برترینها: همایون شجریان اعلام کرده که قصد دارد در میدان آزادی تهران کنسرتی رایگان برگزار کند؛ اتفاقی که سالها درباره آن در محافل موسیقی و رسانهای بحث میشد اما هیچگاه به مرحله اجرا نمیرسید، چرا که نیازمند مجوزهایی فرادستی و حساس بود. این بار اما شرایط متفاوت به نظر میرسد و مجوز برگزاری چنین رویدادی صادر شده است؛ رخدادی که واکنشهای گستردهای را برانگیخته است.
بخشی از افکار عمومی این اتفاق را فرصتی برای تحقق آرزوی بسیاری از مخاطبان میدانند؛ کسانی که امکان خرید بلیت کنسرتهای گرانقیمت را ندارند و حالا میتوانند به شکل مستقیم در یکی از بزرگترین رویدادهای موسیقی کشور حضور یابند. در مقابل، شماری از منتقدان نگاه تردیدآمیزی دارند. برخی کاربران فضای مجازی با نگاهی افراطی و عجیب این حرکت را در راستای ایجاد فضایی اصلاحطلبانه تعبیر کردهاند و نوشتهاند که برگزاری کنسرت رایگان در شرایطی که مثلا داروهای حیاتی مانند داروی سرطان کمیاب و گران شدهاند، دردی از جامعه دوا نمیکند و صرفاً نوعی آدرس غلط دادن است.
از سوی دیگر، سابقه محمدرضا شجریان، پدر همایون، در سالهای پایانی عمرش در مخالفت با بخشهایی از حاکمیت باعث شده برخی این تصمیم پسرش را در تضاد یا دستکم در زاویهای متفاوت ببینند. همایون شجریان در نشست خبری خود گفته است که «نمیدانم چگونه موانع برطرف شد»، جملهای که از نگاه برخی روزنامهنگاران، مانند فرشاد کاسنژاد، نوعی تجاهل است و او واقعیت را پنهان میکند.
مسئله دیگری که محل مناقشه شده، بحث تأمین مالی این برنامه است. همایون شجریان در اظهاراتش تأکید کرده که رایگان میخواند، اما همزمان خبرهایی منتشر شده که نشان میدهد اسپانسر اصلی برنامه یکی از بانکهای دولتی است. همین مسئله باعث شده عدهای بپرسند آیا واقعاً این رویداد به طور کامل بدون منفعت مالی برای خواننده و برگزارکنندگان خواهد بود یا خیر. برای برخی، تصور اینکه همایون بدون دریافت حقالزحمه از چنین کنسرتی عبور کند دشوار است و همین موضوع تردیدهایی را درباره شفافیت مالی ماجرا ایجاد کرده است.
با این حال، کنسرت پیشِ رو در میدان آزادی نهتنها از نظر مقیاس و مخاطب، بلکه به سبب جدلهای پیرامون آن نیز به یکی از بحثبرانگیزترین رویدادهای فرهنگی سال تبدیل شده است. آنچه روشن است، این است که حتی یک کنسرت رایگان هم میتواند جامعه را به دو قطب تقسیم کند: گروهی که آن را فرصتی برای شادی و دسترسی همگانی میبینند و گروهی که آن را در تعارض با نیازهای فوریتر جامعه میدانند.