به گزارش بهداشت نیوز، اختلال و ضعف در قوه جاذبه (جذب مواد به اعضا و سلول ها) و قوه ماسکه (نگهداری مواد در اعضا و سلول ها) در کلیه ها و مجاری ادراری و افزایش ادرار شخص و دفع آب بدن و متعاقبا افزایش مصرف آب توسط بیمار، از علل و علائم دیابت شمرده شده است.
امروزه نیز ثابت شده است که پر ادراری و میل به نوشیدن بیش از حد آب از علائم شایع ابتلا به دیابت است اما علت ابتلا نیست. بنابراین می توان گفت که استدلال طب سنتی در متون به جا مانده از حکمای این مکتب و توصیفی که به عنوان علت شناسی یا پاتوفیزیولوژی ابتلا به این بیماری ارائه شده است نادرست و یا حداقل ناقص است، چراکه علت را نباید در کلیه ها ( یا همان قلوه ها در طب سنتی) جست و جو کنیم.
بنابراین یکی از اختلافات مهم بین طب سنتی و طب رایج در مورد ریشه ابتلا به دیابت همین مورد است که به نظر می رسد با توجه به تحقیقات گسترده انجام شده، در اینجا نظر طب رایج قابل قبول تر است.
در واقع علت افزایش ادرار در زمان ابتلا به دیابت افزایش میزان قند خون است. البته حکمای طب سنتی به این موضوع اشاره داشته اند که میزان قند ادرار در افراد مبتلا به دیابت افزایش می یابد و ادرار آن ها شیرین می شود.
به طور مثال به گفته ابن سینا یکی از نشانه های ابتلا به دیابت این است که پشه، مورچه یا سایر حشرات دور ادرار شخص مبتلا جذب می شوند که یافته مهمی محسوب می شود اما اینکه چرا میزان قند در ادرار مبتلایان به دیابتیس افزایش پیدا می کند به نظر می رسد در طب سنتی ایرانی به درستی تبیین نشده است.
امروزه با پیشرفت علم دانشمندان دریافته اند که علت افزایش قند به دلیل اختلال در متابولیسم قند، کربوهیدارت ها و چربی ها در بدن فرد اتفاق می افتد. غده پانکراس یا همان لوزالمعده هورمون انسولین (insulin) را ترشح میکند؛ این هورمون وظیفه دارد تا قند یا گلوکز خون را برای ذخیرهسازی یا تامین انرژی به درون سلولهای بدن هدایت کند.
در صورت ابتلا به دیابت، بدن قادر نخواهد بود که هورمون انسولین را به میزان کافی ترشح کند و یا از آن به طور موثری استفاده نماید. به همین دلیل سطح قند خون بالا میرود.
در دیابت نوع یک، سلولهای ایمنی علیه سلولهای سازنده انسولین در پانکراس فعال شده و به دنبال تخریب این سلول ها، تولید و ترشح انسولین مختل می شود. به همین دلیل افراد مبتلا به دیابت نوع یک، از آغاز درمان نیاز به تزریق انسولین دارند.
در دیابت نوع دو، علیرغم این که پانکراس انسولین تولید میکند، این میزان از انسولین برای استفاده بدن کافی نیست و یا به بیان بهتر، بدن قادر به استفاده صحیح از آن نیست و سلولهای بدن به انسولین پاسخ مناسب نمی دهد. این نوع دیابت در افراد دارای اضافه وزن بیشتر دیده می شود.
اما در متون طب سنتی هیچ صحبتی از پانکراس یا همان لوزالمعده و یا انسولین نشده است. انسولین و درمان دیابت با کمک آن از یافته های سده اخیر می باشد.
همچنین در طب سنتی به مجموعه طحال و لوزالمعده «سپرز» گفته می شده است. در این مکتب لوزالمعده به عنوان زبانه ای از طحال برشمرده می شده است.
بنابراین طب رایج در استدلال علت بیماری دیابت قوی تر عمل کرده و نظر آن مورد قبول تر می باشد.
دیابت در طب سنتی: سوء مزاج، علت العلل دیابت در طب سنتی
مطالب فوق الذکر به این معنی نیست که طب سنتی به دلیل عدم تشخیص درست علت بروز دیابت نمی تواند در زمینه درمان آن نیز کمک کند. در اینجا یک بحث اساسی تری مطرح می شود و آن علت اولیه و ریشه ای این بیماری است.
به طور مثال وقتی علامتی در بدن مشهود می شود، که در اینجا همان پر ادراری است، طب سنتی علت آن را در ضعف کلیه ها می بیند و طب رایج افزایش میزان قند در ادرار را علت تکرر ادرار می داند که بر اساس قانون اسمز آب بیشتری وارد ادرار می شود و حجم ادرار نیز افزایش می یابد.
حال هر یک از این علت های گفته شده برای افزایش ادرار در طب سنتی و طب رایج علتی دارند. از دیدگاه طب سنتی به علت ضعف قوای جاذبه و ماسکه و سوء مزاج کلیه این عضو ضعیف شده است که این امر باعث پر ادراری می شود. در طب رایج علت بالا رفتن قند و پرادراری ناشی از آن مرتبط با کاهش یا عدم ترشح انسولین و یا عدم جذب مناسب انسولین توسط برخی از بافت ها و مقاوم شدن آن ها نسبت به انسولین است.
در طب سنتی همانطور که علت پرادراری را ضعف و سوء مزاج کلیه و مجاری ادراری می داند سعی می کند تا با این رویکرد و درمان سوء مزاج کلیه بیمار را درمان کند و طب رایج که علت دیابت را در کاهش ترشح و یا عدم جذب انسولین توسط بافت ها می داند اساس درمان را بر تامین انسولین و کاهش مقاومت بافت ها به انسولین می گذارد تا با متابولیزه کردن قند و مصرف آن توسط بافت ها قند خون را کاهش دهد.
باز یک پله عقب تر می رویم تا علت العلل دیگری را بسنجیم: در طب رایج این سوال پرسیده می شود که چرا انسولین در بدن کم ترشح می شود؟ انسولین هورمونی است که توسط لوزالمعده ترشح میشود. گاهی سلول های لوزالمعده انسولین کافی را ترشح نمی کنند و مشکلات بعدی به وجود می آید.
در طب سنتی نیز گفته می شود که شخص استعداد ذاتی (به تعبیر طب رایج زمینه ژنتیک) ابتلا به این بیماری را داشته است و به علت عدم رعایت اصول مزاجی مربوطه دچار سردی یا گرمی مزاج و به تبع آن سردی یا گرمی کلیه شده و متعاقبا دچار دیابت شده است.
چرا سلول های پانکراس قادر به تولید انسولین نیستند؟ طب رایج هنوز نتوانسته است دلیل مشخصی برای این عدم یا کاهش تولید انسولین پیدا کند. گفته می شود که دیابت نوع یک بیماری خودایمنی است؛ خودایمنی به گروهی از بیماریها گفته میشود که سیستم ایمنی فرد علیه سلولهای خودی فعال شده و به آنها آسیب میرساند.
در دیابت نوع یک، سلولهای ایمنی علیه سلولهای سازنده انسولین در پانکراس فعال شده و تولید و ترشح انسولین را مختل میکنند.
اگر فرض کنیم طب سنتی بپذیرد که ریشه دیابت در پانکراس است علت آسیب به پانکراس و تخریب سلول های آن که بعد منجر به کاهش ترشح انسولین و دیابت می شود را طب سنتی سوء مزاج می داند. بنابراین طب سنتی در بیان علت العلل دیابتیس اشتباهی نکرده است. شاید در نگاه اول ارتباط دادن سوء مزاج کلیه به دیابت اشتباه به نظر برسد اما در نهایت ارتباط آن با سوء مزاج بدن و بروز دیابت دور از ذهن نخواهد بود.
در اینجا تفاوت بین طب سنتی و طب رایج نمایان می شود. زمانی که این دو مکتب طبی علت العلل را متفاوت بدانند بدیهی است که رویکرد پیشگیری-درمانی متفاوتی خواهند داشت.
سوء مزاج یعنی خارج شدن شخص از حالت تعادلی همیشگی خود، در کل بدن یا در برخی اعضا، که می تواند به برخی از اعضا آسیب برساند وعملکرد عضو را مختل کند و اگر آن عضو پانکراس باشد می تواند منجر به دیابت شود. و همچنین اگر این سوء مزاج در سایر اعضای بدن اتفاق بیفتد می تواند باعث بروز سایر علائم دیابت نیز بشود. مثلا سوء مزاج در کلیه بر کیفیت ادرار تاثیر می گذارد.
به طور مثال یکی از نشانه های سوء مزاج رطوبتی، افزایش چربی های بدن است و این افزایش چربی بدن که باعث چاقی هم می شود زمینه ساز مقاومت بدن به انسولین و ایجاد دیابت نوع دو است.
از دیدگاه طب سنتی پرخوری، بدخوری و کم فعالیتی منجر به غلبه اخلاط (مواد حاصل از غذا) و مواد زائد در بدن شده که معمولا با چاقی همراه است وامکان ابتلا به دیابت نوع دو را افزایش می دهد.
بنابراین طب سنتی سوء مزاج را علت دیابت می داند و سوء مزاج به صورت مستقیم یا با افزایش و کاهش اخلاط در بدن (سوء مزاج مادی) می تواند باعث اختلال در عملکرد اعضا شود. در اینجا سوء مزاج پانکراس و یا افزایش بافت چربی بدن می توانند با کاهش ترشح انسولین و یا عدم تاثیر کافی انسولین بر بافت ها عامل بروز دیابت باشد.
دیابت در طب سنتی: دیابت گرم و دیابت سرد
همانطور که افراد مزاج های متفاوتی دارند استعداد ابتلا به بیماری ها نیز در آنها متفاوت است. اما جالب اینجاست که دیابت هم در سرد مزاجان و هم گرم مزاجان رخ می دهد و در طب سنتی نیز تصریح شده است که دیابت دو نوع است: دیابت سرد و دیابت گرم.
در یک دسته بندی کلی می توان گفت برخی افراد گرم مزاج و برخی سرد مزاجند.
افراد با مزاج گرم معمولا پر جنب و جوش تر، برونگراتر، و پر انرژی ترند. سرعت تکلم و سرعت انجام کارهایشان بیشتر از سایرین است. روابط عمومی بهتری دارند. احساس حرارت بیشتری دارند و نسبت به دیگران بدن های گرم تری دارند. گرمای هوای برای آنها آزاردهنده تر از سایرین است و از مصرف بیش از حد خوردنی هایی با مزاج گرم بیشتر از سایرین متضرر می شوند.
گرم مزاج ها یا گرم و ترند و یا گرم و خشک: گرم و خشک ها معمولا پوست گندمی دارند و لاغرند و به نسبت، جدی هستند. اما گرم و ترها پوست گلگونی دارند و خونگرم تر از گرم و خشک ها هستند، افراد تنومندی هستند و استعداد چاقی عضلانی بیشتری دارند.
سردمزاجان افرادی درون گرا تر، به سردی حساس تر، و آرام تر هستند و متابولیسم پایین تری دارند. سرد و خشک ها لاغرترند، پوست های تیره ای دارند پوست های خشک تری دارند، موهای زائد بیشتری دارند و استعداد مشکلات روحی و روانی در این افراد بیشتر است. سرد و ترها پف آلود تر هستند، پوست سفید و روشنی دارند بدن سستی دارند و حالت خواب آلودگی در آنها بیشتر است.
بدیهیست احتمال اینکه دیابت سرد در افراد با مزاج سرد رخ دهد بسیار بیشتر است و گرم مزاجان اصولا به دیابت گرم مبتلا می شوند. البته همیشه در طب سنتی گفته می شود که اگر کسی مزاج گرمی داشته باشد اما در مصرف سردیجات زیاده روی کند و از مزاج خود فاصله بگیرد ممکن است به بیماری هایی که در سرد مزاجان رخ می دهد مبتلا شوند.
همین موضوع در مورد سرد مزاجان نیز صدق می کند. بنابراین از نظر تئوریک این احتمال وجود دارد که شخصی با مزاج گرم دچار دیابت سرد شود و یا شخصی با مزاج سرد دچار دیابت گرم شود.
اما به طور معمول گرم مزاجان به دیابت گرم و سردمزاجان به دیابت سرد مبتلا می شوند.
دیابت در طب سنتی: تفاوت نگرش طب سنتی و طب رایج در درمان دیابت
در اینجا به یکی دیگر از تفاوت های طب سنتی و طب رایج در مورد دیابت می رسیم که یکی از نقاط قوت و برتری طب سنتی محسوب می شود:
در طب رایج همه انسان ها تقریبا از نظر شانس ابتلا به دیابت یکسان در نظر گرفته می شوند، البته در طب رایج نیز گفته شده است افرادی که دچار اضافه وزن و مشکلات متابولیسمی هستند یا دارای زمینه ژنتیک می باشند، برای ابتلا به دیابت مستعدترند و کنترل دیابت در این افراد سخت تر است اما در طب سنتی ایرانی افراد از نظر استعداد ابتلا به دیابت بسیار دقیق تر و جزیی تر تفکیک شده اند به طوری که هم در علت و هم پاتوفیزیولوژی و هم در پیشگیری و درمان این تفکیک وجود دارد.
اما طب رایج به دلیل اینکه تمام افراد را یکسان می بیند و تنها از حیث کاهش ترشح انسولین به موضوع نگاه می کند پس توصیه های درمانی آن نیز برای همه یکسان است. همه مبتلایان به دیابت را از مصرف شیرینیجات منع می کند، در عین حال همه را توصیه به ورزش، مصرف مایعات، و داروهای مختص این بیماری مانند انسولین و یا متفورمین می نماید.
اما در طب سنتی نگاه به درمان این بیماری کاملا تفکیک شده و هدفمند است. قانون مهم طب سنتی که می گوید انسان ها به دلیل تفاوت در مزاجشان با یکدیگر متفاوتند و سبک زندگی متفاوتی دارند در درمان دیابت نیز بسیار مهم است.
به طور مثال اگر شخصی گرم مزاج است و دیابت گرم دارد برای بهبود باید از غذاها و داروهای رو به خنکی و اعتدال استفاده کند و شخص سرد مزاج که معمولا به دیابت نوع سرد مبتلا می شود نیز باید از داروها و خوراکی های رو به گرمی و تدابیر روبه گرم استفاده کند.
البته باید توجه داشت که دستورات درمانی طب سنتی تنها محدود به رژیم غذایی نمی شود و تمامی جنبه های زندگی فرد را در بر می گیرد که در ادامه مقاله با جزییات به آنها پرداخته می شود.
دیابت در طب سنتی: علت سوء مزاج پانکراس
انسان ها هر کدام در بدن و یا روانشان دارای نقاط ضعفی هستند. شخصی ممکن است دچار ضعف در سیستم کلیوی باشد، شخصی دچار مشکلات کبدی و شخصی دیگر ممکن است زمینه ابتلا به بیماری های قبلی و عروقی داشته باشد.
به همین صورت کسانی که استعداد ژنتیک ضعف در لوزالمعده دارند ممکن است در صورت سوء مزاج دچار دیابت شوند. با اینحال برخی از افراد به علت رعایت اصول سبک زندگی خود می توانند علیرغم وجود زمینه ژنتیک از ابتلای خود به این بیماری جلوگیری کنند. اما سبک زندگی نامناسب باعث ابتلای شخص به بیماری ها می شود.
گاهی گفته می شود که دیابت یک بیماری خود ایمنی است. اما باید به این نکته توجه داشت که سیستم ایمنی بدن به تنهایی و به خودی خود تحریک نمی شود بلکه وجود مواد غیر طبیعی در بدن که خود شخص باعث تجمع آن ها می شود باعث تحریک سیستم ایمنی شده، این سیستم حالت افسار گسیخته پیدا می کند و برای دفع این سموم بر علیه بافت ها و سلول های خود نیز فعال شده و باعث تخریب غیرقابل بازگشت بافت های بدن می شود.
ریشه بسیاری از بیماری ها در بدن مانند دیابت، انواع روماتیسم، ام اس، پسوریازیس، و آلرژی ها خود ایمنی است.
ریشه بروز این بیماری های خود ایمنی در اکثر مواقع سوء مزاج است که مقصر آن خود شخص است. گاهی این سوء مزاج مادی است و به علت وجود اخلاط غیر طبیعی در بدن به وجود می آید یا بدون وجود این مواد است که سوء مزاج ساده است و به طور مثال به علت افزایش حرارت یا سردی در بدن به وجود می آید.
افرادی که گرم و خشک هستند مستعد تشکیل صفرای غیر طبیعی و آسیب به پانکراس و دیابت می شوند. افراد با مزاج سرد و خشک نیز مستعد سودای اضافه و غیر طبیعی هستند که می تواند باعث آسیب به بافت ها و بیماری آنها شود. همه این موارد می توانند سیستم ایمنی را علیه سلول تحریک کنند.
افراد با مزاج های رطوبتی (گرم و ترها و سرد و تر ها) می توانند دچار غلبه بلغم شوند. رطوبت اضافه در بدن که عامل چاقی در ایشان نیز هست منجر به تغییر ماهیت بافت ها می شود.
سلول هایی که مواد زائد در آنها تجمع پیدا کرده است و در اصطلاح طب سنتی دچار امتلا شده اند کار خود را بخوبی انجام نمی دهند و انسولین نمی تواند به خوبی روی این بافت ها اثر خود را بگذارد و قوه جاذبه، هاضمه (متابولیسم)، دافعه و ماسکه این سلول ها را مختل می کند.
در طب سنتی چهار قوه داریم:
قوه جاذبه باعث جذب مواد مفید به سلول ها می شود،
قوه ماسکه باعث حفظ مواد مفید در سلول می شود تا زودتر از موعد دفع نشوند،
قوه هاضمه باعث هضم و سوخت و ساز و قابل مصرف شدن مواد در بدن می شود،
و قوه دافعه باعث دفع مواد زائد از بدن می شود تا در سلول تجمع نکند و باعث تخریب و مرگ آن شود.
هر کدام از این چهار قوه دچار اختلال شوند بدن نمی تواند کار خود را به خوبی انجام دهد اختلال این قوا در لوزالمعده و بافت های چربی و عضلات باعث بروز دیابت نوع یک و یا دو می شوند.
دیابت در طب سنتی: علت بروز دیابت در افراد گرم مزاج از دیدگاه طب سنتی
در طب سنتی گفته می شود که سوء مزاج گرم در بروز دیابت شایع تر از سوء مزاج سرد است. در تجربیات، هر دو نوع دیده می شوند.
کسی که مزاج گرم دارد و ذاتا حرارت بدن و سوخت ساز بالاتری نسبت به دیگران دارد در صورت عدم رعایت اصول و تدابیر مزاجی مربوطه مانند قرار گرفتن زیاد در معرض هوای گرم، مصرف بیش از حد غذاهای گرم مزاج مانند ادویه جات، نداشتن خواب کافی، تحمل استرس بالا و عصبانیت بیش از حد، مستعد سوء مزاج گرم خواهد شد.
یعنی بدن او و اعضای بدنش تحریک پذیر شده و این حرارت زائد به جسم و روح او آسیب می زند و این آسیب در جاهای مختلف بدن می تواند نمود پیدا کند.
در این مورد اگر شخص به صورت ذاتی در غده لوزالمعده یا پانکراس خود ضعف داشته باشد حتما این سوء مزاج گرم به این عضو آسیب می زند و بیماری های ناشی از اختلال این عضو و اعضای نسبتا مشابه (سایر غدد) مانند دیابت یا تغییر برخی هورمون ها در او ظاهر می شوند.
شخص گرم مزاجی که تدابیر مربوطه را پیاده نکرده باشد ممکن است به علت وجود حرارت زائد در بدنش دچار آسیب در پانکراس شده، به علت تخریب سلول های بتای این عضو و کاهش یا عدم ترشح انسولین و به علت درست انجام نشدن سوخت و ساز در بدن دچار دیابت شود.
در طب سنتی از سوخت و ساز با واژه هضم یاد می شود. هضم سوم و هضم چهارم در مجاری و بافت ها صورت می گیرد.
سوء مزاج گرم باعث تولید خلط صفرا و یا اخلاط اصطلاحا سوخته (مواد تغییر ماهیت پیدا کرده) در بدن می شود. این یعنی مواد سالم در بدن به علت دریافت حرارت بیش از حد و غیرطبیعی دچار تغییر شکل شده و به گفته علم امروز آرایش مولکولی آنها بر هم می خورد که حکما از این اخلاط با واژه سوخته یاد می کنند.
این مواد که می توانستند بدن را تغذیه کنند تبدیل به آلرژن ها و سموم می شوند و باعث بروز آسیب در سلول های مختلف بدن می شوند.
اگر سلول های بتای پانکراس توسط این اخلاط سوخته یا حمله خارج از کنترل سیستم ایمنی، دچار آسیب و تخریب شوند شخص دچار دیابت می شود.
بنابراین شخص گرم مزاج با مصرف بیش از حد گرمی ها و عدم رعایت تدابیر مربوطه مزاج خود باعث تولید صفرا و یا اخلاط غیر طبیعی خیلی گرم و اصطلاحا سوخته در بدن خود می شود که این اخلاط مانند سموم عمل کرده و سیستم ایمنی را تحریک می کند و شخص دچار دیابت خود ایمنی می شود .
صفرا غیر طبیعی داغ و سوزاننده و در صورت سوخته شدن نارنجی قرمز تیره یا سیاه است.
دیابت در طب سنتی: علت بروز دیابت در افراد سرد مزاج از دیدگاه طب سنتی
در سرد مزاجان نیز در صورت عدم رعایت اصول طب سنتی و تدابیر مربوط به سردی مانند عدم تحرک کافی و خواب بسیار زیاد خصوصا در نواحی سردسیر ممکن است شخص دچار سوء مزاج سرد شده و این سوء مزاج سرد می تواند روی بافت های بدن و همچینین اعضایی چون لوزالمعده تاثیر منفی بگذارد و باعث ایجاد دیابت شود.
عدم رعایت تدابیر مربوطه مزاج سرد خصوصا سرد و خشک نیز می تواند موجب به وجود آمدن مقدار زیادی سودا خصوصا سودای غیر طبیعی در بدن شود.
سودا به تعبیر حکما ماده ای غلیظ، سنگین، رسوب دهنده، و سیاه است. سودای غیرطبیعی در بدن تبدیل به سموم، آلرژن ها و عامل محرک سیستم ایمنی می شود و با همان مکانیزم صفرا، که پیشتر توضیح داده شد، باعث ایجاد بیماری های خود ایمنی مانند دیابت خواهد شد.
دیابت در طب سنتی: تفاوت علائم دیابت در گرم مزاجان و سرد مزاجان
مزاج در ایجاد نوع دیابت بسیار نقش مهمی ایفا می کند. تشخیص مزاج شخص هم از حیث علت و هم از حیث پیشگیری و درمان بسیار مهم است.
تشنگی
در افراد با مزاج گرم تشنگی غالب تر است اما در هر دو مزاج دیده می شود چرا که با افزایش ادرار نیاز بدن به آب افزایش می یابد.
گرم مزاجان به علت حرارتشان تشنگی بیشتری حس می کنند و تشنگی شان با آب سرد رفع می شود اما تشنگی در سرد مزاجان با مصرف آب گرم و ولرم بهبود بهتری پیدا می کند چراکه باعث دفع و حل بهتر مواد سرد از معده می شود و تحریک تشنگی کمتر می شود.
رنگ ادرار
طبیعتا رنگ و بوی ادرار در گرم مزاجان تند تر و غلیظ تر است اما سرد مزاجان ممکن است حجم ادرار بیشتری داشته باشند. ادرار سردمزاجان معمولا بی رنگ و شفاف است و بوی کمتری می دهد یا اصلا بو نمی دهد.
سوزش ادرار نیز در هر دو معمولا وجود ندارد اما احتمال بروز آن در گرم مزاجان بیشتر است.
نبض، دمای بدن
گرم مزاجان معمولا نبض سریع تر و قوی تری دارند.
در طب سنتی توصیف شده است که در دیابت سرد احساس سردی در پهلوها و کلیه ها بیشتر حس می شود ولی در گرم مزاج ها بیشتر گرمی و داغی در این نواحی محسوس است.
وزن
افرادی که دیابتشان به خوبی کنترل نشود دچار لاغری می شوند که در طب سنتی به آن خشکی مزاج گفته می شود. این علامت در گرام مزاجان نسبت به سرد مزاجان شایع تر است.
بنابراین در مواجهه با افراد مبتلا به دیابت با دو دسته از علائم رو برو می شویم دسته اول افراد گرم مزاجی که بر اثر دیابت دچار کاهش وزن شده اند و علائم حرارت در آنها مشهود است و دسته دوم سرد مزاجانی را می بینیم که سرد و تر هستند، دچار پف آلودگی، چاقی و ضعف هستند. ضعف در گرم مزاجان نیز اتفاق می افتد اما در سرد مزاجان بارزتر است و زودتر اتفاق می افتد.
به قلم دکتر سید مهدی میرغضنفری؛ پزشک، دکترای تخصصی (PhD) فیزیولوژی، معاون پژوهشی و مدیر گروه طب سنتی دانشکده پزشکی و عضو هیئت علمی (دانشیار) دانشگاه علوم پزشکی ارتش، و پژوهشگر طب سنتی ایرانی