رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، شینا انصاری، در تازهترین اظهارات خود از تدوین برنامهای جامع برای مقابله با پدیده گرد و غبار خبر داده و تأکید کرده که مقابله با این بحران فراتر از توان یک سازمان است و نیازمند همکاری «فرابخشی» میان وزارتخانهها و نهادهای مختلف است. اما این سخنان، بیش از آنکه نویدبخش تحولی عملی باشد، یادآور تعلل سیسالهای است که ایران در مدیریت یکی از جدیترین بحرانهای محیطزیستی خود تجربه کرده است.
به گفته انصاری، کانونهای گرد و غبار در کشور شناسایی و بخشی از آنها تحت برنامههای تثبیت و مهار قرار گرفتهاند، اما خشکسالیهای مداوم و کاهش بارشها اثر اقدامات انجام شده را به شدت کاهش داده است. همچنین وی به نقش حیاتی تالابها در ایجاد یا مهار گرد و غبار اشاره کرده و از عدم تأمین حقآبههای زیستمحیطی به عنوان یکی از دلایل شکلگیری منابع جدید گرد و غبار نام برد.
این اظهارات در حالی بیان میشود که سالانه حدود ۶۰۰ میلیون دلار خسارت اقتصادی ناشی از بیابانزایی و گرد و غبار به کشور تحمیل میشود؛ خسارتی که بخش عمده آن مستقیماً به کشاورزی، سلامت عمومی، زیرساختها و هزینههای مدیریت بحران بازمیگردد. با این حال، برنامههای تدوین شده هنوز روی کاغذ باقی ماندهاند و منابع مالی و هماهنگی بین دستگاهها، همانگونه که انصاری خود اذعان کرده، تأمین نشده است.
تحلیل کارشناسان محیطزیست نشان میدهد که این بحران، حاصل ضعف نظام تصمیمگیری و مدیریت منابع طبیعی کشور است؛ از تخصیص ناکافی حقآبه تالابها و مدیریت ناقص کانونهای داخلی گرد و غبار گرفته تا کمبود بودجه عملیاتی و فقدان همکاری واقعی میان وزارتخانهها.
علاوه بر این، تأکید انصاری بر «ادامه پیگیری اقدامات دیپلماسی گرد و غبار» و تشکیل «صندوق منطقهای مدیریت گرد و غبار» بیشتر یادآور وعدههای اجرایی نشده است تا راهکار عملی. کارشناسان هشدار میدهند که ادامه این روند، به معنای افزایش خسارات اقتصادی، تهدید سلامت عمومی و تشدید مهاجرتهای محیطزیستی در کشور خواهد بود.
در نهایت، اظهارات رئیس سازمان محیط زیست نشان میدهد که کشور هنوز در ابتدای مسیر مدیریت بحران گرد و غبار قرار دارد و بدون اقدام فوری، جامع و بینبخشی، این بحران که نیم قرن است ایران را تهدید میکند، همچنان روی کاغذ و در آمار باقی خواهد ماند؛ در حالی که زندگی و اقتصاد میلیونها ایرانی هر سال با هزینهای ۶۰۰ میلیون دلاری مواجه است.