عصر ایران؛ محمد حسن گودرزی- استاد بازنشسته اورگن و کارشناس مسایل بین الملل از رییس دولت فلسطین یا همان تشکیلات خودگردان در کرانه باختری به نیکی یاد نمیکند و میگوید: «دولت محمود عباس، که تلاش میکند بر کرانه باختری حکومت کند، مورد نفرت بیشتر فلسطینیان است. بیش از ۸۰ درصد فلسطینیان خواهان استعفای او هستند.»
دیوید ای. فرانک (David A. Frank) استاد بازنشسته دانشگاه اورگن در حال حاضر یکی از اعضای هیأت علمی مقیم در کالج افتخارات کلارک و یکی از اعضای هیأت علمی وابسته در بخش بلاغت زبان انگلیسی است.
وی در حوزه مطالعات بینالملل بهخصوص درباره مسئله فلسطین آثاری را منتشر کرده که معروفترین آنها کتاب «سرزمین مشترک / هویت متضاد: مسیرهای استفاده از نمادهای اسرائیل و فلسطین» (Shared Land/Conflicting Identity: Trajectories of Israeli and Palestinian Symbol Use) است.
آقای فرانک در گفت و گو با عصرایران در مورد تحولات اخیر در غزه و تاثیرات آن صحبت کرده و طبعا باید یادآوری شود نظرات و مطالب مطرحشده در این گفتوگو صرفاً دیدگاههای دیوید ای. فرانک است و انعکاس و انتشار آن به معنی تایید نوع نگاه او به کلیت موضوعات اسراییل – فلسطین نیست بلکه از این روست که نگاه متفاوتی را طرح میکند خاصه آنچه درباره نتانیاهو و محمود عباس گفته است همچنین نکاتی که پیرامون صهیونیسم تجدیدنظر طلب و کاهانیسم بیان کرده قابل تأمل است:
*نیروهای ارتش اسرائیل اخیراً عملیاتی ویژه را برای تصرف کامل غزه آغاز کردهاند. این اتفاق در حالی افتاد که حماس توافق خود را با شرایط آتشبس و تبادل اسرا اعلام کرده بود. به نظر شما هدف دولت نتانیاهو از این اقدام چیست؟
-هدف نخستوزیر نتانیاهو، باقی ماندن در قدرت است. عملیات “تصرف” غزه و رد شرایط آتشبس، در راستای همین هدف است. هدف و اقدامات نتانیاهو، سیاست اسرائیل را وارونه کرده، ممکن است گروگانها را به کام مرگ بکشاند و موجودیت اسرائیل را به خطر اندازد. ناظران نزدیک به نتانیاهو، مسیرهای ایدئولوژیک او را تا به این نقطه ترسیم کردهاند.
نتانیاهو در بستر صهیونیسم تجدیدنظرطلب زیو ژابوتینسکی (1880-1940، رهبر جنبش صهیونیزم، نویسنده، شاعر، سرباز و مؤسس سازمان دفاع از خود یهودی در روسیه) متولد شد.
صهیونیسم تجدیدنظرطلب شامل تعهد اعلامشده به دموکراسی لیبرال، ناسیونالیسم سکولار، و حداقل در ظاهر به اسرائیلی که در داخل “دیوار آهنین” باقی میماند متعهد بود. نتانیاهو این ایدئولوژی را در سیاست خارجی خود اجرا کرد. آنشل پفر (Anshel Pfeffer)، نویسنده کتاب “بیبی: زندگی و دوران پر فراز و نشیب” (Bibi: The Turbulent Life and Times) مینویسد که با وجود “تصویر تندروانه نتانیاهو و گفتمان سختگیرانه او در مسائل امنیتی، نتانیاهو رهبری فوقالعاده محتاط در آن عرصه محسوب میشد.”
انتخابات سال ۲۰۲۲ به طور اساسی مسیر ایدئولوژی نتانیاهو را تغییر داد و او را از صهیونیسم تجدیدنظرطلب به کاهانیزم سوق داد. جنبش کاهانیست به دموکراسی لیبرال اعتقادی ندارد، اما به دنبال یک دولت الهی، گسترش بیوقفه مرزهای اسرائیل، و تأیید سیاستهای جنگ نسلکشی است.
برای باقی ماندن در قدرت، انتخابات سال ۲۰۲۲ او را ملزم کرد تا حزب راستگرای کاهانیست “عوتسما یهودیت” (Otzma Yehudit) به رهبری ایتامار بنگویر و شش کرسی آن را وارد دولت کند. حزب صهیونیسم مذهبی تندرو و نزدیک به کاهانیستها، به رهبری بتسلئیل اسموتریچ، هشت کرسی اضافی به نتانیاهو پیشنهاد داد، با تقریباً ۱۴ کرسی اختصاصیافته به حمایت از سیاستهای کاهانیست؛ این احزاب به طور قابل توجهی بر دولت ائتلافی نتانیاهو با کنترل وزارتخانههای امنیتی کلیدی و پیشبرد سیاستهای سختگیرانه تأثیر میگذارند، و با وجود تنشهای داخلی و کنارهگیریهای گاهبهگاه، اهرم حیاتی را برای اکثریت پارلمانی ائتلاف حفظ میکنند.
مسیر نتانیاهو به سمت کاهانیزم، ترکیبی سمی از انگیزههای شخصی و استدلالهای مغرضانه را نشان میدهد که منجر به تدوین سیاستهای ناکارآمد شده است. او با سه اتهام مهم در دادگاه است. نخستوزیر ماندن به او اجازه داده است تا محاکمه خود را تقریباً به طور نامحدود به تأخیر بیندازد، و با تمام قدرت این وضع را حفظ میکند. حماس به دنبال آتشبس است و نتانیاهو با حمله به غزه به نام عملیات “ارابه گیدئون ۲”، متحدان کاهانیست جدید خود را راضی میکند، حملهای که تقریباً مرگ گروگانها، قحطی بیشتر در غزه و گسترش نسلکشی اسرائیل را تضمین خواهد کرد.
رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل، سرلشکر ایال زامیر، با این عملیات مخالف است (اما در حال اجرای آن است). نظرسنجی اخیر سازمان رادیو و تلویزیون عمومی اسرائیل، کان، نشان میدهد که عملیات نتانیاهو تنها توسط ۲۸ درصد اسرائیلیها حمایت میشود و ۷۰ درصد اسرائیلیها از آتشبس برای آزادی گروگانهای باقیمانده حمایت میکنند. افکار عمومی جهان قاطعانه به نفع حل و فصل از طریق مذاکره است و با اقدامات نظامی بیشتر اسرائیل مخالفت میکند.
*چرا با وجود وضعیت اسفناک مردم غزه و شرایط غیرانسانی، سازمانهای بینالمللی همچنان قادر به ارائه کمک به غزه نیستند؟
-اسرائیل از ورود کمکهای غذایی به غزه جلوگیری کرده و به طور سیستماتیک مانع از آن میشود. مردم غزه برای زنده ماندن به حداقل ۵۰۰ کامیون غذا نیاز دارند. بهترین تخمین این است که در ماه اوت، تنها ۵۰ کامیون در روز وارد میشود. من دو توجیه از برخی مدافعان اسرائیل در این زمینه شنیدهام.
اول، آنها ادعا میکنند “بنیاد بشردوستانه غزه” (که ریشه در تصمیمی مبهم از سوی اسرائیل و ایالات متحده دارد) طی ۷۵ روز بیش از ۱۰۸ میلیون وعده غذایی به غزه ارائه کرده است. حتی اگر این درست باشد، به این معنی است که دو میلیون نفر در غزه کمتر از یک وعده غذایی در روز دریافت کردهاند. و از آنجا که بنیاد بشردوستانه غزه تنها سه مکان عملیاتی دارد - اسرائیل حدود ۴۰۰ نقطه توزیع سازمان ملل را تعطیل کرده است - توزیع غذا ناکارآمد، آشفته و منجر به تیراندازی نیروهای دفاعی اسرائیل و کشتار فلسطینیان گرسنه شده که در صفهای مناسب قرار نداشتند.
دوم، مدافعان سیاستهای غذایی اسرائیلی ادعا میکنند حماس به طور سیستماتیک غذاهای وارداتی به غزه را غارت میکند. مقامات سازمان ملل ادعا میکنند “مردم گرسنه و ناامید”، نه حماس، مسئول این غارتها هستند. بسیاری از اسرائیلیها ادعاهای سازمان ملل را نمیپذیرند.
اگر چنین است، پس اسرائیلیها باید از سوی مقامات ارشد نظامی در ارتش اسرائیل که ادعا کردند “هرگز مدرکی دال بر سرقت سیستماتیک کمکهای بشردوستانه توسط حماس از سازمان ملل در غزه پیدا نکردهاند" متقاعد شوند زیرا این با ادعاهای دولت اسرائیل که مبنای مسدود کردن کمکها برای ماهها بود، تناقض دارد.
سوم، بهترین پاسخ جامعه جهانی به ادعای غارت، اشباح غزه با مواد غذایی است که آن را برای حماس و سایر گروههایی که ظاهراً از قحطی فلسطین سود میبرند، ارزان و غیرجذاب میکند.
*به نظر شما حماس در نهایت خلع سلاح خود را خواهد پذیرفت یا به فعالیتهای خود به عنوان یک گروه مقاومت علیه اسرائیل ادامه خواهد داد؟
-حماس در ۷ اکتبر مرتکب اشتباه نظامی شد. اسرائیل بین زمان تأسیس خود و ۶ اکتبر مرتکب جنایات جنگی شده است. این گروه از فلسطینیان، که فاقد قدرت نظامی اسرائیل تحت حمایت ایالات متحده بودند، با حملات به غیرنظامیان اسرائیلی از اسرائیلیها تقلید کردند. هر دو باید خلع سلاح شوند و به استفاده از نمادها، مذاکره، مصالحه، میانجیگری و داوری برای حل و فصل آسیبهای مشترک خود روی آورند. حماس یک ایدئولوژی است که واقعیت اسرائیل را نمیپذیرد، که اسرائیل از طریق آن واکنش نظامی خود را توجیه میکند.
اسرائیلیها در حال یادگیری این هستند که هیچ راهحل نظامی برای مشکل حماس وجود ندارد. گزارشی در گاردین در ۲۱ اوت ۲۰۲۵ نشان میدهد که پایگاه داده نیروهای دفاعی اسرائیل مرگ ۸۹۰۰ جنگجوی حماس را تا مه ۲۰۲۵ ثبت کرده است و طبق گفته وزارت بهداشت فلسطین، ۸۶ درصد از بیش از ۵۳۰۰۰ کشته شده فلسطینی در نتیجه واکنش اسرائیل، غیرنظامی بودهاند.
تخمینهای مختلف نشان میدهد در ۷ اکتبر ۳۰۰۰۰ جنگجوی حماس وجود داشته است و به این معنی که هنوز ۲۰۰۰۰ نفر باقی ماندهاند. و این پس از آن است که اسرائیل از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ غزه را ویران کرده است.
اسرائیل تا مه ۲۰۲۵ حدود ۱۰۰۰۰۰ تن مواد منفجره را بر غزه فرو ریخته است، که عمدتاً توسط مالیاتدهندگان آمریکایی تأمین مالی شده است. این مواد منفجره برای از بین بردن حماس طراحی شده بودند، با امید اندکی به موفقیت بلندمدت. وزیر امور خارجه، آنتونی بلینکن، در ۱۴ ژانویه ۲۰۲۵ گفت: “در واقع، ما ارزیابی میکنیم که حماس تقریباً به همان اندازه که در طول جنگ از دست داده است، شبهنظامیان جدید استخدام کرده است.” او هشدار داد که این “دستورالعملی برای شورش پایدار و جنگ دائمی” است.
*با توجه به اینکه حدود ۲ سال از جنگ غزه میگذرد، گروگانهای اسرائیلی هنوز آزاد نشدهاند. این وضعیت چگونه بر ادامه دولت نتانیاهو تأثیر خواهد گذاشت؟
-با وجود درخواستها و اعتراضات بیشتر اسرائیلیها (۷۰ درصد طبق نظرسنجی کان) که خواهان آتشبس در ازای گروگانها هستند، دولت تحت کنترل کاهانیست نتانیاهو به حملات تمامعیار خود به غزه ادامه خواهد داد. در حالی که دولت نتانیاهو حرفهای پوچ در مورد گروگانها خواهد زد و خود نتانیاهو روبان زرد همبستگی با گروگانها را به سینه خواهد زد، واضح است که سیاستهای او برای آنها مرگبار خواهد بود اما ائتلاف او را حفظ خواهد کرد.
*برخی معتقدند که به دلیل عدم برگزاری انتخابات از سال ۲۰۰۶، دولت محمود عباس به طور کلی فاقد مشروعیت کافی برای فلسطینیان است. این وضعیت چگونه بر تحقق حقوق فلسطینیان و ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی تأثیر خواهد گذاشت؟ از سوی دیگر با توجه به اینکه چندین کشور دیگر، مانند فرانسه و کانادا، به رسمیت شناختن فلسطین را در دستور کار خود قرار دادهاند، به نظر شما بزرگترین چالش برای ایجاد یک کشور فلسطینی چیست؟
-ادوارد سعید و رشید خالدی، مهمترین پژوهشگران و روشنفکران فلسطینی غربی، به شدت از رهبری فلسطین به دلیل شکستهای پیاپی آن از سال ۱۹۴۸ انتقاد کردهاند. آنها اذعان میکنند فلسطینیان اختیار و آزادی عمل محدودی دارند، اما انتخابهای رهبران آنها، حتی با انتخابهای محدود، رنج فلسطینیان را افزایش داده است.
دولت محمود عباس، که تلاش میکند بر کرانه باختری حکومت کند، مورد نفرت بیشتر فلسطینیان است. بیش از ۸۰ درصد فلسطینیان خواهان استعفای او هستند. فساد در دولت او گسترده است، به طوری که شیخ عبدالله بن زاید، وزیر خارجه امارات، دولت عباس را به “علی بابا و چهل دزد بغداد” تشبیه کرده است.
عباس ۸۹ سال دارد و از سال ۲۰۰۶ به فلسطینیان اجازه انتخابات نداده است. بسیاری از فلسطینیان تحصیلکرده و باصلاحیت آماده رهبری اند. به جای سرزنش فلسطینیان، که در کرانه باختری تحت اشغال و در غزه تحت نسلکشی قرار دارند، جامعه جهانی باید “اعلامیه نیویورک” را اجرا کند. این اعلامیه یک مسیر منطقی را برای یک دولت دموکراتیک فلسطینی ترسیم میکند. این اعلامیه کلماتی را در حمایت از رویکرد دو کشوری برای حل و فصل درگیری اسرائیل و فلسطین با اقدامات سیاسی مشخص، و با پشتوانه مالی لازم برای بازسازی غزه، دارد.
*آیا فکر میکنید ارادهای در میان کشورهای منطقه خاورمیانه و قدرتهای جهانی برای حل مسئله فلسطین وجود دارد؟ به نظر شما راهحل مسئله فلسطین چیست؟
-نسلکشی در حال وقوع در غزه، افکار عمومی جهان و ایالات متحده را به نفع فلسطینیان و رویکردی که برای کاهش رنج در “اعلامیه نیویورک” ۲۹ ژوئیه ۲۰۲۵ گنجانده شده است، تغییر داده است. این اعلامیه بر “طرح مصر برای غزه” بنا و توسط ۲۲ عضو اتحادیه عرب تأیید شده است. این اعلامیه چشماندازی قوی و واقعبینانه را برای حل آسیبهای فلسطینیان و اسرائیلیها ارائه میدهد.
این اعلامیه، اسرائیل را به عنوان یک واقعیت میپذیرد. این اعلامیه یک چارچوب نمادین از تعاریف “شهرکنشین-بومی” که فلسطینیان برای انکار حقوق اسرائیلیها در سرزمین استفاده میکنند و اسرائیلیها که به نوبه خود، اغلب فلسطینیان را مهاجران اخیر تعریف میکنند، فراتر میرود. با این حال، به گفته رشید خالدی: “در میان بسیاری از فلسطینیان، به ویژه جوانان فلسطینی، مقاومتی در برابر آنچه آنها ‘عادیسازی’ مینامند، وجود دارد. و این، تا حدودی، برخی افراد را از نیاز به یافتن متحدان در طرف دیگر کور میکند. در نهایت، بدون این اتفاق، پیروز نخواهید شد. این سختتر از هر مبارزه آزادیبخش دیگری است، زیرا این یک پروژه استعماری نیست که مردم بتوانند به خانه بازگردند. خانهای وجود ندارد. آنها [یهودیان] سه یا چهار نسل است که در اسرائیل هستند. آنها جایی نمیروند. این مانند این نیست که از فرانسویها درخواست کنید و آنها مستعمرهنشینان خود را به خانه بازگردانند. این بیشتر شبیه ایرلند و آفریقای جنوبی است، جایی که باید با آنچه یک جمعیت جداگانه میدانید، اما اکنون ریشهدار شده و یک هویت جمعی پیدا کرده است، کنار بیایید.”
این اعلامیه با این فرض در مورد اسرائیل آغاز میشود، به بومی بودن فلسطینیان احترام میگذارد، و درگیری را با راهحل دو کشوری با حمایت کمکهای مادی حل میکند. نکات اصلی آن در ادامه آمده است:
۱. محکومیت خشونت و پایان جنگ: این سند حملات ۷ اکتبر و واکنش نظامی اسرائیل را محکوم میکند. اتحادیه عرب برای اولین بار حملات ۷ اکتبر را محکوم کرد و خواستار خلع سلاح حماس و پایان حکومت آن بر غزه شد. این اعلامیه خواستار آزادی همه گروگانها، تبادل اسرا، خروج نیروهای اسرائیلی، و نظارت تکنوکراتهای فلسطینی بر یک دوره انتقالی شش ماهه است.
۲. وحدت جغرافیایی فلسطین: غزه و کرانه باختری به عنوان بخشهای جداییناپذیر کشور آینده فلسطین بر اساس مرزهای ۱۹۶۷ اعلام میشوند.
۳. چارچوب دو کشوری: این اعلامیه بر ضرورت راهحل دو کشوری تأکید میکند، که اکنون توسط ۱۴۷ کشور از ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل حمایت میشود.
۴. توسعه اقتصادی: خواستار آزادسازی درآمدهای مالیاتی توقیف شده فلسطینیان توسط اسرائیل، برگزاری کنفرانس اهداکنندگان کمک مالی، و حمایت از استقلال پولی فلسطین است. طرح ۵۳ میلیارد دلاری مصر میتواند الگویی باشد.
۵. اورشلیم (قدس): این اعلامیه وضعیت موجود در اماکن مقدس را حفظ میکند. هیچ تغییر یکجانبهای مجاز نیست.
۶. اجرا: این اعلامیه توسط یک کمیته ۱۹ کشوری (فرانسه-عربستان سعودی به عنوان رؤسای مشترک) اجرا خواهد شد و در چارچوب هشت گروه کاری در یک بازه زمانی ۱۵ ماهه عمل خواهد کرد.
کشورهای حامی این ابتکار عمل، برگزاری اجلاس پیگیری در ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۵ در مجمع عمومی سازمان ملل را سازماندهی میکنند. اگرچه بسیار بعید است، اما اگر دونالد ترامپ از این طرح حمایت کند، فشار قابل توجهی بر دولت نتانیاهو وارد خواهد شد، به مخالفان در اسرائیل چشماندازی ارائه خواهد داد، و به فلسطینیان امیدی خواهد داد که رنج آنها کاهش یابد.