چرا ۵٪ از سرمایهگذاران بیت کوین همیشه در سود هستند، اما ۹۵٪ باقیمانده ضررهای سنگین تجربه میکنند؟ چه چیزی این دو گروه را از هم جدا میکن؟ در این یادداشت میخواهیم ۱۳ قانون طلایی را فاش کنیم که آن ۵٪ نخبه میدانند. با این قوانین میتوانید همیشه از سرمایهگذاری خود سود کنید و لذت ببرید.
این مطلب راهنمایی تکراری برای «خرید در کف و فروش در اوج» نیست، بلکه یک نقشه راه فیلترنشده است که پس از سالها رصد ثروتهای ساخته شده و از دست رفته در کسری از ثانیه، جمعآوری شده است.
واقعیت تلخ این است که همه به دنبال سودهای دیروز هستند و در بدترین لحظات ممکن داراییهای خود را از سر ترس میفروشند؛ اما در همین حال، گروه کوچکی از سرمایهگذاران به چیزی عمیق در مورد بیت کوین پی بردهاند. آنها لزوماً باهوشتر یا ثروتمندتر نیستند، اما از قوانینی پیروی میکنند که بیشتر مردم حتی از وجود آنها بیخبرند.
هر معاملهگر حرفهای که مورد مطالعه قرار گرفته است، به یک قانون پایبند است: هرگز بیش از ۱ تا ۲ درصد از کل سرمایه خود را در یک ترید بیت کوین به خطر نیندازید. نه ۵٪، نه ۱۰٪. مبادا مثلاً تمام پول اجاره خانهتان را در بیت کوین بگذارید! هرگز چنین کاری نکنید.
اگر ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه دارید، حداکثر ریسک شما در هر معامله ۱ تا ۲ میلیون تومان است. شاید فکر کنید که این محافظهکاری است، اما تفاوت بین زنده ماندن در بازار نزولی و تماشای صفر شدن سرمایهتان همین قدر است.
همه از استراتژی میانگین هزینه دلاری یا همان DCA صحبت میکنند، اما بیشتر افراد آن را اشتباه انجام میدهند. طرز کار حرفهایها این نیست که فقط هر ماه یک میلیون تومان بیت کوین بخرند. آنها DCA خود را بر اساس شرایط بازار تنظیم میکنند.
هنگامی که بیت کوین به زیر سطوح حمایتی اصلی سقوط میکند، ممکن است خرید هفتگی یا ماهانه خود را به ۱.۵ میلیون تومان افزایش دهند. از سوی دیگر، وقتی بیت کوین به سقفهای تاریخی جدید میرسد، خرید خود را به ۷۵۰ هزار تومان کاهش میدهند. روش DCA یک زمانبندی انعطافناپذیر نیست، بلکه میانگینگیری هوشمندانه است.
تحقیقات نشان میدهد که تخصیص بهینه بیت کوین برای بیشتر سبدهای سرمایهگذاری بین ۳ تا ۶ درصد است، نه ۱ درصدی که بیشتر مشاوران مالی توصیه میکنند. اما نکته اصلی اینجاست: سرمایهگذاران باتجربه از استراتژی «باربل» (Barbell) استفاده میکنند.
روش کار این استراتژي به این شکل است که آنها ۷۰٪ از دارایی کریپتوی خود را در بیت کوین و ۳۰٪ را در اتریوم نگه میدارند و به همین مقدار بسنده میکنند. به دنبال جدیدترین میمکوینها نمیدوند و روی ۴۷ آلت کوین مختلف سرمایهگذاری نمیکنند.
این قانون ممکن است خلاف همه چیزهایی باشد که شاید تاکنون شنیدهاید. بیشتر حرفهایها از حد ضررهای سنتی در بیت کوین استفاده نمیکنند. در عوض، آنها از «حد ضررهای زمانی» استفاده میکنند.
اگر یک موقعیت برای بیش از ۳۰ روز بر خلاف جهت مورد انتظار آنها حرکت کرد، دوباره آن را ارزیابی میکنند. آنها این ارزیابی را براساس قیمت انجام نمیدهند، بلکه براساس زمان و اطلاعات جدید بررسی میکنند. نوسانات بیت کوین، حد ضررهای قیمتی را تقریباً بیفایده میکند، چون ممکن است درست قبل از شروع روند صعودی از معامله خارج شوید.
سرمایهگذاران هوشمند، همبستگی بیت کوین را با بازارهای سنتی مانند S&P ۵۰۰ ردیابی میکنند. هنگامی که بیت کوین مستقل از S&P ۵۰۰ حرکت میکند (همبستگی کمتر از ۰.۳)، سرمایه خود را کمی افزایش میدهند. وقتی همبستگی به بالای ۰.۷ میرسد، میزان دارایی خود را کاهش میدهند.
وقتی این ضریب همبستگی بالا باشد، به این معنی است که بیت کوین مانند یک دارایی پرریسک رفتار میکند، نه پوشش ریسک.
این قانون میتواند شما را از فاجعه نجات دهد: هرگز پولی را که در ۱۸ ماه آینده به آن نیاز دارید، در بیت کوین سرمایهگذاری نکنید. وقتی میگویم ۱۸ ماه، منظورمان دقیقاً همان ۱۸ است، نه حتی ۱۲ ماه یا ۱۵ ماه.
چرخههای بیت کوین در حال طولانیتر شدن هستند. چرخههای مدرن پادشاه ارزهای دیجیتال ممکن است ۲ تا ۳ سال طول بکشند تا کامل شوند.
افراد حرفهای سرمایهگذاریهای بیت کوین خود را طوری تنظیم میکنند که مالیات آن به حداقل برسد. این مسئله شاید تا پیش از این در ایران چندان موضوعیت نداشت، اما بهتازگی دولت اعلام کرده است که میخواهد از سود ترید ارزهای دیجیتال مالیات بگیرد. حالا دیگر موضوع مالیات بر ارزهای دیجیتال برای کاربران و سرمایهگذاران ایرانی هم اهمیت یافته است.
فراتر از مالیات خریدوفروش، در بسیاری از کشورها، نگهداری بیت کوین برای بیش از یک سال، مشمول نرخهای مالیات بر عواید سرمایهای بلندمدت میشود. روش پیشرفته تریدرهای حرفهای این است که بازارهای نزولی، موقعیتهای کوتاهمدت خود را با ضرر میبندد تا سرمایهگذاری خود را از پرداخت مالیات معاف کنند.
این روش شاید هنوز در ایران کاربردی نداشته باشد، اما با گسترش بازار ارزهای دیجیتال و تحولات مالیاتی، چه بسا در آینده نزدیک تریدرهای ایرانی را نیز درگیر کند. از این رو، دانستن آن خالی از لطف نیست. فراموش نکنید که این روش فرار مالیاتی نیست، بلکه مدیریت هوشمندانه مالیات است.
هرگز بیش از ۲۰٪ از بیت کوین خود را در یک صرافی نگه ندارید، مهم نیست چقدر معتبر باشد. سرمایههای هوشمند از یک فرمول ساده پیروی میکنند: ۶۰٪ در کیف پول سرد (Cold Storage)، ۲۰٪ در صرافی اصلی، ۱۰٪ در یک صرافی ثانویه و ۱۰٪ در یک پروتکل دیفای برای کسب سود.
این کار ربطی به بدبینی یا ترس ندارد. محافظت از دارایی مهمترین وظیفه هر سرمایهگذاری است. در بازار ارزهای دیجیتال هم دیدهایم که حتی بزرگترین صرافیها هم به مشکلات جدی مانند هک، ورشکستگی یا کلاهبرداری خوردهاند.
هنگامی که شاخص ترس و طمع بیت کوین به «ترس شدید» میرسد (زیر ۲۵)، سرمایهگذاران باتجربه ممکن است مقدار DCA خود را برای چهار هفته آینده دو برابر کنند. وقتی شاخص به «طمع شدید» میرسد (بالای ۷۵)، خرید را به طور کامل متوقف میکنند.
انجام این کار از نظر احساسی بسیار سخت است. وقتی همه دچار ترس شده و در حال فروش هستند، خریدن کار بسیار سختی است. از سوی دیگر، وقتی همه برای خرید هجوم بردهاند، خیلی سخت است که از وسوسه خرید جلوگیری کنید. اما آمارها دروغ نمیگویند؛ این رویکرد به طور مداوم کارآمد بوده است.
سرمایهگذاران حرفهای بیت کوین فقط بیت کوین را مطالعه نمیکنند، بلکه اقتصاد کلان را نیز بررسی میکنند. هنگامی که بازده واقعی (سود اوراق بهادار ۱۰ ساله منهای تورم) منفی میشود، آنها سرمایه خود را ۱ تا ۲ درصد در بیت کوین افزایش میدهند. وقتی هم که بازده بالاتر از ۲ درصد میرود، سرمایه را کاهش میدهند.
علت این کار این است که بازده منفی باعث میشود نگهداری پول نقد گران تمام شود و تقاضا برای داراییهای جایگزین را افزایش میدهد. فراموش نکنید که در اینجا منظور بیشتر آمارهای مربوط به اقتصاد آمریکا است، چراکه محرک اصلی بازار کریپتو در اقتصاد جهانی، آمارهای اقتصادی این کشور است.
هر ۹۰ روز، دارایی کریپتویی خود را به درصدهای هدف بازگردانید. اگر ارزش بیت کوین شما به ۸٪ پورتفولیوتان رسیده، کمی از آن را بفروشید تا به ۵٪ برسد. اگر به ۲٪ کاهش یافته، بیشتر بخرید. این کار شما را مجبور میکند که به صورت خودکار در اوج بفروشید و در کف بخرید.
همچنین، این روش شما را از احساسات دور میکنید و به رفتار براساس آمار و اعداد برمیگرداند. همیشه در سود بودن نیازمند انضباطی است که بسیاری از مردم ندارند.
سرمایهگذاران هوشمند بیت کوین از شبکههای اجتماعی یا «گوروها» پیروی نمیکنند. آنها شاخصهای پیشرو را ردیابی میکنند:
اینها شاخصهای پیشرو هستند، نه عقبافتاده. وقتی چیزی در شبکههای اجتماعی ترند میشود، معمولاً فرصت از دست رفته است.
مهمترین قانونی که بیشتر مردم نادیده میگیرند: برای برداشت سود خود برنامه داشته باشید. نه اینکه همه چیز را بفروشید، بلکه با افزایش ثروتتان موقعیتهای خود را بهصورت سیستماتیک کاهش دهید.
یک چارچوب رایج: هر بار که قیمت بیت کوین دو برابر میانگین قیمت خرید شما شد، ۱۰٪ از دارایی خود را بفروشید. برای مثال، اگر میانگین قیمت خرید شما ۳۰,۰۰۰ دلار بود، وقتی قیمت بیت کوین به ۶۰,۰۰۰ دلار رسید، ۱۰٪ از بیت کوینهای خود را بفروشید و وقتی به ۱۲۰,۰۰۰ دلار رسید، ۱۰٪ دیگر را بفروشید.
توجه کنید که با این فروش قرار نیست روند خریدهای منظم خود را متوقف کنید، بلکه این صرفا یک برنامه برداشت سود است. سرمایهگذاری مداوم شما مطابق برنامه همیشگی و براساس اصول پیشی باید همچنان برقرار باشد. این کار تضمین میکند که از موفقیت بیت کوین بهرهمند شوید.
این قوانین جذاب نیستند. آنها وعده ثروت یک شبه یا راههای میانبر نمیدهند. عمل به این قوانین مستلزم صبر، نظم و توانایی عمل کردن در زمانی است که همه از ترس یا طمع یخ زدهاند. بیشتر مردم این گونه مطالب را میخوانند و به هیچ کدامشان عمل نمیکنند.
آنها به چک کردن لحظهای قیمت ادامه میدهند، در اوج میخرند و در کف میفروشند. اما اگر شما متفاوت هستید، این ۱۳ قانون تعیین میکند که جزو ۵٪ برنده باشید یا ۹۵٪ بازنده.