بازگشت طالبان به قدرت در اوت ۲۰۲۱، معادلات افغانستان و منطقه را تغییر داد. در سال ۲۰۲۵، طالبان توانسته کنترل سرزمینی را تا حدی تثبیت کند، اما اقتصاد کشور در رکود عمیق، میلیونها نفر در آستانه فقر مطلق و فرصتهای شغلی به شدت محدود شدهاند. این شرایط، موج مهاجرت به کشورهای همسایه، بهویژه ایران، را تشدید کرده و بار سنگینی بر دوش همسایگان گذاشته است.
طالبان وعده تشکیل حکومتی فراگیر را داده بود، اما حذف گروههای قومی مانند هزارهها و تاجیکها، محرومیت زنان از تحصیل و کار، و محدودیتهای اجتماعی شدید، مشروعیت داخلی این گروه را تضعیف کرده است. حملات مستمر داعش خراسان علیه غیرنظامیان و اقلیتها نیز نشاندهنده ناتوانی طالبان در ایجاد ثبات و مهار خشونتهای افراطی است.
در عرصه جهانی، به رسمیت شناخته شدن طالبان توسط روسیه در ژوئیه ۲۰۲۵، روزنهای برای این گروه ایجاد کرد. با این حال، کشورهای غربی همچنان با تردید به طالبان مینگرند و ایران و چین نیز از تأیید رسمی پرهیز کردهاند. سیاستهای تبعیضآمیز طالبان، بهویژه علیه زنان، مانع بزرگی برای پذیرش جهانی آنهاست.
ایران با طالبان رویکردی دوگانه دارد. از یک سو، تهدید مشترک داعش خراسان، که حملات مرگباری در تهران و مسکو انجام داده، ایران و طالبان را به همکاری امنیتی و اطلاعاتی سوق داده است. تهران ثبات نسبی تحت حاکمیت طالبان را به هرجومرج ترجیح میدهد. از سوی دیگر، اختلافات بر سر آب هیرمند، که به دلیل سدسازیهای طالبان کاهش یافته، تنشهای مرزی را افزایش داده است. سیاستهای طالبان علیه اقوام، بهویژه هزارهها، نیز در افکار عمومی ایران حساسیتبرانگیز بوده و روابط را پیچیده کرده است.
سیاست بازگرداندن اجباری مهاجران افغان از ایران، یکی از چالشهای جدید روابط تهران و کابل است. طالبان از این روند استقبال کرده، اما نبود ظرفیت نهادی در افغانستان برای جذب این مهاجران، خطر بحرانهای اجتماعی جدید را افزایش داده است. مسائل مرزی و مهاجرت، از دیگر موانع تقویت روابط دوجانبه هستند.
ایران ترجیح میدهد در به رسمیت شناختن طالبان شتابزده عمل نکند و منتظر اقدامات سایر قدرتها مانند روسیه و چین بماند. این راهبرد «تعامل بدون تأیید» به ایران انعطاف میدهد تا ضمن حفظ منافع امنیتی، از هزینههای سیاسی و دیپلماتیک اجتناب کند. آینده روابط ایران و طالبان به توانایی این گروه در گذار به حکومتی واقعگرایانهتر و کاهش سیاستهای انحصاری بستگی دارد.
موقعیت استراتژیک، منابع آبی و معدنی، و نقش افغانستان در امنیت آسیای مرکزی، این کشور را به بازیگری کلیدی در منطقه تبدیل کرده است. با وجود بیاعتمادی، قدرتهای منطقهای ناگزیر از تعامل با طالبان هستند. موفقیت این تعاملات به اصلاح سیاستهای طالبان و ایجاد ثبات پایدار در افغانستان وابسته است.