جشنواره‌های هنری سیاسی نیستند ولی بگذارید جشنواره برلین باشد!

تابناک سه شنبه 04 شهریور 1404 - 09:36
ورهوفن هم در بيانيه‌ای گفت: «من فيلمی ضدآمريکايی نساخته‌ام. بخش بسيار بزرگي از مردم و جامعه آمريکا با جنگ مخالف هستند و از صلح حمايت می‌کنند. آن‌ها مخالفت خود با سياست‌های جنگی دولتمردان را اعلام کرده‌اند و از اين نظر، بايد بين مردم عادی و اهالی سياست و دولت فرق قائل شد.»

جشنواره‌های هنری سیاسی نیستند ولی جشنواره برلین هست!

به گزارش سرویس فرهنگی تابناک، اگر جشنواره‌‏هايی چون کن و ونيز تلاش داشته‌اند در سال‌‏های فعاليت خود رويدادی غيرسياسی به نظر برسند، نام سياست به‌گونه‌ای اجتناب‌ناپذير با نام جشنواره بين‌‏المللی فيلم برلين گره خورده است. کشور آلمان به دليل موقعيت خاص خود در قاره اروپا در دوران جنگ سرد و حضور دو قطب قدرتمند شرق و غرب (دو بلوک سوسياليسم و سرمايه‏‌داری) در آن دوران، همواره به‌صورت پلي ارتباطی بين هنرمندان اين دو بلوک عمل کرده و تنها پس از فروپاشی بلوک شرق و در رأس آن اتحاد جماهير شوروي در دهه 80 از اجرای اين سياست فرهنگی رها شده است. بعد از نابودی فاشيسم در اروپا و سقوط رژيم نازی، آلمان به دو قسمت شرقی و غربی تقسيم شد؛ نيروهای چپ‌گرا قدرت را در بخش شرقی در دست گرفتند و طرفداران نظام سرمايه‌‏داری، صاحب قدرت در بخش غربی شدند. اگر هنرمندان در آلمان شرقی به مراحل عالی کاری دست يافتند، اين آلمان غربی بود که به فکر برگزاری يک جشنواره معتبر بين‌‏المللی افتاد. اين همه در شرايطی بود که مردم و سياستمداران آلمان غربی همچنان زير سايه ستم‌کاری‌های ارتش نازی و رژيم هيتلری بودند و نگاه جامعه جهانی به اين‌کشور به‌واسطه گذشته تاريک و تلخ حاکمان آن، چندان مثبت نبود.

آلمان غربی در دهه 50 همچنان ‌که تلاش داشت از نظر اقتصادی خود را احيا کند، در فکر فعاليت‌های هنری و فرهنگی هم بود تا جهانيان را با چهره اين کشور جديد آشنا کند و به آن‌ها بقبولاند که به دنبال صلح و همزيستی مسالمت‌آميز با بقيه دنياست و سياست‌های دولت‌های گذشته را (که ديدگاه‌‏های فاشيستی داشتند) نفی می‌کند. يقيناً برپايي جشنواره بين‌‏المللي در ارتباط با سينما می‏‌توانست در ترسيم اين چهره صلح‌طلب تازه نقش مهمی ايفا کند. ازاين‌رو سال1951 اولين دوره جشنواره بين‌‏المللی برلين در ماه ژوئن برگزار شد. از سال 1978 زمان برپايی جشنواره به ماه فوريه تغيير يافت و خيلی زود توانست لقب يکی از سه جشنواره اصلی بين‌‏المللی را از آن خود کند. موقعيت جغرافيايي برلين کمک کرد تا جشنواره نه‌تنها ميزبان توليدات جهان غرب باشد، بلکه بسياری از توليدات معتبر و قابل‌تأمل اروپای شرقی و همچنين اتحاد شوروی را جذب خود کند. اين‌نکته جشنواره برلين را در موقعيت خاصی قرار داد که بقيه جشنواره‌‏های بين‏‌المللی در دوران جنگ سرد از آن محروم بودند. درحالی‌که دولتمردان کمونيست شوروی و اروپای شرقی نگاه منفي (و گاهی اوقات خصمانه) نسبت به جشنواره‏‌های غربی داشتند و باورشان اين بود که سياست‌هايی ضد سوسياليستی دارند، اما با کمال ميل فيلم‏‌هايشان را روانه جشنواره برلين می‌کردند. 

همين نکته يکی از دلايل موفقيت کلان جشنواره برلين بود که سالانه چندين هزار نفر از دوستداران سينما را جذب خود می‌کرد. به گفته اهل‌فن در هر دوره جشنواره نزديک به 400 فيلم در بخش‏‌های مختلف آن به نمايش درمي‌آيد که ترکيبی از ژانرهاي متفاوت از فيلم‏سازان تمام قاره‌‏های جهان و به‌ويژه آمريکای لاتين و مرکزی و کشورهای در حال رشد قاره‏‌های آسيا و آفريقاست.‌

مثل هر جشنواره ديگری، در برلين نيز بخش مسابقه مهم‌ترين بخش جشنواره است که توليدات پرسروصدا هم معمولاً در همين بخش به نمايش درآمده و براي دريافت خرس طلايی و خرس‏‌های نقره‌ای با هم رقابت می‌‏کنند. در کنار بخش مسابقه، بازار فيلم اروپايی دومين بخش بسيار مهم جشنواره است که اکثر خريداران بين‌‏المللی را براي خريدوفروش تازه‌ترين توليدات خود، دور هم جمع می‌کند.‌

سال 1950 اسکار مارتای که از علاقه‌مندان هنر سينما بود و همکاری نزديکي با نهادهای فرهنگی آلمان داشت، ايده برگزاری يک جشنواره فيلم در اين کشور داد. البته گفته می‌‏شود که مارتای ارتباطاتی با نهادهای و سرويس‌‏های امنيتی آمريکا داشت. پيشنهاد او در يک کميته که نمايندگان مجلس آلمان در آن حضوری قوی داشتند، به بحث گذاشته شد. اين‌کميته ديدارهايی هم با فعالان صنعت سينمای آلمان داشت. نگاه‌‏ها به اين پيشنهاد مثبت بود، اما آلمان بعد از جنگ که در حال بازسازی ويرانی‏‌ها بود، پولی برای برپايی چنين رويدادی نداشت.

مارتای به‌واسطه ارتباط با نيروهای ارتش آمريکا و نفوذی که روي فرماندهان آن داشت، توانست نظر مثبت واحدهای نظامی مستقر در آلمان را جلب کرده و وام لازم براي برپايی اولين دوره جشنواره را فراهم کند. با برگزاری اولين دوره جشنواره در 1951 همگان پيش‌بينی می‌کردند که اسپانسرهايی براي برگزاری دوره‏‌های بعدی از راه برسد. دکتر آلفرد بائوئر تاريخ‌شناس سينما اولين مدير جشنواره بود که اين‌سمت را تا سال 1976 به عهده داشت. فيلم افتتاحيه جشنواره ‌ربکا‌ی آلفرد هيچکاک بود. جشنواره هيئت‌داورانی نداشت و فيلم‌‏ها بر اساس رأي‌گيری انتخاب شدند. ‌از آن‏جا که فياپف اهداي جوايز توسط يک هيئت‌داوران را ممنوع اعلام کرده بود، در فاصله سال‏‌های 1952 تا 1955 جايزه خرس طلا به‌واسطه آراي تماشاگران منتخب اهدا شد. در سال1956 فياپف رسماً جشنواره برلين را به رسميت شناخت و برگزارکنندگان جشنواره اجازه يافتند يک هيئت داوری بين‏‌المللی براي قضاوت و اهدای جوايز بخش مسابقه انتخاب و معرفی کنند.‌

جشنواره برلين، دهه 60 را در شرايطی آغاز کرد که سال 1961 ديوار برلين احداث شد؛ با اين‌حال، در برنامه‏‌های سالانه جشنواره خلل چندانی وارد نشد. جالب است که سال 1963 بخش‌‏هايی از برنامه‏‌های جشنواره از تلويزيون آلمان شرقی پخش شد. از رويدادهای مهم دهه 60 يکي حضور ورنر هرتزوک با اولين فيلمش در سال 1968 و معرفی او به منتقدان و تماشاگران بين‏‌المللی و ديگری بيرون کشيده شدن فيلمی به نام 491 بود که کليسا به خاطر موضع ضدکليسايی فيلم خواستار حذف آن شد. مائوئر با تمام تلاش‏‌هايی که برای نمايش فيلم در جشنواره کرد، موفق نشد در برابر کليسا مقاومت کند.

مشابه چنين اتفاقی در بيستمين دوره جشنواره در سال 1970 رخ داد و اين بار فيلم ضد جنگ ميخائيل ورهوفن  اوکی بود که باعث بحث‌‏های تند شد. رياست هيئت‌داوران با جرج استيونس آمريکايی بود و با هفت رأی منفي در برابر دو رأی موافق، فيلم از بخش مسابقه بيرون کشيده شد. توجيه داوران برای حذف فيلم از بخش مسابقه، اين ديالوگ بيانيه فياپف بود که «تمامی فيلم‏‌های شرکت‌کننده در جشنواره بايد در خدمت درک بهتر ملت‌ها از يکديگر باشند و در اين راه حرکت کنند». البته استيونس در مصاحبه‌ای موضع‌گيري اصلی‌اش را لو داد و گفت در اين فيلم صحنه‌ای وجود دارد که تجاوز دسته‌جمعی گروهی از سربازان آمريکايی به يک زن ويتنامی را در طول جنگ ويتنام نشان می‏‌دهد که باعث می‌‏شود فيلم سمت‌‏وسويی ضدآمريکايی پيدا کند. با‌ وجود‌ اين، دوشان ماکاوجف يکی از اعضای هيئت‌داوران همچنان به دفاع از فيلم پرداخت و از سازنده فيلم دفاع کرد. 

ورهوفن هم در بيانيه‌ای گفت: «من فيلمی ضدآمريکايی نساخته‌ام. بخش بسيار بزرگي از مردم و جامعه آمريکا با جنگ مخالف هستند و از صلح حمايت می‌کنند. آن‌ها مخالفت خود با سياست‌های جنگی دولتمردان را اعلام کرده‌اند و از اين نظر، بايد بين مردم عادی و اهالی سياست و دولت فرق قائل شد.»

ماجرا به همين‌جا خاتمه نيافت و بقيه فيلم‌سازان حاضر در جشنواره هم تصميم به بيرون کشيدن فيلم‌هايشان از جشنواره گرفتند و رسانه‏‌های گروهي اعضای هيئت‌داوران را متهم به اعمال سانسور کردند. به‌اين‌ترتيب جوايزی به هيچ فيلمی داده نشد و اين رسوايی به‌قدري بزرگ بود که بسياری اين پرسش را مطرح کردند که با چنين اوضاع و احوالي، آيا اصلاً سال بعد جشنواره‌ای برپا خواهد شد يا نه. البته سال بعد جشنواره برگزار شد و اين بار، گفته شد رفرم‏‌هايی در نحوه برپايی آن صورت گرفته است. همچنين بخش تازه‌ای به نام «سينمای نو» به برنامه‌‏های جشنواره اضافه شد که به گفته مديران جشنواره اختصاص به فيلم‌‏های نوجو و معترضی دارد که به سياست‌هاي غلط جهانی نگاهي اعتراضی و پرسشگر دارند.

برگزارکنندگان جشنواره که به دنبال احيای اعتبار آن بودند، به سراغ محصولات اروپای شرقی رفتند و در سال1975 اولين توليد سينمای آلمان شرقی جاکوب دروغ‌گو  در جشنواره به نمايش درآمد. اين در حالی بود که برخي خبرنگاران بائوئر را متهم می‏‌کردند که او توجه بسيار زيادی به فيلم‏‌های آلمان غربی دارد و برايشان استثنا قائل می‌شود. يورش مأموران پليس در سال1976 به محل نمايش فيلم‏‌های جشنواره، برای ممانعت از نمايش يک فيلم، از ديگر جنجال‏‌های دهه 70 جشنواره بود. پليس‏‌ها با اين توجيه که فيلم فوق حال‏ و هوايی غيراخلاقی دارد، مانع از نمايش آن شدند.

اين‌دهه در شرايطی به پايان رسيد که سال 1979 اتحاد شوروی و ديگر کشورهای اروپای شرقی، فيلم‏هايشان را از جشنواره بيرون کشيدند؛ دليل اين کار نمايش شکارچي گوزن  در برنامه‏‌های جشنواره بود و معترضان به دليل «همبستگي با دليری و قهرمانی مردم ويتنام» دست به اين کار زدند. به باور آن‌ها  شکارچی گوزن  به ملت ويتنام توهين کرده است. طي دهه‌‏های بعد جشنواره برلين با حوادث عجيب‌وغريب زيادي روبرو نشد و برگزاری سالانه آن تقريباً بدون هيچ مشکلی پيش رفت. البته صحبت‌های جينا لولوبريجيدا ستاره سرشناس ايتاليايی درباره نحوه داوری و اهدای جوايز، جنجال زيادی در آلمان و بقيه کشورهاي اروپايی به راه انداخت. 

او که سال1986 برای رياست هيئت‌داوران جشنواره دعوت شد، در مصاحبه‌اي جنجالي گفت متوجه شده که از قبل جوايز بخش مسابقه مشخص و تعيين‌شده و فهرست جوايز در اختيار داوران قرارگرفته است. اين ستاره سينما گفت خود را موظف می‏‌داند اين موضوع را رسانه‌ای و عمومی کند تا مباد متهم به شراکت در چنين فهرست پيش‌ساخته شده‌ای شود. 

خرس طلايی اين دوره به فيلم آلمانی stammheim رينهارد هائوف داده شد. در دو دهه اخير توجه جشنواره به محصولات هاليوودی بيش از گذشته شده و تلاش‏هايی برای معرفي بيشتر فيلم‏‌های آلمانی صورت گرفته است.

***

منبع: مجله همشهری ۲۴. شماره تیرماه ۱۴۰۴

منبع خبر "تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.