربه کاربر حذف میشود.
با وجود جذابیت و سرعتی که هوش مصنوعی ارائه میدهد، پژوهشگران هشدار میدهند که اتکای بیش از حد به این فناوری میتواند ما را از لذت، اهمیت و تجربه انسانی مطالعه دور کند و مهارتهای شناختی و تفکر انتقادی را تهدید کند.